شما در روز چه مقدار به دنیای پیرامونتان فکر میکنید؟ به خودتان چهطور؟ به زمان، اخلاق، جهان هستی، خالق، روح، مرگ و زندگی پس از مرگ؟ این موضوعات چه میزان از تفکرات روزمرهی شما را شامل میشود؟ چهقدر از خودتان در مورد این قبیل مسائل پرسش میکنید و آیا به دنبال جواب آنها نیز رفتهاید؟ به جوابی هم رسیدهاید؟ اگر رسیدهاید چه اندازه اطمینان دارید که جوابهایتان درست هستند؟
در طول تاریخ بشر اندیشمندان بسیاری بودهاند و هستند که دغدغهی اصلیشان یافتن پاسخ چنین پرسشهایی بوده و هست. ادیان الهی شاید پاسخهای سرراست و متقنی به این پرسشها داشته باشند و مسلماً یک انسان متدین به راحتی قادر خواهد بود جواب سوالهای بالا را بدهد.
بحث در این زمینه چالشی بزرگ خواهد بود ولی به هر حال اندیشمندانی همواره هستند که لزوماً پاسخ ادیان ایشان را قانع نکرده و همواره به دنبال آن بوده اند که پاسخهایشان را علمی و عینی بیابند. ولی آیا چنین چیزی امکان دارد؟ آیا میتوان در مورد مسائلی که هیچ وجهی از آنها در دست بشر نیست و به عبارتی بشر هیچ راه دسترسی به آنها را ندارد پاسخ عینی یافت؟ اینجاست که آنهایی که به این نقطه رسیدهاند به سه دسته تقسیم میشوند.
عدهای با توجه به محدودیتهای فضا و زمانی خود را در آغوش دین میاندازند و پاسخهای آنها را در برابر چنین پرسشهای ویران کننده، نجاتبخش مییابند. گروه دوم ماده گرایانی هستند که به هیچ پاسخ غیرعلمی تن نداده و حاضر به قبول متافیزیک و جهانهای ماورایی نیستند. در نهایت دسته سومی هستند که اگرچه ممکن است به گروه دوم به لحاظ تفکرات نزدیکتر باشند ولی در برابر چنین پرسشهایی تسلیم شده و عبارت «نمیدانم» را به کار میبرند.
اگر از هر سه دسته در مورد زندگی پس از مرگ بپرسید با سه جواب متفاوت روبرو خواهید شد. گروه اول میگویند بله مطمئناً وجود دارد گروه دوم با اطمینان آن را رد میکنند و گروه سوم میگویند نمیدانم، چون نه میتوانیم به روش علمی آن را ثابت کنیم و نه میتوانیم با همان روشهای علمی آن را رد کنیم. این گروه سوم را در اصطلاح «لاادریون» یا «نمیدانم گر»ا میگویند.
براین مگی زیستهی۱۹۳0- ۲۰۱۹ اندیشمند و فلسفه پژوه انگلیسی از جمله دانشمندان این دسته است. زندگی براین مگی سرشار از تجربههای گوناگون است از روزنامهنگاری و نویسندگی گرفته تا ورود به عرصه سیاست در قامت نمایندهی مجلس بریتانیا. او با اندیشمندان و فلاسفهی بزرگ هم عصر خود گفتگوهای طولانی داشته که در کتابی با عنوان «مردان اندیشه» جمعآوری شده است. او همچنین نوشتههای بسیاری دربارهی فلسفه دارد ولی شاید یکی از جذابترین آثار او کتاب «پرسشهای اولین و آخرین» باشد.
مگی که این کتاب را در سالهای پایانی عمرش نوشته و انگار چکیدهی تفکرات و تأملات تمام سالهای زندگی اوست گویی هنوز هم سوالها و دغدغههای ذهنی بسیاری دارد که نمیتواند با آنها کنار بیاید. این که مثلاً روح چیست و آیا اصلاً هست یا خیر؟ ولی بزرگترین سوال او شاید این باشد که بعد از مرگ چه اتفاقی برای انسان میافتد. حرفها و تأملات مگی در این زمینه بسیار جذاب و خواندنی است.
این کتاب که هر چه در آن پیش میروید جذابتر و شیرینتر میشود همچون سخنان پدربزرگ پیری است که دارد ثمرهی سالها اندیشهی خود را در آخرین روزهای عمرش مهربانانه برای نوهها و فرزندانش بازگو میکند.
مگی شاید پاسخی برای آخرین پرسشهایی که در سرش است نداشته باشد که حق هم دارد، چرا که این پرسشها پرسشهای اولین و آخرین بسیاری از مردان اندیشمند تاریخ بوده و هست که ایشان نیز پاسخهای روشن و قانع کنندهای برای آنها نداشته اند، ولی این مزیت را برای خوانندهی آن دارد که او را به فکر و تأمل وا میدارد. به اینکه انسان باید بیندیشد و خود را و موقعیت خود را در این جهان پیدا کند.
بگذارید فصلهای کتاب را هم مرور کنیم. کتاب شامل هفت فصل به ترتیب زیر است:
۱- زمان و فضا، ۲- دریافتن موقعیت خودمان، ۳- مخمصهی بشری، ۴- آیا تجربه درک شدنی است؟، ۵- چنین افکاری از کجا میآیند؟، ۶- تأملات شخصی و ۷- جمعبندی مخمصهای که در آن گرفتاریم.
در پایان این کتاب هم البته مقالهای از گرنت استرلینگ آورده شده که نگاهی انتقادی به کتاب و نگاه نویسنده دارد. خواندن مقدمهی ویراستار در ابتدای کتاب نیز حتماً به خواننده کمک میکند تا با نگاه و فلسفهی لاادریگری بیشتر آشنا شود.
مطمئن باشید این کتاب ارزش بارها خواندن را دارد.