کسب و کار در زمانه ابهام
رویدادهای بسیاری هستند، چه در زندگی شخصی و چه در کسبوکار و زیست سازمانی ما که هرگز پیشبینیشان نمیکردیم و اساساً هیچچیز دربارهشان نمیدانستیم، اما بهمراتب بسیار بیشتر از همه چیزهایی که پیشبینی میکردیم و شناختی از آنها داشتیم، زندگی ما را تحت تأثیر قرار دادهاند. میتوان چنین رویدادهایی را بحران نامید، یا از دیدگاهی نوآورانه، به آنها لقب برافکن یا برهمزننده داد. هر چه که باشد، سازمانها معمولاً برای مواجهه با چنین رویدادها یا بحرانهایی آماده نیستند. این پرونده ویژه را با همین نگاه تدوین کردهایم.
رویدادهای بسیاری هستند، چه در زندگی شخصی و چه در کسبوکار و زیست سازمانی ما که هرگز پیشبینیشان نمیکردیم و اساساً هیچچیز دربارهشان نمیدانستیم، اما بهمراتب بسیار بیشتر از همه چیزهایی که پیشبینی میکردیم و شناختی از آنها داشتیم، زندگی ما را تحت تأثیر قرار دادهاند. میتوان چنین رویدادهایی را بحران نامید، یا از دیدگاهی نوآورانه، به آنها لقب برافکن یا برهمزننده داد. هر چه که باشد، سازمانها معمولاً برای مواجهه با چنین رویدادها یا بحرانهایی آماده نیستند. این پرونده ویژه را با همین نگاه تدوین کردهایم.
نخستین کتاب که معرفی میکنیم قوی سیاه است. مشهورترین اثر نسیم نیکلاس طالب. او در این کتاب مخاطبان کتابش را با این پرسش اندیشهسوز روبرو میکند که اگر تجربه زندگی واقعی به ما نشان داده که عمده تحولات مبتنی بر پیشبینینشدهها بودهاند، پس چرا نباید بیشتر تمرکزمان را بر مسائلی بگذاریم که چیزی از آنها نمیدانیم و نمیتوانیم پیشبینیشان کنیم؟
استعاره «قوی سیاه» اشاره به رویدادی تاریخی تجربی دارد که طی آن دانشمندان اروپایی ازآنجاکه تصور و پیشبینی نمیکردند که هیچ قوی سیاهی در جهان وجود داشته باشد، به این باور رسیده بودند که همه قوها لاجرم سفید هستند؛ این فیلسوفان و دانشمندان تا مدتها گزاره «همه قوها سفید هستند» را بهعنوان یک گزاره علمی و اثباتشده که هیچ خللی به آن وارد نمیشود، پذیرفته بودند، تا اینکه بعد از کشف استرالیا در آنجا قویی مشاهده شد که سیاه بود و همین رویداد پیشبینیناپذیر، همه باورها نسبت به آن گزاره یقینی فرض شده را فروریخت؛ دیگر همه قوها سفید نبودند! نسیم نیکلاس طالب از این استعاره استفاده کرده تا ما را با رویدادهای پیشبینیناپذیر زندگیمان مواجه کند و دیدگاههای ما را نسبت به ریسکهای زندگی تغییر دهد.
درواقع او سعی میکند نوع نگاه و شیوه اندیشیدن مخاطبان کتابش را تغییر دهد و الگوهای رایج را به چالش بکشد. مطالعه این کتاب نیاز به تأمل و تعمق دارد و طبیعی است و تنها با این تأمل و تفکر است که این کتاب میتواند فرصتی برای ایجاد چالش فکری و توسعه دید مخاطبان خود فراهم کند.
![]() | تفکر درباره ناشناختههای معنادارنسیم نیکلاس طالب معتقد است که تجربه به ما نشان داده رویدادهایی که هرگز پیشبینیشان نمیکردیم و اساساً هیچچیز دربارهشان نمیدانستیم، بهمراتب بسیار بیشتر از همه چیزهایی که پیشبینی میکردیم و شناختی از آنها داشتیم، زندگی ما را تحت تأثیر قرار دادهاند. او مخاطبان کتابش را با این پرسش عجیب مواجه میکند که اگر تجربه زندگی واقعی این را به ما نشان داده است، پس چرا نباید بیشتر تمرکزمان را بر مسائلی بگذاریم که چیزی از آنها نمیدانیم و نمیتوانیم پیشبینیشان کنیم؟ |
اثر جدید دیگری که از نسیم نیکلاس طالب منتشرشده و به همان اندازه هم در نام و هم در مفهوم تازگی دارد، پوست در بازی (عدم تقارنهای پنهان در زندگی روزمره) است. این کتاب پنجمین عنوان از سری کتابهای پروژه شخصی نویسنده با عنوان کلی اینسرتو است. ایده کلی این کتابها این است که بعضی از رویدادهای پیشبینینشده در زندگی با تأثیر بسیار زیاد باعث میشوند مدلهای معمول دنیا در لحظهای نامعتبر شوند؛ مثل همان قوی سیاه که باعث میشود ذهنیت «همه قوها، سفید هستند» در لحظهای نامعتبر شود. اما سؤال اینجاست که اگر بخش محسوسی از رویدادهای تأثیرگذار دنیا تصادفی بوده و هستند، چطور میتوان سیستمهایی طراحی کرد و حتی زندگی را پیش برد که آسیب کمتری در این دنیا ببیند و حتی رشد کند؟
عنوان پوست در بازی بهصورت ساده این معنا را انتقال میدهد که وقتی کسی در کاری پوست در بازی دارد یعنی هم در معرض منافع مثبت آن کار است و هم در معرض مضراتش. بهعبارتدیگر، این عبارت در مواقعی استفاده میشود که شخص با یک تصمیم یا کنش خود را کاملاً درگیر عواقب مثبت یا منفی تصمیماتش ببیند. طالب قصد دارد با انتخاب این عنوان بهنوعی بر عنصر مسئولیتپذیری در فرایندها انگشت بگذارد.
پوست در بازی بهطور مشخص چهار موضوع را در قالب یک کتاب جمعآوری میکند: این کتاب اولاً درباره ابهام و قابلیت اطمینان یافتن از دانستهها هم ازنظر علمی و هم ازنظر عملی است. بهعبارتدیگر این کتاب تلاش میکند قابلیت چرندیابی و توانایی زدودن مهملات را به خوانندهاش آموزش دهد. در ثانی این کتاب به دنبال ایجاد نوعی تقارن در امور انسانی است که به معنای انصاف، عدالت، مسئولیتپذیری و بده و بستان است. سومین موضوعی که این کتاب دربارهاش حرف میزند اشتراکگذاری اطلاعات در تعاملات است و نهایتاً عقلانیت در سیستمهای پیچیده و در دنیای واقعی آخرین موضوعی است که کتاب درباره آن حرفهایی دارد.
![]() | پذیرش تام و تمام مسئولیتها در زندگیکتاب پوست در بازی… در عین مستقل بودن، ادامهای بر پروژه شخصی نسیم نیکلاس طالب یعنی مجموعه کتابهای اینسرتو محسوب میشود. پوست در بازی… بهطور مشخص چهار موضوع را در قالب یک کتاب جمعآوری میکند: این کتاب اولاً درباره ابهام و قابلیت اطمینان یافتن از دانستهها هم ازنظر علمی و هم ازنظر عملی است. در ثانی این کتاب به دنبال ایجاد نوعی تقارن در امور انسانی است که به معنای انصاف، عدالت، مسئولیتپذیری و بده و بستان است. سومین موضوعی که این کتاب دربارهاش حرف میزند اشتراکگذاری اطلاعات در تعاملات است و نهایتاً عقلانیت در سیستمهای پیچیده و در دنیای واقعی آخرین موضوعی است که کتاب پوست در بازی… درباره آن حرفهایی دارد. |
در همین کتاب پوست در بازی از قابلیت چرندیابی و توانایی زدودن مهملات برای خواننده صحبت میشود. خب این موضوع کتاب بعدی است با عنوان چرندیات مدیریتی. نویسنده در این کتاب با بررسی بیمعناترین بیانیههای مأموریت و ایمیلهای سازمانی عاری از تفکر، نشان میدهد که چگونه یاوهها باعث از بین رفتن سازمانها میشوند.
سازمانهای ما مملو از سخنان پوچ و بیمحتوا شدهاند. ما بهطور مستمر در حال حرکت به سمت «تحویل دادنها» و یا تأمل در «روند کشف حقیقت» در میان «بهترین روشهاییم». امروزه اهمیت مهارت در مکالمات مدیریتی بیشتر از دستیابی به نتایج بلندمدت شده است. در این کتاب، آندره اسپایسر به ما یادآوری میکند که این چرندیات مدیریتی و یاوهگوییهای سازمانی چیستند. درواقع چرندیات نوعی زبان است که توجه ما را ازآنچه واقعاً مهم است دور میکند. درنتیجه اغلب از مسائل مهم غافل میمانیم. از این گذشته ما اغلب از احساس گمراهی استقبال میکنیم. چون این امکان را برایمان فراهم میکند که بدون خطر دروغ و دروغگویی تا حدودی از جهان واقعی فاصله بگیریم. اما مهمتر از همه این است که گمراهی این امکان را برای ما فراهم میکند که از پیگیری پرخطر حقیقت و رویارویی با آن رویگردان شویم.
این کتاب بیانی رسا و شیوا درباره ادبیات خاصی است که در سازمانهای ما رواج پیداکرده، یعنی چرندیات مدیریتی. زبانی که خاص مدیران است و هدف آن اعتبار بخشیدن به آنها و درواقع تهی کردن سازمانها از معنای واقعی است. یاوههای سازمانی هم مسمومکننده هستند و هم تهییج کننده. او در این کتاب نشان میدهد که چگونه با استفاده از مزخرفات، کارها پیش میرود.
اما میتوان فقط انتظار همه تحولات را از سازمانها نداشته باشیم. بازارها نیز بهنوبه خود نقشی کلیدی دارند. پیام کتاب بازآفرینی بازار؛ تاریخ طبیعی بازارها به قلم جان مکمیلان را میتوان چنین خلاصه کرد: «بازار خوب» تنها راه رسیدن به ثروت است و مسئله اصلی چگونگی گذر از «بازار بد» به «بازار خوب» است. این کتاب برای تمجید یا تقبیح بازار نوشتهنشده است، بلکه شواهد متعددی ارائه میدهد تا به کمک آنها بتوان چگونگی گذر از «بازار بد» به «بازار خوب» را ترسیم کرد. این کتاب میتواند خواننده را از جزمیت بازارگرایی یا بازارستیزی آزاد کند.
نویسنده مدعی است که بازارها خودبهخود پدید میآیند، اما همچون یک ساعتساز نابینا هستند! مشکل اینجاست که گروههای ذینفع و چند مشکل ذاتی دیگر اجازه نمیدهند این ساعتساز نابینا با آزمونوخطا بتواند کارش را پیش ببرد و حتی بازرگانان که منافع بلندمدت آنها در ایجاد یک بازار خوب است به خاطر منافع کوتاهمدت خود دست به ایجاد قواعدی میزنند که به انحراف بازار میانجامد. در این وضعیت دولت و جامعهای که نمیتواند تبانیهای بخش خصوصی و صاحبان کسبوکار را خنثی کند از منافع بازار بهرهمند نخواهد شد.
اما تبانی صاحبان کسبوکار تنها موردی نیست که بازار را به انحراف میکشد. ازنظر مکمیلان خوب یا بد بودن بازار بستگی به بودن یا نبودن پنج اصل دارد: حمایت از حقوق مالکیت، شفافیت یا روان بودن جریان اطلاعات، وجود اعتماد بین افراد و حاکمیت قانون، تقویت رقابت و درنهایت کنترل اثرات جانبی فعالیت افراد بر یکدیگر.
![]() | گذر از بازار بد به بازار خوبپیام کتاب بازآفرینی بازار؛ تاریخ طبیعی بازارها به قلم جان مکمیلان را میتوان چنین خلاصه کرد: «بازار خوب» تنها راه رسیدن به ثروت است و مسئله اصلی چگونگی گذر از «بازار بد» به «بازار خوب» است. این کتاب برای تمجید یا تقبیح بازار نوشتهنشده است، بلکه شواهد متعددی ارائه میدهد تا به کمک آنها بتوان چگونگی گذر از «بازار بد» به «بازار خوب» را ترسیم کرد. این کتاب میتواند خواننده را از جزمیت بازارگرایی یا بازارستیزی آزاد کند. میتوان پیشبینی کرد پس از مطالعه این کتاب مناقشه بر سر اقتصاد بازار یا اقتصاد دولتی پایان یابد و جای خود را به این مسئله بدهد که چگونه به بازارهایی که رفاه مصرفکنندگان و درآمد عرضهکنندگان به آن بستگی دارد، شکل بدهیم. |
و درنهایت نمیتوان بدون خلاقیت، چه در سازمان و چه در بازارها، انتظار تحول داشت. کتاب خلاقیت کوانتومی؛ دیدگاهی جدید در زمینه خودآگاهی در همین زمینه است. نویسنده برخی از نتایج بررسیهای اولیهاش درباره شناختی نوین از واقعیت بر مبنای فیزیک کوانتومی را بیش از یک دهه پیش در کتابی با همین عنوان منتشر کرد. این کتاب حالا دیگر قدیمی، برای دانشجویان بود اما آمیت گاسوامی کتاب جدید را برای عموم افراد علاقهمند به موضوع خلاقیت به نگارش درآورده است. نظریه گاسوامی بهطوری است که میتوان به کمک آن به شیوهای کاملاً جدید، زندگی را تجربه کرد. با مطالعه این کتاب خوانندگان میتوانند با آگاهی یافتن از نقش خود در دنیای خلاقیت مبتنی بر آگاهی در لحظاتی که زندگی بر روی این کره خاکی برای ماندن دشوار شده، در مسیر رشد و گسترش آگاهی قرار بگیرند.
![]() | خلاقیت، خودآگاهی، کوانتومگوسوامیِ فیزیکدان، اثری آگاهیبخش درباره ذهن و دنیای خلاقیت بشری نوشته است و این مقوله را که منشا اصلی موفقیت و احساس خرسندی است، از دریچه فیزیک کوانتوم بررسی و شیوههای جالبی را برای پرورش و افزایش خلاقیت پیشنهاد میکند. بر اساس فیزیک کوانتوم، حقیقت در دو حوزه «احتمال» و «واقعیت» صورت میگیرد؛ این فیزیکدان با استفاده از این دوگانگی، آنچه را که تفکر کوانتومی مینامد، مورد بررسی قرار میدهد و در واقع روی دو حوزه ذهن خودآگاهِ واقعیت و ذهن ناخودآگاهِ احتمال متمرکز میشود. او سپس پرسشهایی را مطرح میکند که به جستجوی منشاء خلاقیت موجود در انسان میپردازد؛ سوالاتی نظیر اینکه خلاقیت چیست؟ آیا همه میتوانند خلاق باشند؟ و… |
بر اساس آنچه در این کتاب نوشته است، وقتی آگاهی را بهمنزله یک موضوع اصلی در این جهان در نظر بگیریم، متوجه میشویم که میتوانیم از راه خلاقیت به چنین آگاهیای دستیابیم. سپس درمییابیم که انواع مختلف خلاقیت نقش مهمی در ایجاد تواناییهای ما ایفا میکنند و بهوضوح میبینیم که خلاقیت به افراد نابغه محدود نمیشود، بلکه همه ما در هر سنی از توانایی خلاق بودن برخوردار هستیم.