واتسلاف هاول؛ یک نویسنده/سیاستمدار
واتسلاف هاول جوان، نمایشنامهنویسی موفق و مبتکر در فضای تئاتر دهه شصت چکسلواکی بود. با اشغال کشور به وسیله سربازان شوروی و همسایگان کمونیست، او در زمره مخالفان سیاسی قرار گرفت. علاوه بر نمایشنامهها، با نوشتن جستارها و نامههایی به سیاستمداران روی افکار عمومی چک و اسلواکی تاثیر زیادی گذاشت. هاول دهه هشتاد میلادی را در زندان آغاز کرد و با پیروزی و رسیدن به ریاست جمهوری به پایان برد. پرونده این هفته ما درباره جستارها و متنهایی است که در دوران خفقان سیاسی نوشت.
واتسلاف هاول جوان، نمایشنامهنویسی موفق و مبتکر در فضای تئاتر دهه شصت چکسلواکی بود. با اشغال کشور به وسیله سربازان شوروی و همسایگان کمونیست، او در زمره مخالفان سیاسی قرار گرفت. علاوه بر نمایشنامهها، با نوشتن جستارها و نامههایی به سیاستمداران روی افکار عمومی چک و اسلواکی تاثیر زیادی گذاشت. هاول دهه هشتاد میلادی را در زندان آغاز کرد و با پیروزی و رسیدن به ریاست جمهوری به پایان برد. پرونده این هفته ما درباره جستارها و متنهایی است که در دوران خفقان سیاسی نوشت.
بعضی آثار ادبی چنان از خالقشان پیشی گرفتهاند که نویسندهشان را با عنوان خالق آن اثر به جا میاوریم. بعضی دیگر از نویسندهها اما چنان زندگی شخصی پرباری داشتهاند که زندگی خود نویسنده هیچ کم از آثارش نداشته. گروهی کمشمارتر هستند که زندگی نویسنده از آثارش جلو زده. واتسلاف هاول از این دسته سوم است. نمایشنامهنویس و نویسندهای که در عین ارزش و اهمیت آثارش، امروز بیشتر به عمل سیاسی، مبارزه و مقاومتش علیه حکومت کمونیستی حاکم بر چکسلواکی (از 1948 تا 1989) و جستارهایی شناخته میشود که در راه مبارزه علیه توتالیتاریسم حاکم بر اروپای شرقی بسیار الهامبخش بودند.
هاول در عنفوان جوانی در فضای تئاتر چکسلواکی گل کرد و درامنویسی موفق شد که وظیفه نویسندگی و دراماتورژی یکی از گروههای مطرح تئاتر پراگ را بر عهده داشت. دهه شصت دورانی پر از جوش و خروش برای چکسلواکی بود. شکوفایی فضای سیاسی به هنر و ادبیات و تئاتر و سینمای چک و اسلواکی (که آن زمان هنوز یک کشور بودند) هم تسری پیدا کرده بود. از اواسط این دهه جناح اصلاحطلبی در حزب کمونیست چکسلواکی قدرت گرفت و الکساندر دوبچک رهبر این جناح با شعار «ایجاد یک سوسیالیسم انسانی» اصلاحاتی را در کشور دنبال کرد. به این دوره از تاریخ کشور «بهار پراگ» میگویند که از ژانویه 1968 تا آگوست همان سال طول کشید. با ورود تانکهای ارتش سرخ شوروی و همپیمانان بلوک شرق، بهار پراگ به پایان رسید و سرکوب آغاز شد.
هاول در این زمان 32 سال داشت و در مواجهه با دوران سرکوب از روشنفکرانی بود که نه کشور را ترک کرد و نه در مقابل اشغال ساکت ماند. در مقابل فشارهای حکومت علیه او هرلحظه فزونی گرفت. از کار بیکار شد، تئاتر را به عنوان کاری عملی از دست داد (البته هنوز میتوانست نمایشنامه بنویسد و در کشویش بگذارد یا به صورت دستنویس از طریق شبکه گسترده سامیزدات در کشور به دست علاقمندان برساند)، پراگ را ترک کرد، مورد بازجویی قرار گرفت و از ابتدای سال 1978 در خانهاش حصر شد و سال بعد رسماً به زندان افتاد و چهارسال در زندان باقی ماند. وقتی در 1983 از زندان بیرون آمد، معروفترین روشنفکر دگراندیش کشور در خارج از مرزها بود.
داستان زندگی و مبارزه سیاسی واتسلاف هاول چنان پایان خوشی داشت که شبیه فیلمهای رویایی میماند. هاول دهه هشتاد را در زندان آغاز کرد و به عنوان رییس جمهور چکسلواکی به پایان برد!
در 1989 یک رشته ناآرامی و تظاهرات در تمام کشورهای اروپای شرقی به راه افتاد. در عرض یک سال کمونیسم که سقوطناکردنی به نظر میآمد، مثل برفی در تابستان در تمام اروپای شرقی آب شد و واتسلاف هاول اولین رییس جمهور چکسلواکیِ پساکمونیسم شد. هاول در 1993 در اولین انتخابات بعد از جدایی چک و اسلواکی از هم اولین رییسجمهور چک شد و در سال 2003 از ریاست جمهوری کناره گرفت. اگر میخواهید بیشتر درباره زندگی سیاسی او بدانید خواندن این مقاله را توصیه میکنیم:
![]() | واتسلاف هاول، یک زندگی سیاسیواتسلاف هاول یک نمایشنامهنویس اهل چکسلواکی بود که در کوران اتفاقات تاریخی کشورش بیش از پیش به سمت سیاست کشیده شد. این هاول نبود که سیاست را انتخاب کرد بلکه سیاست بود که زندگی او را تسخیر کرد. نمایشنامهنویس مشهور و دراماتورژ موفق دهه شصت تئاتر پراگ، از روشنفکرانی بود که در مواجهه با اشغال کشور توسط قوای شوروی و بلوک شرق نه راه سکوت را انتخاب کرد و نه راه بیرون رفتن از کشور را. هاول در دهه هفتاد به یک مخالف سیاسی تبدیل شد که زیر همه گونه فشار قرار داشت. دهه هشتاد میلادی را در زندان آغاز کرد و به عنوان رییس جمهور به پایان برد. چه سرگذشت عجیبی داشت این نویسنده/سیاستمدار مشهوری که به قهرمان چکها و اسلواکها تبدیل شد. |
حالا مشهورترین نوشتهی هاول، حتی بیشتر از «اپرای گدایان» و سایر نمایشنامههایش، جستاری است با عنوان «قدرت بیقدرتان» که در سال 1978 نوشت. در اوج اختناق حکومت حاکم بر چکسلواکی. در شرایطی که چتری از دروغ که روی تمام کشور سایه افکنده و تمام شهروندان کشور زیر آن چتر زندگی میکنند و با سهیم شدن در این بازی خود سازندهی آن نظم هم هستند. هاول مینویسد: «زندگی در چنبرهی دروغ فقط زمانی نظام را برپا نگه میدارد، که امری همگانی باشد» و راهی که او نشان میدهد بیرون جهیدن فردی از این چنبرهی همگانی دروغ و پیوستن به صف حقیقت است، حتی اگر در ظاهر کاری دن کیشوتوار و بینتیجه به نظر برسد. به این ترتیب یک دولتشهر موازی با نظامِ پساتوتالیترِ دروغمحور شکل میگیرد و نهادهای ساختهشده در اولی، دیر یا زود، بر نهادهای دومی فائق خواهند آمد.
![]() | بیرون جهیدن بیقدرتان از چنبرهی دروغواتسلاو هاول در جستار بلند خود «قدرت بیقدرتان» شرایط اختناق کشورش چکسلواکی در سال 1978 را ترسیم میکند. از نظر او کشورش دچار نظامی پساتوتالیتر است. یک دیکتاتوری ایدئولوژیک که در آن بیشتر از آنکه شخص یا طبقه حاکم مهم باشد، مجموعهای از آیینها اختناق را برقرار میکند. تمام جامعه در این سیستم دروغ سهیم است و بنابراین اولین کار یک نیروی آزادیخواه بیرون از زدن از این چنبره دروغ، و پیوستن به جبهه حقیقت است. هرکس، به نوبهی خود. |
«نامههای سرگشاده» گزیدهای است از نوشتههای غیرنمایشی واتسلاف هاول. این نوشتهها، هم شامل جستارهایی هستند که برای نشریاتی در خارج یا نشریاتی زیرزمینی در داخل چکسلواکی نوشته، هم متن بعضی سخنرانیهای او و هم نامههایی عمومی برای سیاستمداران کشورش. این نوشتهها در کتاب به ترتیب زمان نگارش مرتب شدهاند از اولین آنها در 1965 تا آخرین آنها در 1990. هاول سودای خلق سیاستی انسانی بر مبنای ارزشهای اخلاقی دارد.
![]() | واتسلاف هاول، یک سیاست انسانی«نامههای سرگشاده» گزیدهای است از نوشتههای غیرنمایشی واتسلاف هاول. این نوشتهها، هم شامل جستارهایی هستند که برای نشریاتی در خارج یا نشریاتی زیرزمینی در داخل چکسلواکی نوشته، هم متن بعضی سخنرانیهای او و هم نامههایی عمومی برای سیاستمداران کشورش. این نوشتهها در کتاب به ترتیب زمان نگارش مرتب شدهاند از اولین آنها در 1965 تا آخرین آنها در 1990. هاول سودای خلق سیاستی انسانی بر مبنای ارزشهای اخلاقی دارد. |
تکمیلی: در پایان این پرونده بد ندیدیم اشارهای کنیم به نامه سرگشاده و انتقادی محمد مختاری به واتسلاف هاول که با عنوان «کریسمس مبارک آقای هاول» در شماره 7 مجله گردون در سال 1991 به چاپ رسید. نامهای در تخطئه موضع هاول نسبت به سهیم شدن چکسلواکی در حمله ائتلاف به عراق. این نامه بهخصوص در شناخت روشنفکری ایرانی دهههای شصت و هفتاد روشنگر است.
![]() | کریسمس مبارک آقای هاول!نامه سرگشاده محمد مختاری به واتسلاو هاول، هاولِ نویسنده و نه هاولِ سیاستمدار، پس از حمله نیروهای ائتلاف به عراقی که کویت را اشغال کرده بود (موسوم به جنگ اول خلیج فارس در 1991) در شماره هفتم مجله گردون چاپ شده است. نامهای در تخطئه موضع هاول نسبت به سهیم شدن چکسلواکی در حمله ائتلاف به عراق. گردون در توضیح آن نوشته است: «ما در حالی که تجاوز عراق به کویت و تجاوز هر کشوری را به خاک کشور دیگری محکوم میکنیم و دامن زدن به جنگ را، به هر شیوه و با هر بهانهای، عملی دور از انسانیت و حرکتی به دور از صلح میدانیم، خود را در بازتاب اندیشههای انساندوستانه و صلحطلبانه شاعران، نویسندگان و دیگر خلاق و اندیشمندان، متعهد میدانیم» |