سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

برلینی ها

نویسنده: کاوه فولادی نسب

ناشر: چشمه

نوبت چاپ: ۲

سال چاپ: ۱۴۰۰

تعداد صفحات: ۵۴۵

شابک: ۹۷۸۶۲۲۰۱۰۸۲۶۹


اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید
برلینی ها

اولین نفری باشید که به این کتاب امتیاز می‌دهید

تهیه این کتاب

برلینی‌ها رمانی است درباره‌ی ایرانیان برلین که کوران حوادث انقلاب و جنگ و ۸۸ را پشت سر گذاشته‌اند و در موج‌های مختلف به برلین آمده‌اند و تفاوت‌های فکری و سیاسی آنان.

گروهی از آنان انقلابیون چپ پیش از ۱۳۵۷ هستند که پس از انقلاب اسلامی ناگزیر به ترک وطن شده‌اند. این گروه خود به طیف‌های مختلفی تقسیم می‌شوند. بخشی از آنان دست از اعتقادات پیشین کشیده‌اند و حتی به گذشته‌ی خود و حزب خود نگاه انتقادی دارند و راه دیگری برای زندگی برگزیده‌اند و بخشی دیگر که هنوز دل در گروی آرمان‌های پیشین‌شان دارند. این تقسیم‌بندی درباره‌ی گروه‌های دیگری مثل سازمان مجاهدین هم صادق است.

در رمان با بریده‌هایی طرفیم که در ترس زندگی می‌کنند و احساس می‌کنند، همه‌ی زندگی‌شان زیر ذره‌بین سازمان و در خطر است. در کنار طیف‌های مختلف و متنوع سیاسی که پس از انقلاب اسلامی به برلین آمده‌اند، روایت زندگی گروهی از نسل جوان‌تر مهاجران را هم می‌خوانیم که پس از سال ۱۳۸۸ از کشور خارج شد‌ه‌اند.

ایرانیان دیگری هم هستند که به کار تجارت مشغولند. برلینی‌ها روایت‌ها شکست‌ها و ناکامی‌ها و پشیمانی‌ها و حسرت‌ها و تغییرات و خوشی‌های امروز این آدم‌هاست که در قالب مصاحبه با آنان پیگیری شده است، اما ما در این داستان فقط بریده‌هایی از این مصاحبه‌ها را به فراخور روایت نویسنده می‌خوانیم. نکته‌ی جالب اینجاست که گاهی یک روایت را چند نفر تکرار می‌کنند، گویی ماجرای جالبی برای یکی رخ داده است که دیگران دوست دارند، خاطره‌اش را مال خود کنند. با این‌حال همه‌ی این آدم‌ها به رغم اختلافات سیاسی‌شان، به رغم همه دعواهایی که با هم دارند، در یک چیز شریکند، در رنجی که کشیده‌اند و می‌کشند.

این رمان اگرچه به این چیزها می‌پردازد، اما اصل ماجرای رمان این نیست، اصل ماجرا تردید است. نویسنده‌ای ایرانی در برلین به فکر نوشتن کتابی درباره‌ی برلینی‌ها افتاده است و دچار تردید شده است. برلینی‌ها روایت این تردید و چرایی آن است و در لابلای روایت این تردید، بازگویی خاطرات ایرانیانی است که در مقاطع مختلف به برلین آمده‌اند.

 

کاوه فولادی نسب

 

درباره نویسنده 

کاوه فولادی‌نسب نویسنده ومترجم ایرانی است که در ۱۳ مرداد ۱۳۵۹ در تهران متولد شد و برای تحصیل در به آلمان رفت. تخصص دانشگاهی او معماری و برنامه‌ریزی شهری و منطقه‌ای است و مدتی نیز پژوهش‌گر دکترا در دانشگاه فنی برلین بود. او اینک به ایران بازگشته است. چندین مقاله و جستار نیز در حوزه‌ی مسایل شهری -از جمله «ادبیات و شهر» و «داستان شهری»- نوشته است.

او نویسندگی را در کارگاه‌های جمال میرصادقی آموخت و دنبال کرد. بیشتر فعالیت‌های مکتوبش همراه همسرش مریم کهنسال نودهی است. اولین کتابش مزار در همین حوالی را در سال ۱۳۸۹ منتشر کرد. اما کتاب بعدی یعنی تک‌نگاری مسجد امام تهران را که درباره یکی از بناهای تاریخی تهران است همراه همسرش نوشت . آنها در سال 91 مجموعه چهارجلدی حرفه:داستان‌نویس را ترجمه و منتشر کردند که مقالاتی از انگلیسی بود.

جریان چهارم و بئاتریس و ویرژیل دیگر کار مشترک آنها بود اما فولادی‌نسب دومین کتاب داستانیِ خود را، با نام هشت و چهل‌وچهار، در سال ۱۳۹۵ منتشر کرد و کتاب برلینی‌ها رمانی است که در سال 1400به قول نویسنده پس از 7 سال منتشر شده است.


بخشی از کتاب 


*بیش‌تر از آن که خبری از بزرگداشت گارگران باشد، به نظر کارناوال شهری می‌آمد؛ این جماعت قرار نبود برای کسی کاری کنند یا از چیزی دفاع، بیشتر آمده بودند بعدازظهر این روز تعطیل را به بعدازظهری متفاوت در برکه روزمرگی‌شان تبدیل کنند. رفتم سمت میدان، متعجب نبودم. سال اول اما کارم از بهت گذشته بود؛ اولین باری بود که روز جهانی کارگر را در برلین می‌دیدم و آن چه می‌دیدم هیچ ربطی به آن چیزی نداشت که سال‌ها در خیالم ساخته بودم و توقعش را داشت؛ فرمی بود تهی شده از معنا، پوستینی تکه پاره مانده از نیاکان، که افتاده بود زیر دست و پا و لگد مال می‌شد. برای خودم قدمی زدم، ساندویچی خوردم و تظاهرات که شروع شد راه افتادم سمت خانه.

*گوینده مترو اعلام کرد ایستگاه بعدی ایستگاه ویلمر زدورف است. زیپ کنم را کشیدم بالا ودستکشهایم را دوباره دست کردم. بیرون برف کماکان مشغول بود،آرام و رام. این‌جا اما خیابان و پیاده رو شلوغ‌تر بود. ویلمرزدورف همیشه شلوغ است، یکی از آن خیابان‌های همیشه زنده‌ای است که هر شهری بهشان نیاز دارد و دستکم باید یکی‌اشان را داشته باشد. گفتم :«اینجا پاتوق ترک‌ها، و ایرانی‌هاست. زیاد فارسی می‌شنوی، اونقدر که هر وقت دلت برای ایران تنگ شه. می‌تونی چند دقیقه‌ای اینحا قدم بزنی و خیال کنی اومد‌ه‌ای کوچه برلن تهران خودمون».

نویسنده معرفی: گیسو فغفوری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *