عاشقانههای یک شاعر در باب اطعمه و اشربه ایرانی!
تصور بکنید در دورهای که شاعران در سرودن اشعار عاشقانه و عارفانه گوی سبقت را از یکدیگر میربودند، شاعری پیدا بشود که خلاف موج حرکت کند و به جای همطریقت شدن با سایرین به مزاح با اشعار عارفانه و عاشقانه بپردازد آنهم نه به شیوه عبیدزاکانی و با پرداختن به موضوعات اساسی و سیاسی بلکه با پرداختن به یکی از شکمیترین و نازلترین نیازهای آدمیزاد یعنی نیاز به خوردن و آشامیدن! آنجاست که کلماتی مثل «روی دوست»، «بند گیسو»، «سر موی» و «خال یار» جای خود را در شعر فارسی به «بوی قیمه»، «روی مزعفر»، «گوش معده» و «نوای قلیه» میدهد!
تصور بکنید در دورهای که شاعران در سرودن اشعار عاشقانه و عارفانه گوی سبقت را از یکدیگر میربودند، شاعری پیدا بشود که خلاف موج حرکت کند و به جای همطریقت شدن با سایرین به مزاح با اشعار عارفانه و عاشقانه بپردازد آنهم نه به شیوه عبیدزاکانی و با پرداختن به موضوعات اساسی و سیاسی بلکه با پرداختن به یکی از شکمیترین و نازلترین نیازهای آدمیزاد یعنی نیاز به خوردن و آشامیدن! آنجاست که کلماتی مثل «روی دوست»، «بند گیسو»، «سر موی» و «خال یار» جای خود را در شعر فارسی به «بوی قیمه»، «روی مزعفر»، «گوش معده» و «نوای قلیه» میدهد!
«ابواسحاق حلاج شیرازی» متخلص به شیخ اطعمه همان شاعر خلاّق، مبتکر و جسوری است که با سرودن شعرهای شکمی درباب اغذیه و اشربه ایرانی نهتنها در ادبیات فارسی دچار سوءشهرت نشد بلکه به واسطه ابتکار و طرح جدیدی که در افکند به حسن شهرتی در ادبیات شیرین فارسی دستیافت که هنوز نیز پس از گذشت قرنها پژوهشگران شعر فارسی، از او و اشعار خوشمزهاش به نیکی یاد میکنند!
عمده اشعار طنزآمیز شیخ اطمعه نقیضه و نظیرهای برای اشعار شاعران متقدم و هم روزگار اوست. او در نگارش دیوان اطعمه به شوخی و مزاح با شاعرانی همچون فردوسی، حافظ شیرازی، سعدی، مولانا جلالالدین، سلمان ساوجی، شاهنعمتالله ولی، عماد کرمانی و… میپردازد و سبب نظم کتابش را به شیوهای طنزآمیز و با کنایه به کتاب الفیهوشلفیه درخواست یاری عنوان میکند که اشتهایش را از دست داده و هر چه پیش رویش میگذارند رد میکند و ابواسحاق نیز برای درمان یار که از غم بیاشتهایی بیمار شده دست به سرایش اشعاری در وصف اطعمه و اشربه میزند! و اما چه سبب میشود که دیوان اطعمه با وجود پرداختن به موضوعی چنین نازل به اثری ماندگار در ادبیات فارسی تبدیل شود در حالی که بودهاند کسانی همچون احمد اطعمه که با سرایش اشعاری در وصف طعام تلاش کردهاند به موفقیتی نظیر ابواسحاق دست یابند و نتوانستهاند!
به عقیده نگارنده راز توفیق دیوان اطعمه در سه چیز است نخست اینکه ابواسحاق در قوت و قدرت شاعری کم از شاعران بزرگ همروزگارش نداشته و این شیوه از سرودن شعر را از کم ذوقی و بیهنری انتخاب نکرده بلکه به ارزش کار خود وقوف کامل داشته دوم اینکه شیخ اطعمه با بیان طنزآمیز خود در این دیوان علاوه بر اینکه به نقد شکمبارگی پرداخته با نام بردن از خوراکیها و اغذیه طبقه ضعیف جامعه آنزمان به نقد موضوعی مهم یعنی سیستم سیاسی که در تامین خوراک و غذای طبقه ضعیف جامعه وامانده میپردازد. طبقه ضعیفی که شاعر به نمایندگی از آنها حسرت نان، سنبوسه، حلوا و هریسه میکشد و طبیعی است که اعضای این طبقه اجتماعی به چیزی فراتر از شکم نتوانند فکر کنند: «عاشقِ نانم اگر ترخان نباشد گو مباش، بلکه با نان نیز اگر بریان نباشد گو نباش»! سوم اینکه اشعار دیوان اطعمه علاوه بر ارزش ادبی که در حوزه شعر و طنز از آن برخوردار است با طی گذر زمان به فرهنگ غنی از خوراکیها، غذاها و آشامیدنیهای ایرانی تبدیل شده که از این حیث نیز اثری قابل توجه محسوب میشود. چنانچه یکی از مهمترین پژوهشگران طنز فارسی و اولین رمان نویس فارسی؛ میرزا حبیب اصفهانی آن را اثری قابل تامل یافته و به تصحیح آن پرداخته است. به طوری که میتوان رد و آثار اطعمه و اشربه یاد شده در کتاب دیوان اطمعه را در ترجمه ارزشمند میرزا حبیب اصفهانی از کتاب سترگ حاجی بابای اصفهانی نیز مشاهده کرد.
وصف طعام با ویرایش متن محسن آزرم بر اساس همین نسخه تصحیح شده دیوان اطعمه به کوشش میرزا حبیب اصفهانی توسط نشر چشمه منتشر شده است. عنوان کتاب برگرفته از یکی از ابیات شیخ اطعمه است: «من آنچه وصفِ طعام است با تو میگویم، تو خواه از سخنم پند گیر و خواه ملال» و متن اصلی کتاب با مقدمه سی صفحهای پیرامون چندین مبحث با عناوین «زندگی و زمانه بسحاق اطعمه»، «دیوان اطعمه طبع اسلامبول»، «میرزا حبیب اصفهانی»، «شیخ بسحاق و دیوان اطعمه» به قلم محسن آزرم آغاز شده است. در ادامه آزرم پس از ذکر مقدمه مصحح اصلی؛ میرزا حبیب اصفهانی نسخه جامع و کاملی از آثار شیخ اطعمه را که شامل «سفرهی کنزالاشتهاء»، «اسرار چنگال»، «داستان مزعفر و بُغرا»، «رسالهی ماجرای برنج و بغرا»، «فرهنگ دیوان اطعمه»، «اشعار: شامل الغزلیّات، المقطّعات، الرباعیات، الفردیّات و…» پیش روی مخاطب میگشاید.
همچنین محسن آزرم در کتاب «وصف طعام» به درستی به اهمیت و نقش میرزا حبیب اصفهانی در تصحیح کتاب اشاره میکند. نویسنده، مترجم و پژوهشگر کم نظیری که با تصحیح دو کتاب دیوان شیخ اطعمه و دیوان البسه نظام الدین قاری علاوه بر نقش به سزایی که در خدمت به طنز پارسی داشته، به معرفی دو منبع ارزشمند در شناخت اغذیه و البسه ایرانی پرداخته است.
کتاب وصف طعام بر اساس نسخه تصحیح شده میرزا حبیب اصفهانی و با ویرایش متن محسن آزرم از جمله کتابهایی است که نیاز به نسخه چاپی تصحیح شده و ویرایش شده آن سالها در میان علاقمندان به طنز فارسی احساس میشد و از این حیث انتشار آن میتواند قدمی با اهمیت در این حوزه محسوب شود.