سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

نگرش شما از هوش‌تان مهم‌تر است. چرا؟

نگرش شما از هوش‌تان مهم‌تر است. چرا؟

 

تراویس برادبری کیست؟ نویسنده‌ی کتاب پرفروش هوش هیجانی نسخه‌ی ۰.۲ و یکی از بنیانگذاران موسسه‌ی Talentsmart که از بزرگ‌ترین تامین‌کنندگان آزمون‌ها و کلاس‌های هوش هیجانی است و به بیش از ۷۵ در صد شرکت‌هایی که در فهرست شرکت‌های موفق نشریه فورچون هستند خدمات می‌دهد. کتاب‌های پرفروش‌اش به ۲۵ زبان دنیا ترجمه شده‌اند و در ۱۵۰ کشور به فروش می‌رسند. دکتر برادبری در نشریاتی چون نیوزویک، بیزنس ویک، فورچون، فوربز و غیره نوشته یا در آن‌ها درباره‌اش نوشته‌اند.

تراویس برادبری کیست؟ نویسنده‌ی کتاب پرفروش هوش هیجانی نسخه‌ی ۰.۲ و یکی از بنیانگذاران موسسه‌ی Talentsmart که از بزرگ‌ترین تامین‌کنندگان آزمون‌ها و کلاس‌های هوش هیجانی است و به بیش از ۷۵ در صد شرکت‌هایی که در فهرست شرکت‌های موفق نشریه فورچون هستند خدمات می‌دهد. کتاب‌های پرفروش‌اش به ۲۵ زبان دنیا ترجمه شده‌اند و در ۱۵۰ کشور به فروش می‌رسند. دکتر برادبری در نشریاتی چون نیوزویک، بیزنس ویک، فورچون، فوربز و غیره نوشته یا در آن‌ها درباره‌اش نوشته‌اند.

 

 

نگرش شما از هوش‌تان مهم‌تر است. چرا؟

 

 

مقاله‌ای از نویسنده کتاب پرفروش هوش هیجانی نسخه‌ی ۰.۲

 

وقتی حرف از موفقیت به میان می‌آید،‌ به راحتی می‌توان این‌طور فکر کرد که انسان‌هایی که هوش بالایی دارند، جایی برای عرض اندام سایرین باقی نمی‌گذارند. اما پژوهش جدیدی که در دانشگاه استنفورد به انجام رسیده، این فکر شما (و همین طور نگرش‌تان) را تغییر خواهد داد.

 

کارول دوئِک، استاد روانشناسی دانشگاه استنفورد، تمام عمر حرفه‌ایِ خود را صرف مطالعه‌ حول موضوع نگرش و عملکرد انسان کرده است و پژوهش جدید او نشان می‌دهد که نگرش شما بیش از هوش‌تان معرف و پیشگوی آینده و موفقیت شماست.

 

او به این نتیجه رسیده که نگرش‌های اصلی انسان‌ها به دو دسته تقسیم می‌شود: «ذهنیتِ ثابت» و «ذهنیتِ رشد».

 

با ذهنیت ثابت،‌ می‌پذیرید که همین کسی هستید که هستید و نمی‌توانید خود را تغییر دهید. این ذهنیت باعث بروز مشکل می‌شود، چون وقتی به چالشی در زندگی برمی‌خورید، هر چیزی که به نظر برسد بالاتر از توان مدیریت شماست،‌ به‌هم‌تان می‌ریزد و شما را در هم می‌شکند.

 

اما افرادی که ذهنیت رشد دارند،‌ باور دارند که می‌توانند با تلاش خود پیشرفت کنند. این دسته افراد حتی وقتی ضریب هوشی یا IQ پایین‌تری داشته باشند،‌ عملکرد بهتری نسبت به ذهنیت‌ثابت‌ها دارند، چون به استقبال چالش‌ها می‌روند و از آن‌ها چون فرصتی برای یادگیریِ چیزی جدید استفاده می‌کنند.

 

عقل سلیم می‌گوید که داشتن توانایی‌هایی مثل هوش بالا،‌ اعتماد به نفس را تقویت می‌کند. این درست، اما این موضوع زمانی مصداق دارد که روال همه چیز ساده باشد. عامل تعیین‌کننده در زندگی، به این بر می‌گردد که شما چالش‌های پیش‌ رو و شکست‌ها را چگونه مدیریت می‌کنید. افراد دارای ذهنیت رشد، از موانع سر راه با آغوش باز استقبال می‌کنند.

