ترمه زیر تیغ
«کی از این چرخ و فلک پیاده میشوم؟» روایت دختر جوانی است به نام ترمه در یک خانوادهی از هم پاشیده، با شخصیتی ضعیف که با طبقه و فرهنگ و موقعیت سنی او جور است. اطرافیان و آشنایان این دختر جوان هم هر کدام فقط به منافع خود فکر میکنند و این خودخواهیها و کشمکشها داستان را به جایی میبرد که شخصیت ترمه متحول شود و از فردی بیدستوپا و وابسته، به جوانی جویای استقلال تبدیل گردد. کیومرث پوراحمد با اقتباس از رمان این نویسنده 25 ساله فیلمی به نام «تیغ و ترمه» ساخت که حواشی بسیاری داشت. رمان گلرنگ رنجبر ضعفهایی اساسی و نقاطی مثبت دارد که در یادداشت زیر به آنها تفصیلاً اشاره شده است.
کِی از این چرخ و فلک پیاده میشوم؟
نویسنده: گلرنگ رنجبر
ناشر: چشمه
نوبت چاپ: ۲
سال چاپ: ۱۳۹۴
تعداد صفحات: ۱۶۳
شابک: ۹۷۸۶۰۰۷۴۰۵۳۴۵
«کی از این چرخ و فلک پیاده میشوم؟» روایت دختر جوانی است به نام ترمه در یک خانوادهی از هم پاشیده، با شخصیتی ضعیف که با طبقه و فرهنگ و موقعیت سنی او جور است. اطرافیان و آشنایان این دختر جوان هم هر کدام فقط به منافع خود فکر میکنند و این خودخواهیها و کشمکشها داستان را به جایی میبرد که شخصیت ترمه متحول شود و از فردی بیدستوپا و وابسته، به جوانی جویای استقلال تبدیل گردد. کیومرث پوراحمد با اقتباس از رمان این نویسنده 25 ساله فیلمی به نام «تیغ و ترمه» ساخت که حواشی بسیاری داشت. رمان گلرنگ رنجبر ضعفهایی اساسی و نقاطی مثبت دارد که در یادداشت زیر به آنها تفصیلاً اشاره شده است.
کِی از این چرخ و فلک پیاده میشوم؟
نویسنده: گلرنگ رنجبر
ناشر: چشمه
نوبت چاپ: ۲
سال چاپ: ۱۳۹۴
تعداد صفحات: ۱۶۳
شابک: ۹۷۸۶۰۰۷۴۰۵۳۴۵
«کی از این چرخ و فلک پیاده میشوم؟» رمانی با حواشی بسیار است. رمان روایت دختر جوانی است به نام ترمه در یک خانوادهی از هم پاشیده، با شخصیتی ضعیف که با طبقه و فرهنگ و موقعیت سنی او جور است. اطرافیان و آشنایان این دختر جوان هم هر کدام فقط به منافع خود فکر میکنند و این خودخواهیها و کشمکشها داستان را به جایی میبرد که شاهد تغییر و تحول شخصیت باشیم و در نهایت ترمه از فردی بیدستوپا و وابسته، به جوانی جویای استقلال تبدیل میشود.
شخصیتهای داستان کمابیش تیپهای پیشتر دیده شدهاند، دختری در اوایل جوانی، عاشقپیشه و شاعر که ترمه نام دارد، پدری در ظاهر خوب که مرده و مادری بیوفا و عاشق آمریکا که نسبت به دخترش بیمهر است، عمویی که سرپرست ترمه است و دعوایی ارثی میان اینها.
برای تکمیل مجموعه امیر نامی هم در رمان داریم که نامزد ترمه است و کشمکشی هم میان این دو در داستان شکل میگیرد. با شناختن شخصیتها، فضای داستان کمابیش به سمتی میرود که انتظار داریم. شکل اختلافات و مشکلات در ظاهر تازه هستند اما شیوهای که رنجبر برای پیش بردن داستانش دارد و چینش حوادث داستان، کلیت تازه و جذابی به وجود نمیآورد.
در شخصیتپردازیها این تکرار تیپها بیشتر دیده میشود، مثلاً در مادر ترمه که نقش مهمی در داستان دارد اما آنقدر سطحی است که قابل شناخت نیست یا مثلاً در مرجان (دختر عموی ترمه) که نه خودش و نه خواننده دلیل رفتارش را متوجه نمیشوند، آن هم رفتاری که نقش پررنگی در بخشی از رمان دارد. در کل شخصیتها تیپهایی با لباس عاریه هستند و اگر گاهی کاری هم از یکیشان سر میزند به واسطهی رشد در طول داستان و بنابراقتضای فضای درون اثر نیست و بنابر نظر نویسنده چنین اعمالی از شخصیتها سر میزند.
چرخشها و تغییرها و برخی توجهات در کلیت اثر توجیهی ندارند و بیشتر امری تحمیلشده از سمت نویسندهاند، مثلاً توجهات دینی ترمه با آن پیشینهی خانوادگی و سبک زندگیای که دارد، جور در نمیآید و امری است که به فضای داستان اضافه شده است، از این دست موارد البته باز هم دیده میشود. آدمهای داستان تخت هستند و درون کلیشههایی که از آنها انتظار میرود بهخوبی جا گرفتهاند. حال این بهخوبی جاگرفتن را امری مثبت تلقی کنیم یا منفی؟ این میتواند به سلیقه و انتخاب هر خواننده و مخاطبی و انتظار او از رمان و داستان متفاوت باشد.
ذکر نام حسین سناپور پشت جلد کتاب و حضور وی در جایگاه ناظر، اعتباری به کتاب میبخشد که سمت و سوی ذهنی خواننده را جهت میدهد. این حضور هرچند که یقیناً کمککننده بوده اما فقط اعتبار نظارت حسین سناپور باعث نشده تا نویسنده که هنوز 25 سال هم نداشته بتواند رمان اولش را به چاپ برساند.
با وجود موارد مطرح شده، «کی از این چرخ و فلک پیاده میشوم؟» به خودی خود واجد توانمندیهایی است؛ رمان کم حجم و خوشخوان است که برای جوانان نسل جدید که اغلب شوقی برای داستان خوانی ندارند و یا کسانی که تازه مطالعه ادبی را شروع کردهاند، انتخابی مناسب خواهد بود. همچنین رمان روایت زندگی دختری جوان در زندگی مدرن امروزی است و از این نظر نویسنده به خوبی از پس ماجرا برآمده است.
ریتم تند حوادث هم میتواند امتیازی برای جذب مخاطب جوانتر باشد. کشمکشهای مرجان با پدرش برای به دست آوردن استقلال و زندگی در محیطی سالمتر میتواند برای جوانانی که درگیر مسائل در آن مقطع زندگی هستند، جالب توجه باشد. شاید بهواسطهی همین جذابیتهاست که کیومرث پوراحمد فیلم «تیغ و ترمه» را براساس این رمان ساخته است. حواشی رمان از همین جا آغاز میشود.
گلرنگ رنجبر از تغییر شخصیتها و حوادث در اقتباس سینمایی راضی نبود و آن را متناقض با ترمهی داستانش میدانست. رنجبر در زمان ساخت فیلم و مراحل نگارش فیلمنامه این اعتراض را به شکلی جدی مطرح کرده و حواشی بسیاری برای فیلم و کتاب ایجاد شد.
جدای از جذابیت موضوع رمان برای جوانان، شهر تهران در رمان «کی از این چرخ و فلک پیاده میشوم؟» نقش پررنگی دارد و شاید همین فضای شهری نیز یکی از دلایل دیگری باشد که اثر را برای اقتباس سینمایی مناسب کرده است. فرودگاه، اکباتان، بهشت زهرا، خیابانهای تهران و کافهها همه نشانههای مختص به تهران هستند که هویت شهر را میسازند و رنجبر به خوبی توانسته است از این نشانههای شهری در داستانش برای ساخت فضا استفاده کند.
بخشی از این فضاسازیهای شهری را زمان رانندگی ترمه با ماشیناش داریم که نشانهای از استقلال دختر جوان و در عین حال تنهایی اوست. ترمه ماشین خود را «مش حسین آقا» مینامد، این نامگذاری میان آنهمه تلخی و حادثه، طنز ظریفی به داستان میدهد که علاوه بر اینکه روحیهی شاد و دخترانهی ترمه را نشان میدهد، فرصتی برای درک شادیهای کوچک شخصیت داستان به خواننده داده است.
با همین «مش حسین آقا» است که ترمه در شهر میگردد و ما با تهران او بیشتر آشنا میشویم. رنجبر از این حضور در خیابان فقط برای گذر استفاده نکرده و همانطور که گفته شد در ساخت فضا و شخصیت از آن بهره گرفته است.
خصوصاً در ساخت فضای اکباتان که به کودکی ترمه مربوط است، نویسنده از فضای شهری برای ساخت شخصیت و فرجام آن بسیار بهره گرفته است، رابطه با بچههای بلوک در کودکی، چرخ و فلکی که در انحصار یک عده است، نیمکتی خالی و دیگر نشانههایی که در بخشهای مربوط به اکباتان آورده شده همگی تنهایی، جداافتادگی و فرجام ماجرای ترمه را به خوبی پوشش میدهند.
توجه به همین فضاسازیها و ارتباطهای معنایی که در نشانههای داستان است، بهعلاوه خوشخوان بودن رمان، میتواند کم و کاستیهایی دیگر رمان را بپوشاند و اثر مخاطب خاص خود را داشته باشد.