سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

چه کتابی عیدی بدهیم؟

چه کتابی عیدی بدهیم؟

 

اگر شما هم تصمیم گرفته‌اید که امسال عید، به جای سررسید و پول نقد، کتاب عیدی بدهید این متن را بخوانید. هدیه دادن کتاب، اصول و آدابی دارد، همان‌طور که هدیه دادن به شکل عام. و دعوت به خواندن محقق نمی‌شود مگر با رعایت بعضی ظریف‌کاری‌ها که مجموعاً حاصل برقراری ارتباطی درست است میان هدیه دهنده و هدیه گیرنده به واسطه‌ی انتخاب یک کتاب خوب.

اگر شما هم تصمیم گرفته‌اید که امسال عید، به جای سررسید و پول نقد، کتاب عیدی بدهید این متن را بخوانید. هدیه دادن کتاب، اصول و آدابی دارد، همان‌طور که هدیه دادن به شکل عام. و دعوت به خواندن محقق نمی‌شود مگر با رعایت بعضی ظریف‌کاری‌ها که مجموعاً حاصل برقراری ارتباطی درست است میان هدیه دهنده و هدیه گیرنده به واسطه‌ی انتخاب یک کتاب خوب.

 

 

چه کتابی عیدی بدهیم؟

 

در روزهای آخر اسفند وقتی که سررسیدها…

چند سال پیش، قبل از اینکه تقویم‌ها و سررسیدهای جلدرنگی فانتزی پایشان به کتابفروشی‌ها باز شود، وسط خانه‌تکانی‌ها و احتمالاً جابه‌جایی جعبه‌های چوبی بنفشه‌ها، تعدادی سررسید تبلیغاتی هم به کشوی پدرم سرازیر می‌شد. یکی که شکل و شمایل موجه و سن و سال‌دارتری داشت می‌رسید به خودش که توی آن حساب و کتاب‌های خانه را نگه می‌داشت و از بین باقی هرچندتا را که می‌خواستم می‌توانستم برای خودم بردارم. (نسخه صوتی این مقاله را از اینجا می‌توانید بشنوید.)

سررسید تبلیغاتی برایم دفتر پربرگی بود مزین به فال حافظ در پاورقی که می‌شد بریده‌های مجلات را تویش بچسبانم و یا تکه‌های منتخبم از کتاب‌های شعر و رمان را داخلشان بنویسم. نکات کنکوری کتاب‌های عربی دبیرستان را هم توی یکی از همین سررسید‌ها بود که نوشتم. اینکه چه فرقی بین کاربرد آن سررسیدها و دفترهایی بود که می‌شد از مغازه بخری را دقیقاً نمی‌دانم! اما شاید «مجانی» بودن و یک‌جور «کاغذ‌باطله» بودنِ ذاتی داشتند آن تقویم‌ها. ویژگی‌های لازمی که منِ دچار وحشت از نوشتن در کاغذهای نو و سفید را کمتر می‌ترساند. همین بود که اغلب شعرهایم را هم در سال‌های دبیرستان در همین سررسیدهای تبلیغاتی عیدانه نوشتم.

دعوت به ظریف‌کاری در کمپین عیدی کتاب(کتابی عیدی)

عبارت یا هشتگ «عیدی کتاب» را که سرچ می‌کنم به تیترهای دعوت‌کننده‌ای می‌رسم که این کتابفروشی یا آن سایت خبری درباره‌اش نوشته‌اند: «کتاب عیدی دهیم»، «کتاب عیدی بدهید، ذهنتان بهاری می‌شود»، «تخفیف برای آنان که می‌خواهند کتاب عیدی بدهند» و بعدتر در دو تصویر دعوت کننده: «به جای سررسید کتاب عیدی بدهید» و «کمپین عیدی کتاب».

در این سال‌ها سرانه‌ی پایین مطالعه(که واقعاً از میزان دقیقش اطلاعی ندارم) دلیل موجهی شده که هر آدم صاحب دغدغه‌ای را مجاب می‌کند به پیوستن به این حرکت‌ها. اما رک و راست اگر بخواهم بگویم، این کمپین عیدی کتاب  در شکل فعلی‌اش کمی گل‌درشت به نظرم می‌آید. کتاب هدیه دادن حرکتی است ذاتاً درست اما اگر آداب و اصولش رعایت نشود شاید همان‌بهتر که سررسیدهای تبلیغاتی از همدیگر هدیه بگیریم!

  1. کتابی که هدیه می‌دهیم به لیست نخوانده‌های هدیه گیرنده وارد می‌شود

بارها پیش آمده که کتابی را که هدیه گرفته‌ام، دوست نداشته‌ام. از طرفی لطف و مهربانی هدیه‌دهنده برایم آن‌قدری با ارزش بوده که نتوانم آن را به کس دیگری بدهم. یادگاری‌نویسی‌های صفحات اول کتاب‌های هدیه هم در این مورد بی‌تقصیر نیستند و این‌طور می‌شود که محتوای دوست‌نداشتنی به مثابه‌ی شیء یادگاری می‌رود گوشه‌ی قفسه‌ای و هربار دیدنش علی‌رغم لذتی که باید در من تولید کند یادآور نوعی حس عذاب‌وجدان است. همین اول کار حرف آخر را می‌زنم: لطفاً در هدیه دادن علایق هدیه‌گیرنده را لحاظ کنید.

  1. چندصدصفحه‌ای‌ها

راحتتان کنم. کتاب‌های قطور و مجموعه‌های پر و پیمان همیشه شانس کمتری دارند برای خوانده شدن. بنابراین وقتی کتابی هدیه می‌دهید حواستان باشد که این مورد را هم لحاظ کنید. قرار نیست حتی اگر دوست عزیزمان کتابخوان حرفه‌ای است وسط برنامه‌های مطالعاتی‌اش چند صد صفحه‌ای‌های منتخب ما را بخواند. زمان همیشه محدود است و انتخاب‌ها زیاد. بنابراین باید زحمت بیشتری بکشیم برای اینکه هدیه‌مان جزو اولویت‌های خواندن هدیه‌گیرنده قرار بگیرد.

  1. آینه‌ی دق کتاب‌های تکراری

هدیه گرفتن کتابی که قبلاً داشته‌ایم از بدترین چیزهاست. صفحه‌ی اول را با اضطراب باز می‌کنی و می‌بینی که تقدیم‌نامه‌ی پر و پیمانی هم دارد و نمی‌شود به کس دیگری هدیه‌اش کرد. سرزدن به خانه و کتابخانه‌ی دوستی که می‌خواهیم کتابی را به او هدیه بدهیم همیشه ممکن نیست اما شاید چک کردن لیست «می‌خواهم بخوانم» دوستمان در گودریدز بتواند کمکمان کند. به صفحه‌ی فیسبوک، اینستاگرام و توییتر دوستتان سر بزنید. اگر کتابخوان باشد گاهی می‌شود ردّی از کتاب‌هایی را قبلاً خوانده در آن‌ها پیدا کرد. و نکته‌ی آخر در این زمینه، جدی گرفتن جدیدالانتشارهاست که ریسک تکراری‌بودنشان به مراتب کمتر است از قدیمی‌های معروف.

  1. از هدیه دادن برخی عناوین پرهیز کنید!عیدی کتاب هدیه

کتاب هم یک کالا است ولی باید قبول کرد که با یک کالای صرف تفاوت‌هایی دارد. هدیه دادن کتاب، هدیه دادن ایده‌ها، کلمه‌ها و اندیشه‌هاست. بعضی کتاب‌ها ذاتاً عاشقانه‌اند و هر کتابی را در دسته‌بندی خاص خودش قرار می‌دهند. کتابی که درباره‌ی مرگ است را نباید به یک بیمار هدیه داد و تألیفاتی که نویسنده در آن‌ها خواننده را پند می‌دهد و مستقیماً نصحیت می‌کند را آدم‌های زیادی دوست ندارند. کتابی که ترویج خرافه‌پرستی می‌کند را هدیه ندهید. همه‌ی کتاب‌ها خوب نیستند و پذیرفتن این واقعیت که کتاب بد هم کم نداریم ممکن است در هدیه دادن بهتان کمکی بکند.

  1. شخصی کردن هدیه‌ها

از خودتان سؤال کنید که چرا دارید این کتاب به خصوص را برای یک نفر می‌خرید؟ کتاب هدیه دادن باید با فرستادن یک پیغام عمومی تبریک عید که به تعداد زیادی آدم می‌فرستیم فرقی اساسی داشته باشد. اگه طرف به ادبیات روسیه علاقه‌ای ندارد و شما به صرف «مهم و مفید بودن» ابله داستایوفسکی را به او هدیه می‌دهید، پیشاپیش شکست خورده‌اید. هرچه ربط بین کتاب و هدیه گیرنده مشخص‌تر باشد خواندنش برای او آسان‌تر خواهد بود. وگرنه چه بسا کتاب خوبی را به آدم نامناسبی بدهید و تلاشتان به افزایش سرانه‌ی مطالعه نیانجامد. در کتاب هدیه دادن، هیچ خوب و مفید مطلقی وجود ندارد. برای یک نفر سعدی کار می‌کند و برای یکی دیگر بوکوفسکی.

  1. اگر طرف حسابتان کتاب نمی‌خواند…

توصیه‌ی ساده این است که سررسیدهای جلدفانتزی در این موارد ممکن است هدیه‌های بهتری باشند اما اگر اصرار دارید در کمپین «عیدی کتاب» شرکت کنید، پیشنهاد من خریدن کتاب‌هایی است که از آن‌ها فیلم‌های اقتباسی خوبی ساخته شده‌اند. به تجربه دیده‌ام که مقاومت ذهنی بعضی آدم‌ها در برابر خواندن کتابی که ماجرایش را دوست دارند و می‌دانند به مراتب کمتر است از خواندن کتابی که پیش از خواندن تصوری از آن ندارند.

  1. وقت گل صنوبره

وقتی کتاب هدیه می‌دهیم، ذاتاً شبیه مبلغان مذهبی هستیم. در جامعه‌ای که کتاب‌خوان‌ها در اقلیت‌اند، در شرایطی که بین «روشنفکر» و «عوام» خندق‌های زیادی وجود دارد، کتاب هدیه دادن به کسی که کتابخوان نیست می‌تواند به «من بهتر از تو صلاح تو را می‌دانم» تعبیر شود. در این شرایط ممکن است بین خودمان و دیگران دیوارهای بلندی بکشیم. و اگر عید، زمان مناسبی است برای ترویج عادت‌های مناسب و بهتر شدن، به هر حال برای دیدوبازدید، معاشرت و گپ زدن هم در نظر گرفته شده است. بچه‌ها و حتی بزرگترها ترجیح می‌دهند که عیدها «عیدی» بگیرند، اسکناس‌های نویی که از لای کتاب در می‌آید به مراتب خوشایندترند از کتاب‌هایی که بدون اسکناس قرار است عیدی بدهیم.

با این حساب اگر نیتتان جا انداختن فرهنگ خوب خواندن است، بر ضد خودتان عمل نکنید! کتابی را که فکر می‌کنید برای هدیه دادن مناسب است به هدیه یا پول عیدی مرسوم در فرهنگمان مزین کنید و هدیه‌گیرنده‌ای را که کتابخوان نیست در این موقعیت قرار ندهید که مدام به برچسب قیمت کتاب عیدی‌تان نگاه کند: «حالا نمی‌شد پولشو می‌دادی؟»

  این مقاله را ۱۳۹ نفر پسندیده اند

یک دیدگاه در “چه کتابی عیدی بدهیم؟

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *