شازده کوچولو از نگاه نویسندگان ایرانی کودک و نوجوان
وقتی اسم کتاب شازده کوچولو آورده میشود کمتر کسی است که نشنیده یا نظری دربارهاش نداشته باشد. گرچه در مجموع هرکس به عنوان یک خواننده نظرش را درباره این کتاب میگوید اما نظر افرادی که خودشان دستی در دنیای ادبیات دارند از جنبههای گوناگون میتواند جالبتر باشد. نظراتی که خواهید خواند از نگاه برخی از اهالی ادبیات کودک و نوجوان است، نگاه آنها گاهی منظری کاملا شخصی دارد و گاهی ادبی، مثل مصطفی رحماندوست که درباره علت ترجمه دوبارهاش از کتاب شازده کوچولو به زبان فارسی میگوید.
شازده کوچولو
نویسنده: آنتوان دوسنت اگزوپری
مترجم: احمد شاملو
ناشر: نگاه
تعداد صفحات: ۱۰۹
شابک: ۹۷۸۶۰۰۳۷۶۱۲۲۳
وقتی اسم کتاب شازده کوچولو آورده میشود کمتر کسی است که نشنیده یا نظری دربارهاش نداشته باشد. گرچه در مجموع هرکس به عنوان یک خواننده نظرش را درباره این کتاب میگوید اما نظر افرادی که خودشان دستی در دنیای ادبیات دارند از جنبههای گوناگون میتواند جالبتر باشد. نظراتی که خواهید خواند از نگاه برخی از اهالی ادبیات کودک و نوجوان است، نگاه آنها گاهی منظری کاملا شخصی دارد و گاهی ادبی، مثل مصطفی رحماندوست که درباره علت ترجمه دوبارهاش از کتاب شازده کوچولو به زبان فارسی میگوید.
شازده کوچولو
نویسنده: آنتوان دوسنت اگزوپری
مترجم: احمد شاملو
ناشر: نگاه
تعداد صفحات: ۱۰۹
شابک: ۹۷۸۶۰۰۳۷۶۱۲۲۳
مصطفی رحماندوست
هفته پیش چاپ نوزدهم ترجمهام از شازده کوچولو به کتاب فروشیها رسید.
این کتاب را من به پیشنهاد ناشرش ترجمه کردم. نمیخواستم این کار را بکنم. در مقدمه ترجمهام هم نوشتم. چرا که پیش از من مرحوم محمد قاضی ترجمه فاخر و بسیار دقیقی از شازده کوچولو را زینت قفسههای کتاب کرده بود. شاملو هم ترجمه دیگری با ادبیاتی متفاوت را به خوانندگانش داده بود. هردو ترجمه قابل توجه بودند، اما به کتابخوانهای نوجوانی که من دوستشان دارم، جواب نمیدادند.
ترجمه شاملو را همه کتابخوانها نپسندیده بودند. در حقیقت آن ترجمه روایت شاملو بود از کتاب اگزوپری. گاه ترجمه خود شاملو بود. هنوز هم نمیفهمم چرا آن قصه فاخر را شاملو به زبان کوچه و بازار ترجمه کرد. اما شاملو بود دیگر. حق داشت آن گونه کار کند. خالق کتاب ارزشمند کوچه بود. خدایش بیامرزاد.
اما ترجمه قاضی با اینکه خیلی خوب بود و حرف نداشت، خواندنی نوجوانان نشد. ناشر ترجمه من گفت که نوجوانها به نثر سادهتری نیاز دارند و اگر این کتاب را نوجوانانه هم میپنداری برو به کار ترجمهاش.

شازده کوچولو از نظر من به درد گروه سنی نوجوانان بیشتر میخورد تا آدم بزرگها. نوجوانها باید پیام اگزوپری را میگرفتند و سعی میکردند آدم بزرگ نشوند، و الا بزرگترها را که روزگار آدم بزرگشان کرده و دیگر راهی برای بازگشت به دنیای کودکی ندارند.
حالا خوشحالم که نوجوانها هم شازده کوچولو را خواندهاند. انصافا کتابی است که باید بچهها هم از خواندنش محروم نمیشدند. چقدر بزرگ است و چقدر زیباست و چقدر خواندنی و لذت بخش است شازده کوچولو.

رضی هیرمندی
میگویند یک ماده شیمیایی باعث عشق در نگاه اول میشود. پس بفرمایید آن ماده یا جوهری که مایهی عشق انسان به یک اثر ادبی میشود چیست؟ زیرا من وقتی دانشجوی سال اول دانشکدهی ادبیات بودم عاشق کتاب شازده کوچولو شدم و این عشق تا به امروز همچنان پابرجا مانده است و همین عشق بود که مرا به جانب درخت بخشنده کشاند و بعد به سوی دیگر آثار ادبی کودکانه-بزرگانه!
میگویند شازده کوچولو کتاب سیاسی نیست اما به گمان من شازده کوچولو، سیاست آن عین ادبیتش و ادبیتش عین سیاست آن است. چه کسی بهتر از اگزوپری سیاستمداران سفیه را در صحنهای همچون شاه توصیف کرده است، شاهی که از نَفسِ امر و نهی کردن لذت میبرد؟ چه کسی زرمداران عالَم را بهتر از صحنه تاجر پیشهای که از شمردن اموال خود ازجمله ستارهها سیر نمیشود به این برهنگی به نمایش گذاشته است؟
میگویند شازده کوچولو به جهت پرخواننده بودن، دومین کتاب عالَم بعد از کتاب مقدس است. اما شازده کوچولو به جای مقدسسازی و مقدسنمایی عشق را میستاید که به گفته سایه:
عشق شادیست، عشق آزادیست
عشق آغاز آدمیزادیست

محمود برآبادی
همیشه این سوال را از خودم پرسیدهام که چرا کتاب شازده کوچولو با آنکه به لحاظ ادبی داستان متوسطی است، این همه شهرت و اعتبار یافته است؟
پاسخی که خودم به این سوال میدهم این است: شازده کوچولو در سالهای پس از جنگ جهانی دوم نوشته شد. سالهایی که مردم بخشهای بزرگی از جهان انسانیت را بهفراموشی سپرده و درگیر همنوعکشی شدند. آنها پس از جنگ نیاز داشتند که معصومیت گمشده خودرا بازیابند. معصومیتی که نزد کودک درون انسانهاست. شازده کوچولو با کودک درون تو گفتوگو میکند، برای همین حرفهایش به دل مینشیند.

مریم محمدخانی
اگر کتابهای محبوب دوران نوجوانیام را ورق بزنم، در هر کدام ردپایی از روزهای رفته پیدا میکنم. گلی خشک شده لای صفحهای از کتابی که دوست داشتم، نامهای به شخصیت محبوبم از کتابی دیگر و گاهی علامتی که نشان میدهد کدام جملهها را دوست داشتهام.
اگر کتاب شازدهکوچولو را ورق بزنم صفحههایی چروک را میبینم، ردپایی از اشکهایی که پای هر صفحهای ریختهام. آنجایی که شازده و خلبان در دل صحرا دنبال آب میگردند، جایی که شازده کوچولو میگوید: «چشمها کورند، آدم باید با دلش نگاه کند.» یا وقتی از نیش مار روی زمین میافتد.
برای نوجوانی من شازده کوچولو غریب بود، کتابی که من را از دنیای بیرحم بیرون جدا میکرد و در پناه میگرفت. دنیایی که در آن آدمبزرگها هیچی نمیفهمیدند، گلها و روباهها حرف میزدند و جهان فقط زمین ما نبود. چند سیاره بود، اخترکها بودند و پرندگان مهاجر که تو را پرواز بدهند.
گاهی شازده کوچولو را با خودم میبردم مدرسه و سر کلاس دوباره و دوباره جملههایش را میخواندم. مدرسه با تمام سختگیریها و بکن نکنها برایم قابل تحمل میشد. حالا که معلم هستم بخشیهایی را سر کلاس برای شاگردانم میخوانم، که ببینند میشود دنیا را جور دیگری تماشا کرد.
شازده کوچولو کتاب همهسالان است، سالهاست که نسلهای مختلفی آن را خواندهاند. چند کتاب در سراسر دنیا این شانس را دارند که تبدیل به خاطرهی مشترکی از نسلهای مختلف شوند؟ چند کتاب بارها ترجمه میشوند؟ هنوز نسخهها و شکلهای جدیدی از شازدهکوچولو یا کتابهایی دربارهی آن منتشر میشود. کتابی که اضافاتی مثل طرحهای اولیهی اگزوپری دارد (این کتاب را مدیا کاشیگر به فارسی ترجمه کرده است)، یا به صورت کمیکاستریپ (مثل کتابی که ژوان اسفار طراحی و فرزانه کریمی ترجمه کرده است)، یا کتابهایی در مورد روند خلق شازده کوچولو (مثل کتابی که بیمبا لندمن نوشته و مریم رفیعی ترجمه کرده است).
هنوز انیمیشنهایی با اقتباس از این اثر ساخته میشود (مثل انیمیشنی که مارک آزبرن در سال ۲۰۱۵ ساخت و مورد توجه منتقدان قرار گرفت).
شازده کوچولو از بهیادماندنیترین شخصیتهای ادبیات جهان است، من کتاب دیگری در ذهنم نیست که بتواند همزمان هم برای کودکان و نوجوانان و هم بزرگسالان خاطره بسازد.

سولماز خواجهوند
#شازده-کوچولو را در کودکی شنیدم با صدای شاملو. توی کتابخانهام که چندان هم شلوغ نبود، کنار چند جلد کتاب لاغر و چند عروسک و چند نقاشی کودکانه که سر کلاس نقاشی با کمک معلمم کشیده بودم و با ذوق به دیوار کتابخانه چسبانده بودم. چند کاست هم داشتم. دو تایش را بیش از بقیه شنیدم. و یکیاش را تا همین امروز، آن هم شازده کوچولو بود با صدای شاملو.
ما عجب نسل خوش شانسی بودیم. نسلی که کودکیاش را با صدای شاملو بگذراند، خوشبختی را دست کم توی همان یک ساعت و نیم، توی همان کاست که در قاب کودکانهای نشسته بود، چشیده است.
سالها طول کشید تا شاملو شاعر را شناختم، شاملو عاشق، شاملو سیاستمدار، شاملو زندان رفته و حبس کشیده و ساکت ننشسته، شاملو در غربت مانده. اما آن روزها صاحب صدا را نمیشناختم. من در کودکی داستانی را میشنیدم پر از خیال، پر از تصاویر زیبا، پر از جملههایی که با ضرب موسیقی من را با همهی کودکی و نوجوانیام به فکر میبرد. به فکر دیدن آن صحرا، آن خلبان و آن کودکی که گُلی داشت که یگانه بود. کودکی که میخواست برایش بره بکشند.
نمیدانم چرا این داستان تمام نمیشود. تمامی ندارد. زنده است. واژه به واژه با صدای شاملو در من زنده است. رشد میکند. جلو میرود. گاهی جوانه میزند و در تنهایی من از لپتاب پخش میشود.
فکر میکنم دو چیز درست کنار هم نشسته بود، آنچنان که خاطره شوند برای تمام زندگی. یکی داستانی شگفت و دیگری صدایی که واژهها را مزه مزه کرده بود. داستان را چشیده بود و خوب میدانست آنچه میخواند شاید تجربهی مشترک آدمی باشد در لحظههای زندگی.

نیلوفر نیکبنیاد
اولین بار ده-یازده ساله بودم که در یک مسابقهی فرهنگی برنده شدم و یک جلد «شازده کوچولو» جایزه گرفتم. آن روزها هر کتابی به دستم میرسید، میخواندم. شازده کوچولو را هم فوری خواندم. به نظرم بعضی واژگانش زیادی سخت بود و معنی بعضی جملهها را هم نمیفهمیدم اما خط کلی داستان دستم آمده بود و همین برایم بس بود. چند سال بعد دوباره شازده کوچولو را خواندم. حالا واژگانش آشناتر شده و جملهها در نظرم زیباتر بود. باز هم چند سالی گذشت و برای بار سوم این کتاب را خواندم.
این بار میتوانستم جملاتش را با زندگی خودم و اتفاقات پیرامون تطبیق بدهم و درک بیشتری از موقعیتهایش داشته باشم. انگار هرچه میگذرد سهم بیشتری از شازده کوچولو نصیبم میشود. بعضی کتابها خوبیشان این است که هرکس به قدر سن و فهم خود از آنها چیزی دستگیرش میشود و هیجکس بعد از خواندنشان دست خالی برنمیگردد. باید همین روزها بروم و برای بار چهارم شازده کوچولو را ورق بزنم. شاید چیز بیشتری قسمتم شد.
شازده کوچولو از نگاه نویسندگان ایرانی کودک و نوجوان
کتاب های بکار رفته در این مقاله
شازده کوچولو
نویسنده: آنتوان دوسنت اگزوپری
مترجم: محمد قاضی
ناشر: امیر کبیر
سال چاپ: ۱۳۹۴شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۰۳۰۲۵۴
شازده کوچولو
نویسنده: آنتوان دو سنت اگزوپری
مترجم: احمد شاملو
ناشر: نگاه
نوبت چاپ: ۶۳
سال چاپ: ۱۴۰۱
تعداد صفحات: ۱۰۳
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۵۱۰۱۳۸
شازده کوچولو
نویسنده: آنتوان دوسنت اگزوپری
مترجم: مریم صبوری
ناشر: کوله پشتی
تعداد صفحات: ۱۹۲
شابک: ۹۷۸۶۰۰۶۶۸۷۷۸۰
شازده کوچولو
نویسنده: آنتوان دوسنت اگزوپری
مترجم: میثم رحیمی
ناشر: پر
تعداد صفحات: ۱۵۲
شابک: ۹۷۸۶۰۰۸۱۳۷۵۴۲