کدام آغاز، کدام پایان؟
سنان آنطون در آخرین رمان خود «فهرس»، داستان دو عراقی را بازگو می کند که یکی از آنها، ودود، ساکن بغداد و دیگری، نمیر، ساکن آمریکاست. نمیر طی سفری به عراق پس از اشغال آن به دست نیروهایی آمریکائی در 2003، با ودود آشنا می شود. نمیر اوایل دههی 70 به همراه خانوادهاش به آمریکا مهاجرت کرده و استاد ادبیات عربی شده است.
او به عنوان مترجم با دو دوست آمریکائی خود که قصد ساخت مستندی درباره عراق دارند به زادگاهش سفر میکند و با ودود آشنا میشود و پس از آشنائی مختصر، ودود او را از ایدهی «فهرس» آگاه می کند: کتابی که قصد دارد تمام آنچه در دقیقهی اول جنگ رخ داد بایگانی کند؛ دقیقهای که فقط زندگی آدمها را تباه نکرد، بلکه زندگی دیوارها، درختان، پرندگان، و دارائیهای آدمها و بسیاری چیزهای دیگر را نیز نابود کرد، و بدین ترتیب، جنگ را از نگاه و از زبان فرش کاشان، آلبوم تمبر، تنور، درخت، دیوار، نگاتیو و سایر اشیاء تجربه میکنیم.
رمان فهرس نوشتهی «سنان آنطون» تکنیکیترین رمان این نویسنده است. سنان در فهرس، آگاهانه، با ایدههای مختلف نظریهی رمان -و به شکل عامتر ادبیات- مشق کرده است. مباحث نظری مربوط به نویسنده، متن، خواننده و رابطهی آنها، بینامتنیت، خودبازتابی، مرگ نویسنده و رمان در حال شکلگیری [1] در جای جای این اثر مشهود و قابل بررسی هستند.
سرآغاز… و ربط آن به پایان کتاب فهرس
در این نوشتار اما قصد دارم، به اختصار، به مسئلهی سرآغاز در رمان فهرس و ربط و نسبتش با پایان بپردازم. در بحث از آغاز، پرسشی که میتوان پیش کشید این است که اثر ادبی، و در اینجا رمان، از کجا آغاز میشود؟ در نگاه اول چنین به نظر میرسد که به سادگی میتوان به این پرسش پاسخ گفت. اما اگر دقیقتر شویم خواهیم دید مسئله به این سادگیها که تصور میکردیم نیست.
ادوارد سعید در کتاب آغازها، قصد و روش [2] موضوع آغازها را مورد بررسی قرار میدهد و میان اصل و منشأ (origin) و آغاز (beginning) تمایز ایجاد میکند. آیا آغاز رمان اولین کلمهی چاپ شده در ابتدای داستان است؟ یا اولین ضربهای که نویسنده بر صفحهکلید کامپیوتر یا ماشین تحریر وارد میکند؟ پس تکلیف ایدهی اول یا جرقهی اول رمان که در ذهن نویسنده روشن میشود چیست؟
چرا آن لحظه را نباید لحظهی آغاز بهشمار بیاوریم؟ موضوع زمانی پیچیدهتر میشود که نویسنده در ابتدای قصه نقلقولهایی از نویسندگان یا آثار دیگر را میگنجاند. آیا نباید در این صورت حق تقدم را به آن اثر یا آثار و نویسندگانِ نقلقولشده دهیم؟ سنان آنطون رمان فهرس را با جملاتی از ابن ندیم، والتر بنیامین، بورخس و جاحظ اغاز میکند. در اینجا، هم مسئلۀ تقدم و تأخر زمانی این نویسندگان را باید لحاظ کنیم و هم اینکه سنان آنطون کدام یک از این نویسندهها یا آثار نقلقولشده را زودتر خوانده است؟
رمان فهرس علاوه بر پرداختن به تمها و درونمایههای گوناگون از قبیل مهاجرت و نوستالژی، جنگ و آثار مخرباش -دقیقتر، خرابیهای جنگ در اولین دقیقهی شروع آن، که نه تنها بر آدمیان، بلکه بر چیزهای جاندار و بیجان نیز تاثیر میگذارد- با مسئلۀ سرآغازها نیز درگیر است و در مواردی متعدد در سراسر رمان این دلمشغله با آغازها را شاهد هستیم.
نمیر از سرخوردگی حاصل از ناتوانی در آغاز کردن کتاب در رنج است و میگوید: «به ودود به خاطر جوششی که داشت غبطه خوردم. من نمیتوانم شروع کنم.» (فهرس، ۱۲) بنابراین، سؤالی که باید پرسید این است که آیا قصه شروع شده است یا خیر؟ مگر نه این که راوی ماجرا نَمیر است؟ پس چگونه میگوید هنوز شروع نکردهام؟
و این از جمله پارادوکسهای داستانهایی است که راوی در آنها داستانپردازی است که دچار سد نویسندگی [writer’s block ] میشود. فقط نمیر نیست که نمیداند از کجا شروع کند. ودود نیز با این مسئله دست به گریبان است: «اما از کجا وچگونه آغاز کنم؟» (ص ۲۶).
سنان آنطون پیش از رمان فهرس و یا مریم رمانی به نام وحدها شجرة الرمان را در ۲۰۱۰ چاپ کرده بود. اما میبینیم در فهرس (۲۰۱۶) از ایدهی شکلگیری رمان وحدها شجرة الرمان سخن میگوید. به عبارتی، در حرکتی کریستوفر نولانی، شکلگیری رمانی متعلق به ۲۰۱۰ را در ۲۰۱۶ شاهد هستیم که همین موضوع ما را به کنجکاوی درباره سرآغاز آن رمان نیز وامیدارد و نیز مسئلهی نویسنده را پیش میکشد که آیا سنان و نمیر یک نفرند؟
نمیر، در جایی دیگر (ص ۱۷۳) ، معضل آغاز را در بستری دیگر مطرح میکند. هنگامی که با روانشناس صحبت میکند میگوید: «از کجا شروع کنم؟ … دوستی دارم که میگه هیچ آغاز و پایان حقیقی وجود نداره.»
در صفحه ۲۴۵ رمان، تازه میبینیم ودود از شکلگیری ایدهی کتاب فهرس سخن میگوید. حال آنکه فهرس رمان سنان آنطون است. به عبارتی باز پرسش مربوط به نویسنده پیش میآید که بالاخره نویسنده کیست، نمیر که داستان خود، ودود و فهرسِ ودود را بیان میکند، یا سنان آنطون که داستان این دو نفر را شرح میدهد؟ اگر ایدهی شکلگیری رمان در صفحه ۲۴۵ در ذهن نویسنده جرقه خورده، پس تمام این مدت مشغول خواندن چه کتاب یا رمانی بودهایم؟
درست در آخرین صفحهی کتاب میخوانیم: «تصمیم گرفتم نوشتن رمان را آغاز کنم». به عبارتی، در نقطهی پایان دوباره به آغاز باز میگردیم. این نکته بحث پایان و دردسرهای مربوط به آن را نیز به رخ میکشد. همانگونه که آغاز یک اثر را نمیتوان با قطعیت مشخص کرد، پایان اثر نیز قطعی نیست.
تیاس الیوت در شعر « لیتل گیدینگ» میگوید: To make an end is to make a beginning». پایانها ما را به آغازها برمیگرداند. پیچیدگی پایانها نیز همچون آغازهاست. و در رمان فهرس نیز به این موضوع اشاره میشود: «این کتاب را که احتمالاً به پایان نمیرسد، مینویسم همانطور که همهی کتابها به پایان نمیرسند. به پایان نمیرسند جز با مرگ نویسنده. شاید نویسندگانی دیگر نوشتن بقیهی بخشها را بعد از من ادامه دهند». (ص ۲۹۳)
معروف است که میگویند تمام شدن اثر از سوی نویسنده یعنی آغاز، یا تولد آن. آنجاست که نویسنده میمیرد و نوبت به خوانندگان میرسد تا با قرائتهای متفاوت خودشان، اثر را از نو بسازند یا واسازی [3] کنند. فهرس ودود ناتمام میماند و محمد حزباییزاده هوشمندانه از ترجمهی عنوان به شکل فهرست خودداری کرده تا بر بیپایان بودن اثر تأکید کند.
تا زمانی که جنگها ادامه دارند، فهرسها پایانی نخواهند داشت چون قربانیان جنگها تمامی نخواهند داشت. رمان دو فصل دارد، آغاز و پایان، که نه آغازش آغاز به معنی کلمه است -اگر بتوان برای این معنی به توافقی رسید- و نه پایانش پایان. «از زبان پرنده» شروع، و «از زبان پرنده» به پایان نزدیک میشود. امیلی دیکینسون در شعر «Apparently with no Surprise» از مرگ شاخه گلی با تیغ تیز سرما سخن میگوید و از تابیدن خورشیدی که بیخیال، و بی آنکه از این ترور متأثر شود، طلوع میکند و روزی دیگر را میآغازد.
شعر یک بند هشت خطی است و عدد هشت در زبان انگلیسی همانند نماد بینهایت در ریاضیات است. پس این شعر در فرم و معنای خود چرخهی بی نهایت زندگی و مرگ و زایش را بیان میکند. رمان فهرس نیز ما را در مسیری دایرهای حرکت میدهد و درست هنگامی که به خیال خودمان به پایانش میرسیم، میبینیم در نقطهی آغازیم.
منابع:
فهرس، سنان آنطون، مترجم: محمد حزبائی زاده، نشر ثالث (تهران: 1400).
Beginnings: Intention and Method, Edward W. Said, Basic Books, Inc. (New York: 1975).
The Art of Fiction, David Lodge, Viking, (New York: 1993).
Introduction to Literature, Criticism, and Theory, 3rd ed. Andrew Bennet and Nicholas Royle, Pearson Education Limited, (Harlow: 2004).
“Apparently with no Surprise”, Emily Dickinson, https://www.emilydickinsonmuseum.org/apparently-with-no-surprise-1668/
[1] Novel in progress
[2] Beginnings: intention and method
[3] deconstruct
2 دیدگاه در “کدام آغاز، کدام پایان؟”
عالی. خسته نباشید اساتید
سپاس