کالیبان و ساحره: زنان، بدن و انباشت بدوی
فدریچی از فعالان فمنیست معاصر است که بهراستی برای حقوق زنان و تغییر رویه «دیگری»بودن زن دستبهکار شده و طی چند دهه از نزدیک خود را با مسالهها در کشورهای متفاوت مواجه کرده است و در این حوزه مقالات و کتابهای بسیاری منتشر کرده. اما کالیبان و ساحره شاید عمیقترین و مهمترین اثر او است که ترجمه شده و نه تنها خواننده را با مسائل زنان مواجه میکند بلکه برای درک تغییرات جهان از قرن شانزدهم به بعد بسیار مفید است.
کالیبان و ساحره
نویسنده: سیلویا فدریچی
مترجم: مهدی صابری
ناشر: چشمه
نوبت چاپ: ۴
سال چاپ: ۱۴۰۲
تعداد صفحات: ۴۳۹
شابک: ۹۷۸۶۰۰۷۴۰۵۸۵۷
فدریچی از فعالان فمنیست معاصر است که بهراستی برای حقوق زنان و تغییر رویه «دیگری»بودن زن دستبهکار شده و طی چند دهه از نزدیک خود را با مسالهها در کشورهای متفاوت مواجه کرده است و در این حوزه مقالات و کتابهای بسیاری منتشر کرده. اما کالیبان و ساحره شاید عمیقترین و مهمترین اثر او است که ترجمه شده و نه تنها خواننده را با مسائل زنان مواجه میکند بلکه برای درک تغییرات جهان از قرن شانزدهم به بعد بسیار مفید است.
کالیبان و ساحره
نویسنده: سیلویا فدریچی
مترجم: مهدی صابری
ناشر: چشمه
نوبت چاپ: ۴
سال چاپ: ۱۴۰۲
تعداد صفحات: ۴۳۹
شابک: ۹۷۸۶۰۰۷۴۰۵۸۵۷
کالیبان و ساحره: زنان، بدن و انباشت بدوی
فدریچی از فعالان فمنیست معاصر است که بهراستی برای حقوق زنان و تغییر رویه «دیگری»بودن زن دستبهکار شده و طی چند دهه از نزدیک خود را با مسالهها در کشورهای متفاوت مواجه کرده است و در این حوزه مقالات و کتابهای بسیاری منتشر کرده. از این نویسنده انقلاب در نقطه صفر ترجمه و منتشر شده است که مجموعه مقالات نویسنده در طی چند سال و پیرامون مساله کار خانگی زنان و تولید مثل است.
اما کالیبان و ساحره شاید عمیقترین و مهمترین اثر او است که ترجمه شده و نه تنها خواننده را با مسائل زنان مواجه میکند بلکه برای درک تغییرات جهان از قرن شانزدهم به بعد بسیار مفید است.
فدریچی برای نوشتن این کتاب به تاریخ مراجعه مرتب دارد و منابع بسیاری را بهدقت بررسی کرده است. ذهن منتقد او در این بررسیها، از میان روایتهای تاریخی آن چیزی را برگزیده است که در روند کتاب به خوبی جاگرفته است. او میداند از هر روایت چه برداشت کند و چگونه این برداشتها را کنار هم بچیند و همانطور که دارد مینویسد انگار خود به نتایجی دست مییابد و خواننده را در این کشف سهیم میکند. شاید ارزشمندترین تجربهای که خواندن این کتاب میسازد همین کشفی است که گام به گام به همراه نویسنده برای خواننده نیز حاصل میشود.
دستمایه فدریچی برای فهم مساله اما ساده نیست، او از میان اتفاقات تاریخی ساحرهکُشی را بیرون کشیده است که اگر این ادعا را مطرح کنید ممکن است شنونده به سادگی آن را نپذیرد و بپرسد آیا مطمئنی چنین چیزی به این وسعت و به این دهشتناکی رخ داده؟ فدریچی از ساحرهکشی و سوزاندن زنان سخن میگوید و این سوال بزرگ را ایجاد میکند که در آن اثنا و در کنار چنین جنایاتی چه حوادث دیگری همزمان رخ داده است.
در واقع برای فهم منصفانهتر مساله لازم است چنین اطلاعی کسب شود تا شرایط اجتماعی شفاف شود، اما فدریچی ذرهبین خود را بر همین جریان طولانی در تاریخ گذاشته است و آن را جنگی بر علیه قدرت زنان تلقی میکند و گاهی بسیار کوتاه به مسائل جانبی نیز اشاره میکند. به همین دلیل شاید یکی از انتقاداتی که بتوان به این کتاب کرد حجم کم آن در مقابل بزرگی موضوع آن است. هرچند مطالب بسیار فشرده و مفید اند اما جاهایی خواننده منتظر شرح و بسط و شواهد بیشتر است که آن را در این کتاب نمییابد و اگر حوصله کند باید به سراغ سایر منابع برود.
مبارزه علیه زنان در کالیبان و ساحره بخشی از فرآیند انباشت اولیه سرمایه حساب میشود که اوج گرفتن آن منجر به تشکیل نظام سرمایه داری شده و این روند همچنان ادامه دارد. کنترل ماماها برای جلوگیری از سقط جنین و ورود مردان به فرآیند زنانه مامایی، شکار و شکنجه و اعدام جادوگران که اکثر آنان زن بودند و سرکوب قدرت و وجاهت زنان در جهت نظریه فدریچی در یک زمینه فمنیست انتقادی به کار گرفته میشود و با اینکه استدلالهای او با ارجاع به منابع مهمی است اما این منابع ثانویه هستند و به جهت فاصله تاریخی زیاد با حوادث امکان صحتسنجی تقریبا غیرممکن است.
ادعای فدریچی بزرگ اما قابل تامل است و از آن جالبتر دامنه وسیع اطلاعاتی است که در کتاب مطرح میشود و هر بخش آن میتواند فارغ از نگاه فمنیستی ، به لحاظ تاریخ سیاسی-اجتماعی قابل توجه باشد. اما سوال مهمی که مطرح میشود این است که آیا این جنگ علیه زنان یک جنگ آگاهانه بوده است؟ آیا سرمایهداری یک سایه شوم و به وسعت تاریخ دارد که با هدفی مشخص دست به هر اقدامی زده و یا از آنچه رخ میداده به نفع خود برداشتی بهموقع داشته است؟ و یا اصلا این حاصلی است که از کاشت دانههایی در گذشته به دست آمده؟
سوال اساسی دیگری که خواندن این کتاب ایجاد میکند این است که آیا واقعا فعالیتهای مانند سحر و جادو و … نباید از میان برداشته میشدند؟ دورهمیهای سبکسرانه، اعتقاد جدی و اقدام بر مبنای خرافات و روابط جنسی خارج از ازدواج و … در واقع رسمیت و اهمیتی از نظر فدریچی دارند که به مبارزه علیه سرمایهداری تعبیر میشوند، در حالیکه بخشی از آن مانند اعتقاد به جادو میتواند در خدمت نظامهای کنترلگر نیز تعبیر شود.
جامعهای را تصور کنید که در آن جهت چارهجویی برای طیف گستردهای از بدبختیهای فردی و جمعی به جای اعتراض و مطالبه از نهادهای اجتماعی و سیاسی، راه دیگری برگزیند، دست به دامن جادوگر شدن، که در ایران او را بیشتر با نام دعانویس میشناسیم! به آنچه فدریچی مطرح میکند میتوان ایراداتی گرفت اما جسارت او برای طرح این مساله و زمانی که صرف آن کرده جای تقدیر بسیار دارد و قطعا راه را برای اندیشیدن به یک موضوع از جنبههای گوناگون باز میکند و نیز موجب زدن جرقههای تازهای نیز در ذهن مخاطب میشود.
کالیبان و ساحره پنج فصل دارد که نویسنده در فصل اول به مقدمات موضوع یعنی مساله بدعتگذاری و سحر و جادو و همزمان مناسبات اقتصادی اروپا پرداخته است، در فصل دوم به جایگاه زنان در مناسبات اقتصادی توجه کرده، فصل سوم به سراغ مساله ساحرهکشی میرود و مصادیق تکاندهنده از آنچه در اروپا رخ داده را با ارجاعات دقیق ذکر میکند و در فصل آخر آن نتیجهگیری که سر پیکان این جنایات مهیب را به سوی سرمایهداری و استعمار میگرداند، مطرح میکند. نویسنده در پایان هر فصل فهرست ارجاعات و توضیحات تکمیلی خواندنی اضافه کرده است که توجه به آن خالی از لطف نیست.
برای خواننده ایرانی شاید خواندن این کتاب در کنار خواندن سایر آثاری که به واکاوی قرون وسطی و پس از آن پرداخته، مقایسهای با ایران و فرهنگ ایرانی نیز ایجاد کند و به همین مناسبت امید است پژوهشگران ایرانی نیز با چنین حوصله و دقتی در امور اجتماعی جستجو کنند، نه لزوما با دیدگاههای انتقادی و فمیسنیتی، که اگر چنین باشد نیز قطعا فایده آن آگاهی جمعی و به پرسش کشیدن اموری است که به آن خو کردهایم، آن را بدیهی میشماریم و یا جنبهای مقدس برای آن قائلیم.