ابراهیم نصرالله، شاعر نوستالژیک فلسطینی
شعر ابراهیم نصرالله درهمآمیزی نوستالژی و غم غربت فلسطینیان، جنگ و خانهبدوشی و مظلومیت عربها را بازنمایی میکند. زبان شعرش نرم و ملایم اما اندیشهای پیچیده و قابل تامل دارد.
شعر ابراهیم نصرالله درهمآمیزی نوستالژی و غم غربت فلسطینیان، جنگ و خانهبدوشی و مظلومیت عربها را بازنمایی میکند. زبان شعرش نرم و ملایم اما اندیشهای پیچیده و قابل تامل دارد.
ابراهیم نصرالله شاعر نوستالژیک فلسطینی
ابراهیم نصرالله متولد 1954 از پدر و مادری فلسطینی به دنیا آمد که در سال 1948 از سرزمین خود در البریج فلسطین رانده شده بودند. او دوران کودکی و جوانی خود را در اردوگاه پناهندگان در اردن گذراند و کار خود را بعنوان معلم زبان و ادبیات عربی آغاز کرد. او در حال حاضر در عمان و در کشور اردن زندگی میکند.
ابراهیم نصرالله شاعر و نویسنده فلسطینی اردنی محسوب می شود و جزو شاعران و نویسندگان مطرح معاصر جهان متن عربی است. شعر نصرالله درهمآمیزی نوستالژی و غم غربت فلسطینیان، جنگ و خانهبدوشی و مظلومیت عربها را بازنمایی میکند. زبان شعرش نرم و ملایم، اما در اندیشهورزی، عمیق و تکاندهنده است. پیچیدگی مناظر و فضای شعری وی با اندیشه ضد استعمارزدگی پیوند خورده، میتوان مطالعات پسااستعماری را بر آثارش لحاظ کرد و نمادها و سمبلهای شخصیاش را با امر واقع زیستی و تجارب زیست مصیبتبار جامعه فلسطینی همسو دانست. چنانکه این نمادها و زبان استعارهایاش در پیوند با زیست روزمره جهان فلسطینی و جهان عربی در پیوندی عمیق بازنمایی میشود و اثر فاخر و شعری را به وجود میآورد.
نصرالله میان خاطرات دوران کودکی و مهاجرتش، پُلی با جهان عربی ایجاد کرده است و به این دلیل همیشه اندوه و میراثِ معصومیت و مظلومیت عربی و فلسطینی و مرگ آرمانی جهان فلسطینی را در اشعارش برجسته میکند. بسامد بالایی از اشعارش را مفاهیم آزادی، برابری، اعتراض به جنگ و مرگ امیدها و آمال و خشونتهای رویکرد استعماری و سلطهگری و نیز روابط غیرانسانی را نشان میدهد. وبهرهوری از روش تکرار و تاکید بر عناصر فرهنگی و زیستبومش و ارتباط درهم تنیدهاش با جانوران، گیاهان و محیط زیست، او را به شاعری احترامبرانگیز در نزد منتقدین جهان متن عربی مبدل کرده است.
ابراهیم نصرالله در سال ۲۰۱۸ بهخاطر رمان«جنگ دوم سگ» جایزه نقدی پنج هزار دلاری بوکر عربی را تصاحب کرد. این رمان مشهور در ایران توسط دوست مترجمم ستار جلیلزاده توسط انتشارات گلآذین منتشر و چندینبار تجدید چاپ شده است. در رونمایی این کتاب سعی کردم از دیدگاه مکالمه و منطق گفتگومندی باختین و آرای ژولیا کریستوآ در بینامتنیت، این رمان را با دیگر آثار مطرح جهان بررسی تطبیقی نمایم.
اشعار ابراهیم نصرالله به زبان عربی نوشته شده و اندک آثاری به انگلیسی در زمینه شعر از او موجود است. این چند شعر از زبان انگلیسی توسط دو مترجم عربی به انگلیسی با نامهای “امنیا امین” و “ابراهیم مواویی”، برگردان شده و در کتاب شعر به وقت گرینویچ نشر گلآذین به سال 1397 و چاپ مجددش به سال 1402 موجود است. امیدوارم مترجمان زبان و ادبیات عربی حال حاضر در ایران فرصت کرده و اشعار ابراهیم نصرالله را به فارسی سلیس برگردان نمایند.
¤ روزها
روز اول دستم
تابوت روان بر شانهها را
بدرقه کرد
فردایش برایم کفنی فرستادند
روز دوم
دستم
سوی گلی شکوفا پر زد
فردایش
تابوتی برایم فرستادند
روز سوم
فریاد کشیدم
میخواهم که زندگی کنم
فردایش برایم قاتلی فرستادند
¤ همسایه
بر فراز صبح
در زیر یوغ
خورشید غروب میکند
و ظلمت
در نفس نفسهای سوزناکمان
تنوره میکشد
این خانههای نیمهکارهای
که در آنیم
جایی کمتر از
اردوگاهی جنگی نیست
¤ سردرگمی
در آغاز
اسبها گفتند:
ما دشتها را خواهانیم
عقابها گفتند:
ما ستیغ کوهها را
مارها گفتند:
ما شهد شیرینی را خواهانیم
پس آنگاه انسان حیران برجای ماند
¤ رویای کوچک
سه رویای کوچک
تنها از شب عبور کردند
دنبال پناهگاهی میگشتند
و ناگهان
گلولهای صفیرکشان
پرپر کرد
قلب معصوم کودکی را
¤ گورستان
دور از گلدانها
و قیچی زنان خانهدار
در گورستان
بوته گلسرخی زمزمه کرد
”تاسف میخورم اینجا و این لحظه
نوغنچههایی را که هنوز
وحشت شکوفایی را
نمیفهمند
¤ همخانه
آری
خانه گوری است
با پنجرهای
و دری
لباس شبخواب
نیمی کفن است و
تختخواب نیمی دیگری از تابوت
و تو
تنها بانویی
که میتوانی
با حضورت
این صحنه را
برهم بزنی
ابراهیم نصرالله
ادبیات عرب