 

دوئک معتقد است که موفقیت در زندگی کاملا با نحوه برخورد شما با شکست ارتباط دارد. او نگرشِ افراد ذهنیت رشد را نسبت به شکست این‌گونه توصیف می‌کند:

 

«شکست، ‌اطلاعات و داده است. اسمش را می‌گذارین شکست، اما در واقع چیزی است در این مایه‌ها: این راه جواب نداد، اما من که در حل کردن مشکلات استادم، پس راه دیگری را امتحان می‌کنم».

 

صرف نظر از این که شما جزء کدام گروه هستید،‌ می‌توانید خود را تغییر دهید و ذهنیت رشد را درون خود پرورش دهید. در ادامه چند راهکار آمده تا بتوانید ذهنیت خود را تا حد ممکن به سمت رشد سوق دهید.

 

احساس درماندگی نکنید. همه ما در زندگی‌مان لحظاتی را تجربه کرده‌ایم که خود را کاملاً درمانده یافته‌ایم. سختیِ کار آنجاست که ببینیم واکنش‌مان به چنین حسی چیست. می‌توانیم از آن یاد بگیریم و جلو برویم یا اجازه دهیم که این احساس استصال ما را زیر بکشد. افراد موفق بی‌شماری وجود دارند که اگر تسلیم احساس درماندگی خود می‌شدند،‌ هرگز به موفقیت نمی‌رسیدند.

برای مثال والت دیزنی از روزنامه Kansas City Star اخراج شد چون فکر می‌کردند که او فاقد قدرت خیال‌پردازی است و ایده‌های خوبی ندارد. اُپرا وینفری از شغل گویندگی اخبار اخراج شد چون اعتقاد داشتند که بیش از حد به لحاظ احساسی تحت تأثیر اخباری که می‌گوید قرار می‌گیرد. هنری فورد قبل از تاسیس کمپانی خودروی فورد، دو شرکت خودروی ورشکسته‌ی دیگر را به راه انداخته بود. استیون اسپیلبرگ چند بار در آزمون ورودی دانشگاه معتبر کالیفرنیای جنوبی (USC) رد شد.

تصور کنید چه اتفاقی می‌افتاد اگر هر یک از این افراد، ‌ذهنیت ثابت داشتند. طبیعتاً کمر خم می‌کردند و امیدشان را از دست می‌دادند. انسان‌های دارای ذهنیت‌ رشد ناامید نمی‌شوند، چون می‌دانند که در مسیر موفقیت  ‌باید آماده‌ی شکست‌های سنگین هم باشی و دوباره برگردی و تلاش کنی.

 

شور داشته باشید. انسانهای قوی بی‌محابا رویاهای‌شان را دنبال می‌کنند. به طور طبیعی همیشه کسی هست که از شما باهوش‌تر باشد، اما هر چه در هوش کم داشته باشی،‌ می‌توانی با شور و انرژی جبران کنی. پشتکار و اشتیاقِ افراد قدرتمند چیزی است که آنها را بی‌امان به سمتِ اتفاق‌های خوب پیش می‌برد.

وارن بافت، ‌مدیرعامل شرکت برکشایر هاتاوای که به عنوان موفق‌ترین سرمایه‌گذار قرن بیستم شناخته می‌شود، پیشنهاد می‌کند که قوی‌ترین انرژی درونی خود را از طریق تکنیک «۵ از ۲۵» پیدا کنید؛ یعنی ۲۵ موضوعی که خیلی برای‌تان اهمیت دارد را یادداشت کنید و سپس ۲۰ تای پایین این عناوین از نظر اهمیت کم‌تر را خط بزنید. ۵ عنوانِ باقی‌مانده بزرگ‌ترین علایق و انگیزه‌های شما هستند و مابقی فقط حواس‌تان را پرت می‌کنند.

 

دست به کار شوید. این طور نیست که افرادی که ذهنیت رشد دارند به این دلیل می‌توانند بر ترس‌های‌شان غلبه کنند چون شجاع‌تر از بقیه هستند؛ آن‌ها تنها می‌دانند که ترس و اضطراب، احساسات آدم را از کار می‌اندازد و بهترین راه برای مقابله با این از کارافتادگی، دست به عمل زدن است.

آدم‌هایی که ذهنیت‌ رشد دارند، انسان‌های قدرتمندی هستند، و انسانهای قدرتمند می‌دانند که برای برداشت قدم اول، هیچ لحظه‌ی بی‌نقص و کاملی وجود ندارد. پس چرا منتظر چنین لحظه‌ای هستید؟ اقدام به عمل،‌ همه نگرانی‌ها و دلهره‌های شما در مورد شکست را به انرژیِ مثبت و متمرکز تبدیل می‌کند.

 

بعد از شروع،‌ کمی بیشتر از آن چه باید، انرژی بگذارید. انسان‌های قدرتمند حتی در بدترین روزهای‌شان هم هر چه در توان دارند وسط می‌گذارند و همیشه تلاش می‌کنند تا بیش از آن چه که باید، انجام دهند. یکی از شاگردان بروس لی،‌ هر روز نزدیک به ۵ کیلومتر را همراه با او می‌دوید. یک روز مسیر هر روزه‌شان داشت تمام می‌شد که بروس لی گفت «۳ کیلومتر دیگر هم بدویم».

شاگرد خسته بود و گفت «اگر سه کیلومتر دیگه بدویم، من می‌میرم». فکر می‌کنید جواب بروس چی بود؟ گفت «پس بمیر». شاگردش آنقدر عصبانی شد که ۸ کیلومتر را کامل دوید. بعد از آن، خسته و درمانده پیش بروس آمد تا واکنش‌اش را بداند و بروس هم این حرف را زد

«اگر از تلاش کردن دست برداری هم عملا می‌میری. اگر همیشه برای کارت، چه در ورزش چه هر چیز دیگری، حد و حدود بگذاری، این موضوع به باقیِ وجوه زندگی‌ات هم سرایت می‌کند؛ به کارت، به اخلاقت، به کل وجودت. هیچ حد و مرزی وجود ندارد. یک جاهایی زمین هموار می‌شود اما نباید آنجا بمانی، باید جلوتر بروی. اگر به تو غلبه کند،‌ کارت تمام است. یک مرد باید دائماً از آن چه تصور می‌کند نهایت توانایی‌اش است، جلوتر برود».

 

اگر هر روز کمی بهتر نشوی،‌ پس احتمالاً به سمت بدتر شدن داری می‌روی و آن‌وقت زندگی‌ات‌ به چه درد می‌خورد؟

 

انتظار نتیجه‌های خوب را بکشید! آدم‌های با ذهنیت‌ رشد، می‌دانند که گهگاه شکست هم می‌خورند اما اجازه نمی‌دهند که این اتفاق باعث شود تا نگاه‌شان به پیش رو نباشد. انتظار موفقیت کشیدن شما را با انگیزه نگه می‌دارد و موتور محرک چرخه‌ی توانمندسازی است. گذشته از این‌ها، اگر فکر می‌کنید موفق نمی‌شوید، پس اصلاً چرا زور بی‌خودی بزنید؟

 

انعطاف پذیر باشید! مشکلات پیش‌بینی‌نشده سراغ هر کسی می‌آید. افراد قدرتمند و دارای ذهنیت رشد، مشکلات را به عنوان مسیری برای پیشرفت نگاه می‌کنند و نه چیزی که آن‌ها را عقب نگه می‌دارد. وقتی موقعیتی پیش‌بینی‌نشده  فردی قدرتمند را به چالش می‌کشد، آن‌قدر انعطاف به خرج می‌دهد تا بالاخره نتیجه دلخواه را به دست آورد.

 

وقتی اوضاع طبق خواسته‌ی شما پیش نمی‌رود، نق نزنید. نق زدن نشانه‌ی بارزِ ذهنیت ثابت است. کسی که ذهنیتِ رشد دارد، در همه چیز به دنبال فرصت است، بنابراین جایی برای نق‌زدن و گلایه نمی‌ماند.

 

خلاصه کلام این است که اگر روند واکنش‌تان به اتفاقات کوچک را تحت کنترل داشته باشید، می‌توانید هر روز روی خودتان کار کنید تا در جهت درست و با ذهنیتِ رشد پیش بروید.

 

هوش هیجانی

مترجم: امیر محقق

  این مقاله را ۶ نفر پسندیده اند

یک دیدگاه در “نگرش شما از هوش‌تان مهم‌تر است. چرا؟

  1. فاطی می گوید:

    منم یک قانون به قانون های بالا اضافه می کنم هر کی نق بزنه ۲۰ تومن باید بده
    مقاله روانی است
    از جنس همه فهم است ولی به نظر من سبک گیر و بی تعهد نیست
    مسایل را خیلی عمیق و تحلیلی نمی کاود ولی مواظب است که خیلی در دام کلی گویی نیفتد و این از نقاط مثبت نوشته است
    بیشتر شبیه مقالاتی است که اگر در موردی قرار است اول بر انگیخته شود و سپس به تدریج کنجکاو شوید و در نهایت به کتابها و نوشتار های دقیق تر جامعتر مراجعه کنیدنوشته شده است. برای ادمهایی که بر انگیختگی برایشان کافی است، داستان همین جا رضایت بخش است ولی برای آدمهایی که دقیق تر هستند به شکل مطلوبی در ذهنش سوال ایجاد می کند و کمتر موضع منفی در مقایسه با مقالات مشابه برای این گروه ایجاد می کند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *