یک برداشت سیاسی از یک روایت غیرسیاسی
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
موسسه گسترش فرهنگ و مطالعاتبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
30book بزودی انتشارات آگاه بزودی بزودی بزودیاگر بخواهیم بدانیم احوال انتخاباتی نامزدها و رأیدهندگان در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۶۰ چه کیفیتی داشته، کدام منابع ما را اقناع خواهندکرد؟ کتابی که معین فرخی درباره انتخابات ۹۶ نوشته چنین ویژگیای دارد. اما حالا که دوسال از آن انتخابات روی تقویم گذشته و برای خیلی از ما دوسال پیش، حتی دورتر از ده یا بیست سال به نظر میرسد چطور میتوان به آن نگاه کرد؟ نویسنده مقاله معتقد است محتوای غیرسیاسیِ کتاب، تا حدود زیادی اثر را در برابر نقد به منقضیشدنِ محتوای آن بیمهکردهاست اما با این حال میتوان خوانشی صددرصد سیاسی از کتاب ارائه داد. کتابی که مثل عکسهای لعنتی دوربین ترافیکی به ما اثبات میکند در هنگام رانندگی رفتار نامناسب داشتهایم و نمیتوانیم زیرش بزنیم!
اگر بخواهیم بدانیم احوال انتخاباتی نامزدها و رأیدهندگان در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۶۰ چه کیفیتی داشته، کدام منابع ما را اقناع خواهندکرد؟ کتابی که معین فرخی درباره انتخابات ۹۶ نوشته چنین ویژگیای دارد. اما حالا که دوسال از آن انتخابات روی تقویم گذشته و برای خیلی از ما دوسال پیش، حتی دورتر از ده یا بیست سال به نظر میرسد چطور میتوان به آن نگاه کرد؟ نویسنده مقاله معتقد است محتوای غیرسیاسیِ کتاب، تا حدود زیادی اثر را در برابر نقد به منقضیشدنِ محتوای آن بیمهکردهاست اما با این حال میتوان خوانشی صددرصد سیاسی از کتاب ارائه داد. کتابی که مثل عکسهای لعنتی دوربین ترافیکی به ما اثبات میکند در هنگام رانندگی رفتار نامناسب داشتهایم و نمیتوانیم زیرش بزنیم!
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
موسسه گسترش فرهنگ و مطالعاتبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
30book بزودی انتشارات آگاه بزودی بزودی بزودیاز یک انتخابات* -صرفنظر از نتیجه- چه در یادمان میماند؟ اگر بخواهیم بدانیم احوال انتخاباتی نامزدها و رأیدهندگان در انتخابات ریاستجمهوری سال 1396 چه کیفیتی داشته، کدام منابع ما را اقناع خواهندکرد؟ بهنظر میرسد «انتخاباتنگاریها» به صورت سنتی مشابه فیلمنامههای با الگوی «سفر قهرمان**» نوشته و تدوین میشوند: آنچه که در ذهن مخاطب برجای میماند، تصویر برنده -درحال دستتکاندادن برای خیل هواداران پرشور- است. حتی عددِ هفت-هشت رقمیِ گردشده بهبالای آراء و درصدها هم چندان بهیادماندنی نیستند.
اما معین فرخی در یک روایت غیرسیاسی از یک اتفاق سیاسی: انتخابات ۹۶ رویهی متفاوتی در پیشگرفتهاست. او تصویری را از انتخابات به خواننده منعکس میکند که شباهتی به تصویرهایی که کمپینهای تبلیغاتی، مطبوعات یا صداوسیما نمایش میدهند، ندارد. چیزی از صفهای طولانی رأیدهندگان یا بغض ترکیدهی پیرمردی پوستر بهدست از ملاقات با کاندیدایش در کتاب نوشتهنشدهاست.
هیچ کاندیدایی – حتی کاندیدای موردعلاقهی نویسنده- به کاندیدای دیگر برتری ندارد؛ درواقع، در سطور این کتاب، همهی کاندیداها تنها یک عضو شاخص از کمپین انتخاباتیشان هستند؛ نه بیشتر. درعینحال، بهسنت رایج، عملکردِ یک شخصیت بهوضوح و بارها در اینکتاب بهنقد کشیدهاست: رئیسجمهور سابق، برندهی رسمی انتخابات سالهای ۸۴ و ۸۸٫ زیرسؤالبردنِ یک دولتمردِ سابق، نوعی برونفکنیِ دستهجمعی و شیوهی رایجِ مردم و مسؤولان در کاهش استرسهای سیاسی محسوب میشود.
در ابتدا نویسنده ما را به زمانی میبرد که برای نخستینبار انتخابات را ملاقات کردهاست؛ زمانیکه هنوز واجد سن رأیدادن نبودهاست؛ اما از سرِ ذوق، تصویرِ تلویزیونیِ برندهی هفتمین انتخابات ریاستجمهوری را میبوسد. احتمالاً اگر هر نویسندهی دیگری هم بنا داشت دربارهی یک انتخابات معاصر ایرانی چیزی بنویسد، گریزی به انتخابات ۷۶ میزد.
انگار ماوقع آن انتخابات به مفهوم حقیقیاش بسیار نزدیک میشود یا حداقل مایی که در جوَ شورانگیزِ آنسال، منقبض و منبسط شدیم و تپیدیم، چنین خیال میکنیم. اما آیا هنوز هم به انتخابات سال ۷۶ یا حتی ۹۶ بهمثابه اتوپیایی در گذشته نگاه میشود؟ در انتخابات سال ۸۸ ما به دروازهی بهشت خیلی نزدیکشدهبودیم یا آن انتخابات، صرفا یک انتخابات دیگر، مثل بقیه بود؟
واقعیت ایناست که امروز دیگر بهخوبی میدانیم هیچگاه، هیچانتخاباتی و هیچ کاندیدای برنده و بازندهای از بقیه افضل و متمایز نبودهاست. هیچوقت تاریخ معاصرِ سیاسیِ ما بهاندازهی امروز، واقعی و یکدست دیدهنمیشود. شاید بههمین علت است که بهرغم بهترشدنِ کیفیت تصویرِ تلویزیونها در ظرفِ این بیستودو سال، دیگر کسی رغبت نمیکند آنها را ببوسد.
هرچند در فصل آخر، دوباره به ۷۶ برمیگردیم تا شاهد مقایسهی کاریزمای شخصیتیِ برندهی انتخاباتهای ۷۶ و ۹۶ و تفاوتهای آنها باشیم. در اینجاست که جای خالی پرداختن به شباهتهای آنها یا شباهتهای کاندیداهای اصلیِ انتخابات ۹۶ احساس میشود. بعد از گذشت دو سال، امروز اگر نویسندهای بخواهد در مورد مقایسهی کاندیداهای آن انتخابات یا انتخاباتهای بعدی بنویسد، چیزی بیشتر از شباهتهای بیشمار آنها گیر خواننده نخواهدآمد.
بهجز این، در بیشتر بخشها، نویسنده روایت خود را بر پایهی فضاهای مختلف انتخاباتی -نظیر ستاد، استودیوی تلویزیونی مناظره و پشتصحنه، کمپینها و کارناوالهای انتخاباتی استوار میکند تا بتواند بستری برای بیان مشاهدات و تحلیلهای خود فراهم کند. فرخی در اینکتاب، رفتار انتخاباتی واجدین شرایط (مردم) را نیز در قالب واکنشهای میدانی و خیابانی، واکنشها در فضای مجازی و نیز از دریچهی تحلیل آماری بررسی میکند.
اوج این تحلیلها در بخش ششم است که وی به پیشینهی ورود اینترنت به انتخاباتِ ایرانی اشاره میکند و سپس به تشریح الگوریتمها و مهندسی رفتار تودههای مردم در فضای مجازی (مِنباب تأثیرگذاری بر انتخابات) میپردازد.
یک آسیب وارد بر کتاب، فاصلهگرفتنِ روزافزون میان محتوای تحلیلها و واقعیات روز است که سبب انقضاءِ تأثیرگذاری بخشهای عمدهی آن میشود. این تأثیر مشابه مطالعهی کتابها و نشریات فکاهی در دورانهای پس از انتشارشان است. حتی اگر محتویات آن بیات نشود یا از حلاوت نیفتد، برداشت مخاطب سال بهسال تغییر خواهدکرد. خودِ نویسنده هم چهبسا اگر امروز دستبهنگارش این مجموعه جستار میزد، شاهد اثر متفاوتی میبودیم. همانطور که اگر کتاب مذکور را دو سالِ دیگر –پس از انتخابات ۱۴۰۰- بخوانیم، از آن، ذهنیت متفاوتی در ما شکل خواهدگرفت.
اینجاست که ارزش کار نویسنده بهچشم میآید: رقمزدن سطوری که احتمالاً منعکسکنندهی دیدگاههای فردای خودت هم نیست. از این حیث، فرم جستار که فرم مناسبی برای بیان حال و ذهنیت کنونی است، انتخاب هوشمندانهای بهنظر میرسد. با اینهمه نمیتوان از وسوسهی پرسیدنِ سؤال گذشت که پس از گذشت دو سال، نویسنده در چهفاصله و موضعی نسبت بهمحتوای این کتاب قرار دارد؟
فاصلهی میان انتخابات دو سال پیش [که روایتی شخصی از آن در این اثر میرود] و امروز، چیزی بهمراتب بیش از دو سال بهنظر میرسد. اکنون اگر چنین مجموعه جستاری از احوال آن انتخابات (که بهحق احوال مستند ما در آن انتخابات محسوب میشود) در دستمان نبود، شاید همانچیزی را از دست دادهبودیم که در انتخاباتهای قبلی از دست دادهبودیم: اعترافاتِ صادقانهی ما دربارهی تأثیری که در حین انتخابات، گرفتارش هستیم؛ وگرنه مطابق معمول ممکن بود بعداً تکذیبش کنیم.
این کتاب همانند عکسهای دوربین کنترل ترافیک از رانندگیِ ما در حالِ نامناسب، سند مطمئن و غیرقابل تکذیبی است. از این حیث، حتی شاید بتوان گفت که گذشت زمان بهاین جستارها، ارزش تاریخیِ خاصی میدهد؛ انگار که بهتماشای آلبوم عکسهای ازدواج یک زوج نشستهایم؛ گیرم که این ازدواج موقت بوده و مدتِ آن تا اطلاع ثانوی بهپایان رسیدهاست.
علاوهبر این، عنوان محتوای غیرسیاسیِ کتاب، تا حدود زیادی اثر را در برابر نقد به منقضیشدنِ محتوای آن بیمهکردهاست. غیرسیاسیِ بودن این روایتها تا آنجا پیش میرود که در ساحتِ کتاب، رخدادی بهنام انتخابات، سیاستزدایی میشود. در نتیجه، نویسنده عطش و کنجکاویِ احتمالیِ مخاطبان را در دنبالکردنِ تحلیلهای سیاسی پیرامون نتایج انتخابات، از همان ابتدا فرومینشانَد؛ در جایی از کتاب، میخوانیم:
«واقعیت این است که مسائل سیاسی آنقدر پیچیده و درهماند که بیشتر مردم ترجیح میدهند به آنها مَحرَم نباشند، چون واقعاً کسلکننده، گیجکننده و طاقتفرسا هستند.»
حتی در بخش نهایی که به پیروز این انتخابات میپردازد، خبری از تفسیر گرایشهای سیاسیِ شخصیِ او چیزی دیدهنمیشود. در همین بخش، نقلقولی از منتخب ملت بهچشم میخورد که خواندن آن در این برهه از تاریخ (که فقط دو سال از بیانش گذشته) خالی از لطف نیست:
«روحانی همهی آبرو و زندگیش را فدای شما میکنه.» در عینحال نویسنده در یکی از جستارها، نقلقولی از پیتر تیلور (داستاننویسِ فقید آمریکایی)
میآورد که نوعی از مسؤولیت سیاسی را متوجه خود (بهعنوان نویسنده) میسازد:
«در زمانهای که حقیقت مدام از چنگ میگریزد و سیاستمداران آنقدر دروغ میگویند که حقیقت بیمعنا شود، خودِ نوشتن، نوشتن به صادقانهترین شکلی که بلدی و با دقیقترین کلماتی که میشناسی، میتواند کاری سیاسی باشد.»
طیّ چنددههی اخیر، مقایسهی کارنامهی سیاسیِ منتخبین ملت نسبت به برنامهها و شعارهای ایام انتخاباتیشان، این باور عمومی را ایجاد کردهاست که رفتار انتخاباتی امری جدا از رفتار سیاسیِ است. طیفها و اقشار گوناگون مردم و سیاسیون بهاین باور رسیدهاند که فردای انتخابات، برنده، برتری قابلتوجهی نسبت به بازندگان ندارد.
معین فرخی با وقوف بهچنین در جایجایِ کتاب به نقش احساسات و هیجانات در موقعیتهای مختلف انتخاباتی، چه در میان کاندیداها و چه رأیدهندگان اشاره میکند. در این ایام، ارتباط کاندیداها با هم و با مردم، آنقدر واقعی جلوه میکند که شکلی باورپذیر پیدا میکند و کنجکاویِ همهی اقشار را برمیانگیزد؛ یا بهتعبیرِ خودِ نویسنده،
«یکجور دید زدنِ شهوتآلودِ زندگی زن و شوهری که همیشهی خدا باهم جدل میکنند.»
انگار که واقعا سیاستمداران با مردم دارند گفتوگو میکنند؛ یا مناظرهی میان رقبا اینطور القاء میکند که آنها اختلافنظرهای راستکی دارند. و البته این دوران که تمام میشود و سالهای پساانتخاباتی که از راه میرسد؛ از هیچکس نباید بابت گفتار و رفتار انتخاباتیاش انتظار قبول مسؤولیت داشت. همهی ما اولش تکذیب میکنیم تا اینکه چشممان به آن عکسهای لعنتی دوربینهای ترافیکی میافتد.
* منظور از انتخابات در این متن، صرفاً انتخابات ریاستجمهوری در ایران است.
** ویکیپدیا میگوید: سفر قهرمان یک الگوی کلی است که ادعا میشود بیشتر اسطورههای جهان بر اساس آن پی ریزی شدهاند. این الگو نخستین بار، توسط جوزف کمبل در کتاب «قهرمان هزار چهره» (۱۹۴۹) معرفی شد و پس از آن مورد نقد و بررسی قرار گرفت و در بعضی از آثار سینمایی استفاده شد.