سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

گفتگو با کمال طاهری سرمایه‌گذار کتاب «صد پیرمرد تاثیرنگذار»

گفتگو با کمال طاهری سرمایه‌گذار کتاب «صد پیرمرد تاثیرنگذار»

 

سرمایه‌گذاری برای کتاب در ایران کار پرمخاطره‌ای به نظر می‌رسد، جایی که بازار نشر روز به روز کسادتر می‌شود و امید بازگشت سرمایه کمتر. بااینحال به نظر میرسد هنوز هم کسانی هستند که مایلند داوطلبانه قدم‌هایی بردارند و این خطر را قبول کنند. کمال طاهری یکی از آن‌هاست که برای نخستین بار قدم به این راه نهاد و سرمایه‌ی لازم را در اختیار عباس یزدی و کتاب «صد پیرمرد تاثیرنگذار» گذاشت. طاهری کارشناس ارتباط تصویری است و در حوزه‌ی تبلیغات کار می‌کند. با او گفتگویی کرده‌ایم در رابطه با کتاب «صد پیرمرد تاثیرنگذار» و آشنایی‌اش با عباس یزدی.

سرمایه‌گذاری برای کتاب در ایران کار پرمخاطره‌ای به نظر می‌رسد، جایی که بازار نشر روز به روز کسادتر می‌شود و امید بازگشت سرمایه کمتر. بااینحال به نظر میرسد هنوز هم کسانی هستند که مایلند داوطلبانه قدم‌هایی بردارند و این خطر را قبول کنند. کمال طاهری یکی از آن‌هاست که برای نخستین بار قدم به این راه نهاد و سرمایه‌ی لازم را در اختیار عباس یزدی و کتاب «صد پیرمرد تاثیرنگذار» گذاشت. طاهری کارشناس ارتباط تصویری است و در حوزه‌ی تبلیغات کار می‌کند. با او گفتگویی کرده‌ایم در رابطه با کتاب «صد پیرمرد تاثیرنگذار» و آشنایی‌اش با عباس یزدی.

 

 

گفتگو با کمال طاهری سرمایه‌گذار کتاب «صد پیرمرد تاثیرنگذار»

 

 

می‌توانم بپرسم تخصصتان چیست؟

 

من دانش‌آموخته‌ی ارتباط تصویری هستم؛ دیپلم و كارشناسی سال‌های ٦٦ تا ٧٤. در حال حاضر به طور مستقل به فعالیت‌های گرافیکی و تبلیغاتی مشغولم. 

 

 

چطور با عباس یزدی آشنا شدید؟


حدود سال ٦٩-٧٠ كه دانشجو بودم و نیمه‌وقت، در دفتر یكی از همكلاسی‌هایم به نام آرش درویش به طور پاره‌وقت كار می‌كردم. جناب یزدی به واسطه‌ی یكی از همكاران دفتر به نام پیام صیادی كه برادر خانم آقای یزدی هم بود، كارهایی را برای طراحی و چاپ به ما سفارش می‌داد و این‌طور باب آشنایی و صحبت آنجا باز شد. این آشنایی در سال‌های بعد، یعنی سال ٧٥ به بعد منجر به شراكت با ایشان و تاسیس دفتر طراحی تبلیغاتی به نام «كامل» شد كه این دوستی و ارتباط تا الان ادامه دارد هر چند که آن دفتر تعطیل شده است.

 

 

و آشنایی‌تان با «صد پیرمرد تاثیرنگذار»؟


از آخرین باری كه عباس را دیدم -محرم سال ٩٩ برای عكاسی مراسم عاشورا در تفت به منزل ایشان رفته بودم- بارها قرار دیدار گذاشته بودیم كه به خاطر كرونا و جابجایی‌های ایشان میسر نشده بود. بالاخره آبان‌ماه امسال هماهنگی انجام شد و به منزلشان در شیراز رفتم و یک هفته‌ای خدمتشان بودم. در این فاصله از ماجرای این كتاب باخبر شدم و عباس نسخه‌ی پرینت آن را تورقی كرد. به نظرم جالب و متفاوت آمد و بعد مساله‌ی طراحی و عكاسی برای جلد آن مطرح شد که با كمك عباس آن را هم انجام دادم و به این صورت با كتاب درگیر شدم.

 

 

چه شد که تصمیم گرفتید روی این کتاب سرمایه‌گذاری کنید؟

 

در همان روزها خبر صدور مجوز كتاب هم آمد و عباس به سرعت به فكر چاپ و انتشار كتاب افتاد و به تبع آن به دنبال سرمایه برای انجام این‌كار بود. در همان مدت كوتاه نتیجه‌ای از كانال‌هایی كه مدنظر داشت، حاصل نشد. وقتی صحبت از مبلغ مورد نیاز شد و به من مقدارش را اعلام كرد، از ناچیز بودن آن نسبت به چیزی كه در ذهنم داشتم تعجب کردم.

عجیب‌تر این بود كه ناشران و دست‌اندركاران حوزه‌ی كتاب كه آثار عباس را بهتر از من می‌شناختند و بر كیفیت آن صحه می‌گذاشتند، خصوصا به خاطر عكس‌های كتاب حاضر به انجام كار باكیفیتی كه مدنظر عباس بود، نشدند و همین موضوع فكر مرا درگیر كرد. بعد از بازگشت به تهران و بررسی‌ها و مقداری حساب‌ و كتاب، علاقه‌‌ام به تجربه‌ی حمایت از یک اثر فرهنگی را به جناب یزدی اعلام كردم و به این ترتیب وارد ماجرا شدم.

 

 

پس یعنی ابتدا عباس یزدی به شما مراجعه نکرد؟


خیر. عباس به من مراجعه نكرد. من می‌خواستم فرصت این تجربه را داشته باشم و با روند این كار آشنا شوم.

 

 

چرا فکر می‌کنید که باید روی اثر فرهنگی سرمایه‌گذاری شود؟


به طور کلی، به نظرم هیچ پدیده‌ای بدون در نظر گرفتن ابعاد اقتصادی‌اش معنی ندارد. امور فرهنگی هم از این امر مستثنی نیست و اگر طالب محصولات فرهنگی هستیم، حتما باید شاهد ورود سرمایه و سرمایه‌گذار فرهنگی هم باشیم. این كاملا اجتناب‌ناپذیر است.

 

 

به نظرتان حمایت از آثار فرهنگی، به وضعیت زبان فارسی کمکی خواهد کرد؟


این سوال واقعا در تخصص من نیست ولی به عنوان یک فارسی‌زبان و یک ایرانی، یعنی به عنوان مصرف‌كننده‌ی این كالاهای فرهنگی فكر می‌كنم این دو از ریشه‌های با ارزش تمدن فعلی بشر هستند كه اکنون در میان حوادث روزگار، وظیفه‌ی حفظ، نگهداری و انتقال آن به نسل‌های بعدی به گردن ما افتاده است كه باید دید چگونه این وظیفه را انجام می‌دهیم.

 

 

عباس یزدی

 

  این مقاله را ۵ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *