قبیله بساز و رهبری کن!
میلیونها سال است که انسانها به قبایل میپیوندند: قبایل مذهبی، قومی، سیاسی و… . هر گروه تنها به دو چیز نیاز دارد تا یک قبیله محسوب شود: اول، علاقه مشترک و دوم راهی برای برقراری ارتباط. ست گادین مولف کتاب قبایل… قصد دارد به خوانندگان کتابش بیاموزد که چگونه از حالت انفعال خارج شده و به رهبری مشتاق تبدیل شوند. او همچنین متذکر میشود که اگر چنین افرادی فرصتهای پیشروی خود را برای رهبری نادیده بگیرند بهتدریج تنها برای حفظ وضع موجود تلاش خواهند کرد و به هیچوجه حاضر به تغییر نخواهند بود.
میلیونها سال است که انسانها به قبایل میپیوندند: قبایل مذهبی، قومی، سیاسی و… . هر گروه تنها به دو چیز نیاز دارد تا یک قبیله محسوب شود: اول، علاقه مشترک و دوم راهی برای برقراری ارتباط. ست گادین مولف کتاب قبایل… قصد دارد به خوانندگان کتابش بیاموزد که چگونه از حالت انفعال خارج شده و به رهبری مشتاق تبدیل شوند. او همچنین متذکر میشود که اگر چنین افرادی فرصتهای پیشروی خود را برای رهبری نادیده بگیرند بهتدریج تنها برای حفظ وضع موجود تلاش خواهند کرد و به هیچوجه حاضر به تغییر نخواهند بود.
قبیله بساز و رهبری کن!
قبیله گروهی از افراد بزرگ یا کوچک است که به یکدیگر، یک رهبر و یک ایده متصل هستند. میلیونها سال است که انسانها به قبایل میپیوندند: قبایل مذهبی، قومی، سیاسی و… . هر گروه تنها به دو چیز نیاز دارد تا یک قبیله محسوب شود: اول، علاقه مشترک و دوم راهی برای برقراری ارتباط.
امروزه اینترنت موانع جغرافیایی، هزینه و زمان را از میان برداشته است. همه وبلاگها و شبکههای اجتماعی کمک میکنند تا قبیلهها بزرگتر شده و قبیلههای جدید به رسمیت شناخته شوند. قبیله میتواند گروهی از ده تا ده میلیون نفر باشد که در زمینه مبارزات سیاسی یا راههای جدیدی برای مقابله با گرمایش زمین و… فعالیت میکنند. اما سؤال این است که چه کسی این همه قبیله را رهبری میکند؟
اگر چه اینترنت کارهای شگفتانگیزی انجام میدهد یا امکان کارهای شگفتانگیز و بزرگ را فراهم کرده، اما هرگز نمیتواند رهبری این قبایل را به دست بگیرد. موضوع رهبری هنوز وابسته به افراد است. افرادی که درباره چیزی شور و اشتیاق دارند و خواهان ایجاد تغییر هستند. در وضعیت ارتباطی و تکنولوژیکی کنونی چنین افرادی ابزارهای زیادی برای این کار در اختیار خواهد داشت.
کتاب قبایل ؛ به تو نیاز داریم که رهبرمان باشی به قلم ست گادین در همین زمینه به نگارش درآمده است. این کتاب مخاطبانش را به فکر کردن درباره فرصتهای رهبری همکاران، مشتریان سرمایهگذاران، سرگرمیخواهان و… وامیدارد. ست گادین قصد دارد به خوانندگان این کتاب بیاموزد که چگونه از حالت انفعال خارج شده و به رهبری مشتاق تبدیل شوند. او همچنین متذکر میشود که اگر چنین افرادی فرصتهای پیشروی خود را برای رهبری نادیده بگیرند بهتدریج تنها برای حفظ وضع موجود تلاش خواهند کرد و به هیچوجه حاضر به تغییر نخواهند بود.
گادین در کتاب قبایل اینطور استدلال میکند که امروزه همه فرصت دارند تا جنبشی خلق کنند. یعنی قبیلهای از افراد همفکر را گرد هم آورند و کارهای شگفتانگیزی انجام دهند. با این حال، خیلیها فرصت رهبری را نادیده میگیرند، زیرا در مسیر زندگی و کارشان جرات نمیکنند بپرسند که آیا فرمانبرداریشان برای خودشان یا شرکتشان فایدهای دارد یا نه؟ در واقع کتاب قبایل… برای کسانی نوشته شده است که نمیخواهند برده یا دنبالهرو باشند و در عوض مایلند کار تازه و هیجانانگیزی انجام دهند.
گادین به خوانندگانش میگوید که اگر شور آنچه را میخواهند انجام دهند و پشتکار محقق کردن آن را دارند، قبیلهای متشکل از همکاران و مشتریان یا سرمایهگذاران و… هست که فقط منتظرند میانشان ارتباط برقرار شود و برای رسیدن به هدفشان رهبری شوند. طبق نظر گادین رهبری کردن در دنیای امروز وظیفه تک تک ماست و همه باید در این زمینه دست به کار شوند.
نویسنده کتاب قبایل معتقد است که قبایل به رهبری نیاز دارند، گاهی اوقات یک نفر رهبری میکند، گاهی چند نفر. مردم به دنبال ارتباط و رشد و چیزی جدید هستند. آنها خواهان تغییرند و از این رو به دنبال رهبری میگردند که تغییر را میسر کند. وجود رهبر از نظر گادین امری ضروری است؛ به اعتقاد او «بدون رهبر نمیتوانید قبیلهای داشته باشید و بدون قبیله نمیتوانید رهبر باشید». زیرا از انسانهای جدا از هم کاری ساخته نیست. آنها به تعلق داشتن نیازمندند.
نویسنده کتاب قبایل متذکر میشود که یکی از قدرتمندترین سازوکارهای بقای ما آن است که بخشی از یک قبیله باشیم؛ یعنی در گروهی از افراد همفکر همیاری کنیم و از آنها یاری بگیریم. ما چه بخواهیم، چه نخواهیم به سمت رهبران و ایدههایشان جذب میشویم و نمیتوانیم در مقابل موج تعلق و شور ایدههای جدید مقاومت کنیم. چرا که عضو قبیله بودن، بخش بزرگی از چگونگی نگاهمان به خودمان را تعیین میکند.
جدای از این ما طبیعتاً دوست داریم نه فقط به یک قبیله، بلکه به قبیلههای متعددی وابسته باشیم و اگر ابزارهایی به ما بدهند و کار را آسان کنند به پیوستن به قبیلههای بیشتر ادامه خواهیم داد. گادین در کتابش مینویسد: «قبیلهها زندگی ما را بهتر میکنند و رهبری قبیله بهترین روش زندگی است».
اما رهبری قبیلههای جدید چه کیفیتی پیدا کرده است؟ گادین معتقد است که جغرافیا در گذشته مهم بود. اما امروز وضع تفاوت پیدا کرده است. شرکتها و سازمانها تاکنون همیشه قبیلههای خودشان را پیرامون ادارهها یا بازارهایشان برپا میکردند (قبیلههای کارکنان یا مشتریان یا اهالی محل و…).
اما حالا اینترنت جغرافیا را حذف کرده است؛ این یعنی قبیلههای موجود دارند بزرگتر میشوند. از این مهمتر، معنای این اتفاق آن است که حالا با قبیلههای بیشتر، قبیلههای کوچکتر، قبیلههای تاثیرگذار، قبیلههای افقی و عمودی و قبیلههایی که پیشتر هرگز امکان وجودشان نبود، روبرو هستیم. قبیلههایی که با آنها کار میکنیم، با آنها سفر میکنیم، با آنها خرید میکنیم و… .
طبق نظر نویسنده کتاب قبایل، رشد ابزارهای جدیدی که کمک میکنند قبیلههای در حال ساخت را رهبری کنیم، انفجاری است: فیسبوک، توییتر، ایمیل و… تقریباً هزاران راه برای هماهنگسازی گروههای مردم و متصل کردنشان به هم وجود دارد که چند دهه پیش اصلاً وجود نداشت. اما اگر شخصی تصمیم به رهبری نگیرد، همه اینها بیارزش است.
اگر چنین شخصی از حرکت باز بایستد، اگر متعهد نباشد، همه اینها هدر خواهد رفت. در واقع ابزارهای جدید و بسیار پر کاربرد نت باعث شده خلق رخدادها و رقم زدن وقایع و تغییرات و همچنین انجام کارها آسانتر شود، تنها چیزی که کم است، رهبری است و گادین از خوانندگانش میخواهد که این کمبود را جبران کنند. او در سراسر این کتاب مثالهایی را بر پایه اینترنت و بعضی ابزارهای حیرتانگیز جدیدی که پدیدار میشوند میآورد تا نشان دهد که چگونه چنین رهبریای بر قبایل ممکن است و چقدر این قبایل میتوانند تاثیرگذارتر شوند.
گادین که مقالات بسیار و کتابهایی در زمینه بازاریابی نوشته است، در بخشی از کتاب قبایل اینگونه مینویسد:
«برای مدت طولانی درباره این موضوع نوشتهام که هرکسی اکنون یک بازاریاب محسوب میشود. رشد انفجاری کانالهای رسانهای به همراه افزایش کاربرد افراد در سازمانها به معنای آن است که تقریباً همه میتوانند بر بازاریابی همه چیز تأثیر بگذارند. حال این کتاب (قبایل) حرف جدیدی میزند؛ هر کسی فقط یک بازاریاب نیست، اکنون هر کسی رهبر نیز محسوب میشود. رشد انفجاری قبایل، گروه،ها، محافل و… به معنای آن است که هر کسی که بخواهد تغییری ایجاد کند، میتواند».
کتاب قبایل… برای همه کسانی نوشته شده است که میخواهند قبیلهای را رهبری کنند؛ خواه قبیلهای در داخل یک سازمان، خواه قبایلی در خارج سازمانها.