تعلق داشتن یا نداشتن، مسئله این است!
تعلق سازمانی چیست و چگونه در عملکرد کارکنان یک سازمان تأثیر میگذارد؟ تابهحال به این مسئله فکر کردهاید که چقدر خودتان را متعلق به محیط و سازمانی میدانید که در آن کار میکنید؟ یا اگر هنوز وارد بازار کار نشدهاید، چه محیطی را برای کار کردن مطلوب میدانید؟ بهصورت کلی میتوان گفت که کارکنانی که چسبندگی کاری دارند، در انجام امور محوله و وظایف شغلی، خود را درگیر میکنند. اما مسئلهی مهم دیگری که در این کتاب به آن اشارهشده است پیامدهای منفی چسبندگی است.
چسبندگی وعدم چسبندگی کارکنان در محیط کار
نویسنده: بارابار ایمپراتوری
ناشر: سازمان مدیریت صنعتی
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۷
تعداد صفحات: ۱۷۵
شابک: ۹۷۸۶۰۰۲۷۵۱۴۰۹
تعلق سازمانی چیست و چگونه در عملکرد کارکنان یک سازمان تأثیر میگذارد؟ تابهحال به این مسئله فکر کردهاید که چقدر خودتان را متعلق به محیط و سازمانی میدانید که در آن کار میکنید؟ یا اگر هنوز وارد بازار کار نشدهاید، چه محیطی را برای کار کردن مطلوب میدانید؟ بهصورت کلی میتوان گفت که کارکنانی که چسبندگی کاری دارند، در انجام امور محوله و وظایف شغلی، خود را درگیر میکنند. اما مسئلهی مهم دیگری که در این کتاب به آن اشارهشده است پیامدهای منفی چسبندگی است.
چسبندگی وعدم چسبندگی کارکنان در محیط کار
نویسنده: بارابار ایمپراتوری
ناشر: سازمان مدیریت صنعتی
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۷
تعداد صفحات: ۱۷۵
شابک: ۹۷۸۶۰۰۲۷۵۱۴۰۹
«در دهههای اخیر دنیای سازمانی شاهد تحولات بسیاری در ابزارها، روشها و تکنولوژی بوده است. یک مسئله بسیار مهم نهتنها همچنان به قوت خود باقی است، بلکه به نظر میرسد هرروز جدیتر از گذشته میشود؛ تعلق سازمانی!»
تعلق سازمانی چیست؟ و چگونه در عملکرد کارکنان یک سازمان تأثیر میگذارد؟
برای بررسی این مفهوم ابتدا باید مفهوم سرمایهی انسانی بررسی شود. سرمایهی انسانی مهمترین سرمایهای است که میتواند منجر به رشد و توسعه در سطح خرد و کلان شود. امروزه کشورها بهخوبی دریافتهاند آنچه موجب رشد و توسعهی پایدار میشود، ماشینآلات و سرمایهی فیزیکی نیست بلکه سرمایهی انسانی است. سرمایهی انسانی، نیروی کاری است که آموزش میبیند، وارد بازار کار میشود، برای نیل به اهداف سازمان مربوطه تلاش میکند و در نهایت موجبات رشد و توسعه را فراهم میکند. این فرایند تا به اینجا بسیار بدیهی به نظر میرسد.
تلاش کارکنان یک سیستم برای بقا و رشد آن!
اما وقتی موشکافانهتر نگاه میکنیم به سؤالات بسیاری برمیخوریم؛ تابهحال به این مسئله فکر کردهاید که چقدر خودتان را متعلق به محیط و سازمانی میدانید که در آن کار میکنید؟ یا اگر هنوز وارد بازار کار نشدهاید، چه محیطی را برای کار کردن مطلوب میدانید؟
در اینجا این مسئله بیشازپیش مورد توجه قرار میگیرد که چطور میتوان بین کارکنان و کارفرمایان یک رابطهی دو طرفه ایجاد شود و همانطور که کارکنان نسبت به سازمان احساس مسئولیت میکنند کارفرما هم نسبت به کارکنانش مسئولیتپذیر باشد.
کتاب حاضر در شش فصل بهخوبی به این سؤالات پاسخ داده و تعلق سازمانی را مورد بررسی قرار میدهد و عواملی که منجر به تشدید یا تضعیف این مسئله میشود را تشریح میکند.
تعلق سازمانی (چسبندگی کارکنان) و عدم چسبندگی یکی از مهمترین چالشهایی است که هر سازمان با آن مواجه است. واژهی چسبندگی هرچند در ابتدا ناخوشایند به نظر میآید اما مفهومی جذاب را به خواننده ارائه خواهد کرد. نویسنده بهخوبی بیان میکند در محیطی که خلاقیت، نوآوری و تا حدودی آزادی عمل برای کارکنان وجود نداشته باشد، چسبندگی به حداقل ممکن رسیده و اگر در بهترین حالت فرد از آن سیستم خارج نشود، بهرهوری او به حداقل ممکن میرسد و نمیتواند به رشد و توسعهی سازمان کمکی کند.
ارتباط دوجانبهی بین کارمند و کارفرما باعث خلق ایدههای نوآورانه میشود و میتواند در دنیایی که با هجوم بازارهای رقابتی و فضای متلاطم اقتصادی مواجه هستیم تغییرات اساسی را در جهت پیشبرد اهداف سازمان ایجاد کرده و از طرفی حس مطلوب آزادی اختیار و عمل را به کارکنان القا کند، این فرایند دقیقاً نشاندهنده یک بازی برد-برد است.
«چسبندگی شامل بهکارگیری فعال و کامل جسم، فکر و قلب در کار است»
این تعریف برای توضیح دقیق اینکه چرا امروزه مفهوم یادشده تا این حد برای بسیاری از سازمانها جاذبه دارد کافی است. بهصورت کلی میتوان گفت که کارکنانی که چسبندگی کاری دارند، در انجام امور محوله و وظایف شغلی، خود را درگیر میکنند. اما مسئلهی مهم دیگری که در این کتاب به آن اشارهشده است پیامدهای منفی چسبندگی است. همانطور که عدم تعلق و چسبندگی در سطوح پایین میتواند آثار منفی بر عملکرد کارکنان داشته باشد، چسبندگی در سطوح بالا و بهاصطلاح بیشچسبندگی هم ضررهای خاص خودش را دارد.
چسبندگی بسیار زیاد کارکنان همیشه منجر به نتایج بهتر در فعالیتهای مربوط به سازمان نمیشود بلکه ممکن است آنها را دچار فشار روانی و اضطراب کرده و منجر به کاهش بهرهوریشان شود. یا احتمال دارد کارکنان اینطور تلقی کنند که تلاشهای سازمان برای نهادینه کردن چسبندگی صرفاً تلاشی در راستای سوءاستفاده از وفاداری و توان کاری آنها برای رسیدن به نتایج مطلوب اقتصادی خودش و همین موضوع حس اعتماد و اطمینان آنها را نسبت به سازمان خدشهدار کند.
بهطور خلاصه استفاده و عمل به مفاهیم ارزشمند این کتاب بهخوبی میتواند به تحکیم ارتباط کارکنان و کارفرمایان بیانجامد و در ادامه باعث افزایش بهرهوری کارکنان، ایجاد خلاقیت و نوآوری، افزایش میزان مطلوب چسبندگی در محیط کار، افزایش اعتماد دوجانبه و درنتیجه رشد و توسعه سازمان شود.
خواندن این کتاب به کارکنان سازمانها در همهی سطوح و همچنین کارفرمایان بهخصوص کارآفرینان جوان توصیه میشود.