سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

پیرانه سر همای سعادت به من رسید!

پیرانه سر همای سعادت به من رسید!

 

جمعیت جهان رو به پیری دارد. از زمانی که روز اول اکتبر در سال 1999 به عنوان روز سالمندان نام گرفت، افزایش جمعیت سالمندان در دهه‌های آینده پیش‌بینی شد. حالا باید منتظر کتاب‌های بیشتری درباره سالمندی باشیم؛ زندگی سالمندی، بیماری‌های سالمندی، عشق و ماجراجویی در سالمندی، جوان ماندن در عین پیری و یک عالمه موضوعات دیگر که حالا مساله و ماجرای بخش عظیمی از جمعیت جهان شده‌اند. در این پرونده مجموعه‌ای از کتاب‌های مرتبط با سالمندی فراهم کرده‌ایم؛ از داستان‌هایی که شخصیت محوری آن‌ها سالمند است تا کتاب‌هایی که به موضوع پیر شدن یا چگونه سپری کردن سالمندی می‌پردازند.  

جمعیت جهان رو به پیری دارد. از زمانی که روز اول اکتبر در سال 1999 به عنوان روز سالمندان نام گرفت، افزایش جمعیت سالمندان در دهه‌های آینده پیش‌بینی شد. حالا باید منتظر کتاب‌های بیشتری درباره سالمندی باشیم؛ زندگی سالمندی، بیماری‌های سالمندی، عشق و ماجراجویی در سالمندی، جوان ماندن در عین پیری و یک عالمه موضوعات دیگر که حالا مساله و ماجرای بخش عظیمی از جمعیت جهان شده‌اند. در این پرونده مجموعه‌ای از کتاب‌های مرتبط با سالمندی فراهم کرده‌ایم؛ از داستان‌هایی که شخصیت محوری آن‌ها سالمند است تا کتاب‌هایی که به موضوع پیر شدن یا چگونه سپری کردن سالمندی می‌پردازند.  

 

 

پیرانه سر همای سعادت به من رسید!

 

 

ما پیر می‌شویم. شاید باید خوشحال باشیم که در این عصر به‌دنیا آمدیم، دوره‌ای که امید به زندگی حداقل 25سال افزایش پیدا کرده. به عبارت دیگر شما در همین ایران خودمان (جدا از حوادث سیاسی!) به احتمال زیاد بالای 70سال عمر خواهید کرد. اما این فقط شما نیستید که پیر می‌شوید. جمعیت جهان هم رو به پیری دارد. از زمانی که روز اول اکتبر در سال 1999 به عنوان روز سالمندان نام گرفت، افزایش جمعیت سالمند دهه‌های آینده پیش‌بینی شد تا جایی که برای اولین بار در تاریخ بشر در سال 2020 جمعیت افراد بالای60 سال از زیر 5ساله‌ها بیشتر شد.

حالا باید منتظر کتاب‌های بیشتری درباره سالمندی باشیم. زندگی سالمندی، بیماری‌های سالمندی، عشق و ماجراجویی در سالمندی، تنهایی و مراقبت در دوران سالمندی، جوان ماندن در عین پیری و یک عالمه موضوعات دیگر که حالا مساله و ماجرای بخش عظیمی از جمعیت جهان شده‌اند (پیشبینی ها همچنان می‌گویند که تا سال 2050 جمعیت سالمند جهان به یک و نیم میلیارد نفر می‌رسد).

در این پرونده مجموعه‌ای از کتاب‌های مرتبط با سالمندی فراهم کرده‌ایم، از داستان‌هایی که شخصیت محوری آنها سالمند است تا کتاب‌هایی که به موضوع پیر شدن یا چگونه سپری کردن #سالمندی می‌پردازند.

 

در وینش پیش از این هم با معرفی پنج کتاب درباره پیری و سالخوردگی به موضوع سالمندی پرداخته بودیم. راضیه مهدی‌زاده در این معرفی سراغ کتاب‌هایی رفته بود که به قول خودش در حوالی رازآلود سرزمین پیری است.

 

 

 

پنج کتاب درباره پیری و سالخوردگی

پنج کتابی که شرح احوالات آهستگی و سکون و سکوت دورانی است که جهان، زیبایی‌هایش را با آرامش و تامل پدیدار می‌کند. کتاب‌هایی از ژاپن، مراکش، آمریکا و سوئد درباره دوران پیری. پنج کتابی که راضیه مهدی‌زاده در این متن معرفی می‌کند عبارتند از «چگونه پیر شویم» از آن کارف، «یکی مثل همه» نوشته‌ی فیلیپ راث، «آوای کوهستان» اثر یاسوناری کاواباتا، «پیرمرد صدساله‌ای که ار پنجره بیرون پرید و ناپدید شد» نوشته‌ی یوناس یوناسن 

 

 

اگر از بین پنج کتابی که راضیه مهدی‌زاده معرفی کرده، کتاب پیرمرد صدساله‌ای که از پنجره بیرون پرید و ناپدید شد توجهتان را بیشتر جلب کرده، حق دارید! این کتاب که جزو پرفروش‌های اروپا شد در ایران هم با استقبال خوبی روبه‌رو شد. اینجا می‌توانید مطالب بیشتری درباره این کتاب بخوانید.

 

 

 

 

 

اما جدا از رمان پیرمرد صدساله‌ای که از پنجره بیرون پرید و ناپدید شد، داستان‌های کوتاه زیادی هم درباره سالمندان نوشته شده. اینجا می‌توانید سه نمونه از این داستان‌های کوتاه را بخوانید. دو نمونه به قلم دو نویسنده معروف جهان (مارکز و سیدارس) و یک تجربه نوقلمانه ایرانی به اسم بانک زمان.

 

 


پیرمردی سالخورده با بال‌ های فراخ

 

 

دیوید سداریس نویسنده طنزپرداز آمریکایی را اساساً با خانواده‌اش می‌شناسند. از بس در کتاب‌های او به خانواده و پدر و مادر و خواهرش ارجاع داده و با ضعف‌ها و البته ویژگی‌های دوست‌داشتنی این خانواده شوخی کرده است. سنتی آمریکایی. سداریس در جدیدترین داستان-جستارش با عنوان «الکی خوش» خاطره دیدار او و خواهرش با پدر در خانه سالمندان را بازگو می‌کند. درست سه روز مانده به تولد نودوهشت 

 

– سلام خانم مارتا. امروز یک ربع زودتر خودم رو رسوندم. همونطور که ‌حساب بانکی شما ساعت دوازده و نیم ظهر تمام می‌شود ولی من می‌خواستم از شما اجازه بگیرم که یک ربع زودتر مرخص شم تا اولین روز حضورم در خونه آقای یوناس دیر نرسم. چون امروز بعد از ساعت دوازده و نیم تا ساعت سه وقت اضافه دارم و قرار شده ساعت یک خونه آقای یوناس باشم. امیدوارم مثل شما آدم مهربونی باشه. حالا به من اجازه میدین یک ربع زودتر برم؟ 

 

 

خیلی‌ها عقیده دارند با اینکه پیشرفت‌های پزشکی نقش مهمی در افزایش دوران سالمندی داشته‌اند اما معلوم نیست که لزوما به کیفیت آن اضافه کرده باشند. به عبارت دیگر چه بسا به ماجرای زیست کامیابانه تا آخر عمر بی‌توجهی کرده‌اند. کتاب مرگ با تشریفات پزشکی درباره همین موضوع مهم صحبت می‌کند.

 

 

پیری بدون روتوش

اگر متوسط عمر یک شهروند روم باستان ۲۸ سال بوده، یک ایتالیایی امروز به طور متوسط بیش از ۸۰ سال عمر می‌کند. انقلاب در پزشکی، و بالا رفتن عمرها، پدیده پیری را عمیقاً متحول ساخته است. انقلاب در مرگ از خلال طولانی کردن زندگی اما تنها یک روی سکه است. روی دیگر آن، تطور زندگی از خلال تحول در مرگ است. دستور کار اصلی کتاب گاواندی پرداختن به دو روی سکه‌ی همین مقوله‌ی کهنسالی است، زندگی در کهنسالی و مرگ در کهنسالی. 

 

 

 

حالا که صحبت از مراقبت‌های پزشکی شد، فکرمان می‌رود سمت ماجرای پرستاری از سالمندان، مقوله‌ای که بخصوص در این سال‌ها اهمیت خودش را نشان داده و باعث شده که حتی مراکز متعددی برای این کار راه‌اندازی شود. پیدا کردن پرستار برای سالمند و از آن‌طرف درخواست‌های سالمندان و خانواده‌هایشان هرکدام ماجراهای فراوانی دارند. در مطلبی که مدیر یکی از مراکز پرستاری تهران نوشته می‌توانید با نمونه‌هایی از این ماجراهای دوسویه آشنا شوید.

 

 

ماه و ماهی، پرستارها و قطعه گمشده

رابطه‌ی بین بیمار یا سالمند، پرستار خانگی، و اطرافیان عزیزان بیمار در متنی که مینا نوری برای ما فرستاده است در مرکز توجه قرار دارد. چگونه می‌توان اعتماد فرد سالمند یا بیمار را به خود جلب کرد، به دست آوردن اعتماد خانواده او چطور، و نقش پرستار و موسسه در این میان کدام است. نویسنده این خاطرات معتقد است حلقه گمشده در این میان نقش مساله‌ی آموزش است.

 

 

 

پیر شدن همیشه نگرانی‌هایی هم همراه خودش دارد. یکی از شایع‌ترین این نگرانی‌ها پیر شدن مغز است که عواقبی مثل آلزایمر یا کندی و اختلالات دیگر را به همراه دارد. اما خبر خوش این است: مغز را می‌توان جوان نگه داشت. چطور؟ این کتاب را که نوشته یکی از معروف‌ترین پزشکان مغز و اعصاب آمریکاست بخوانید.

 

 

تیز ذهن بمانید

تیز ذهن بمانید

خیلی از ما وقتی یادمان می‌رود که دسته کلیدمان را کجا گذاشتیم، یا نام چیزی نک زبانمان است اما نمی‌توانیم بگوییم، یا حتی خاطره‌ای را تمام و کمال به یاد نمی‌آوریم، دچار این ترس می‌شویم که آلزایمر یا زوال عقل سراغمان آمده است. به‌ویژه در زندگی‌های جدید که بخش زیادی از حافظه ما وابسته به تکنولوژی شده و همزمان سرعت، جزئیات و پراکندگی کارهای روزمره‌مان افزایش یافته، این ماجرا خودش را بیشتر نشان می‌دهد.

 

 

 

تولید آثار برای دوران سالمندی یا آماده شدن برای سالمندی در ایران هم رو به افزایش است. رادیو ریشه یکی از این نمونه‌هاست؛ پادکستی که با ترکیبی از قصه، موسیقی و آموزش به دوران سالمندی می‌پردازد.

 

 

رادیو ریشه

رادیو ریشه تلاش می‌کند تا به آدم‌ها در مورد دوره‌ی بازنشستگی‌شان آگاهی بدهد. بنابراین بی پرده و علمی درباره مسايل مهم بعد از ۶۰ سالگی صحبت می‌کند و در نهایت بر آن است تا کمک کند که افراد ازین دوره‌ی زندگی خود نهایت لذت را ببرند. رادیو ریشه بر این باور است که ما باید نگاهمان را به دوره بازنشستگی در ايران هم تغییر دهیم تا بتوانیم برای آن برنامه‌ریزی کنیم، و

 

 

درهرحال پیری دوره مهمی است و به قول عبارت معروف ما ایرانی‌ها: الهی عاقبت به خیر شوید!

 

 

  این مقاله را ۶۶ نفر پسندیده اند

2 دیدگاه در “پیرانه سر همای سعادت به من رسید!

  1. آزادمهر دانش می گوید:

    سلام و درود
    پرونده درباره ی سالمندی و کتابهای معرفی شده در این باره خوب بود. درباره ی موضوع میانسالی در وینش جایش خالی است و چقدر خوب میشود که پرونده و کتابهایی در باره ی آن منتشر و به اشتراک گذاشته شود.
    سپاس

    • وینش می گوید:

      چه عالی. ممنون از نکته‌سنجی شما. سعی می‌کنیم این موضوع را هم کار کنیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *