درخشش ابدی یک سرزمین
این مقاله را ۱۲ نفر پسندیده اند
چگونه سوریه در جدال بین قومگرایی مذهبی و فرهنگی که سالها در اشتراک مساعی نویسندگان و روشنفکران عرب از خاستگاههای مذهبی و قومی مختلف برای حفظ هویت یکپارچه بود، در نهایت از هم پاشید؟ تقسیمات جغرافیایی و سیاسی و خطکشیهای مرزی که در سالهای پس از جنگ جهانی اول ایجاد شد، نه تنها منجر به تقسیم سرزمینها به کشورهای جدید، بلکه باعث قطع ارتباطات فرهنگی و تاریخی میان مردمان این سرزمینها و حتا ایران شد که از دیرباز تاریخ سرزمین مشترک این کشورها بود، در نهایت جنگ داخلی سوریه باعث ایجاد تنش از سیاست سهمخواهی میان اقوام متکثر سوریه و حتا فراتر از آن در منطقهی شامات شد. شامات، سرزمینی که امروز شامل سوریه، لبنان، فلسطین، اردن و بخشهایی از ترکیه و عراق است، همواره چهارراه تمدنها و ادیان بوده است. این منطقه، از دوران فینیقیها تا به امروز، به دلیل موقعیت جغرافیایی و تاریخی خود، محل همزیستی اقوام و مذاهب مختلف بوده است. از فینیقیهای دریانورد و آرامیان گرفته تا یونانیان و رومیان که با سودای کشورگشایی به مرکز ایرانزمین بخشی از فرهنگ خود را در گذار از این منطقه بر جای می گذاشتند، هر دورهای فرهنگ و باورهای تازهای را به شامات آورد. زبان، فرهنگ و هنر در تمام این سالها و فراز و نشیبهای جنگ، تنها ریسمان برای چنگ زدن و از هم نپاشیدن سرزمینی شد که بیش از هزاران سال است که تمدنی گوناگون اما یکپارچه را در خود حفظ کرده است و نشان داده در نهایت ادبیات میتواند نجاتدهنده باشد، زیرا در تاریکترین لحظات تاریخی، هویت را حفظ کرده، امید را زنده نگه داشته و امکان گفتوگو و درک متقابل را فراهم آورده است. ادبیات، برخلاف سیاست و ایدئولوژی، قادر است انسانها را از مرزهای جغرافیایی و قومی عبور دهد و به نقاط مشترکشان برسد. این منطقه همچنان از لحاظ فرهنگی و مذهبی بسیار متنوع و پیچیده باقی مانده است و همیشه میدان برخورد ایدهها، فرهنگها و گاهی منازعات مذهبی بوده است. اما در عین حال، سنتهای مشترک، زبان و پیوندهای تاریخی، شامات را به یکی از پویاترین و تأثیرگذارترین مناطق فرهنگی در تاریخ جهان به لحاظ تنوع آثار نویسندگان، شاعران، هنرمندان و روشنفکران تبدیل کرده است. یکی از نویسندگان این منطقهی فرهنگی، سنان آنطون نویسندهی عراقی است که گرچه هزاران کیلومتر دورتر از سرزمینش زندگی میکند اما مفهوم وطن در ذهن او استمرار یافته. در ادامه دربارهی او و آثارش بخوانید. در نهایت جامعهی این منطقه به ترکیبی از اقوام و ادیان امروزی رسید که در سوریه [مرکز ثقل این منطقه] با استبداد و عدم انعطاف حکومت اسد پدر و پسر، و سایهی تاریک ابرقدرت جهانی و خطکشیهای تعمدانهی استعمارگرانه اقوام، فرهنگ غنی آن را رودرروی هم قرار دهد، از هیولای زشت و بیریشهی داعش تا آتش جنگهای ویرانگر و در نهایت رانده شدن اجباری روشنفکران و نویسندگان تاثیرگذار اقوام مختلف و رودرروی هم قرار گرفتن اقوامی بدون کشور و ملیت مشترک، که زمانی تمدنی عظیم را شکل داده بودند: آشوریها: قومی کهن که سوریه نام خود را وامدار این قوم است عربها: اکثریت ساکنان شامات (مسلمانان سنی، شیعه، مسیحیان) کردها: عمدتاً در شمال سوریه و لبنان ارامنه: اقلیت مهم در لبنان و سوریه دروزها: در لبنان، سوریه و اسرائیل علویان: گروه مذهبی تأثیرگذار در سوریه مسیحیان: مارونی، کاتولیک، ارتدوکس، پروتستان یهودیان: جمعیت کوچکی در سوریه، لبنان و اسرائیل از هیولای زشت و بیریشهی داعش در این منطقه گفتیم. نگاهی کنیم به کتاب «آخرین دختر» و تجربهی نادیا مراد، یکی از قربانیان این وحشیگری دهشتناک. سابقهی قومی و قبیلهای در سوریه تبدیل به شمشیر دو لبه شد و تاثیر زیادی بر تحولات و پیچیدگی جنگ داخلی سوریه گذاشت. یک ملت بهطور عمده شامل افرادی است که دارای هویت فرهنگی، زبانی، دینی، و تاریخی مشترک هستند. در بسیاری از موارد، ملت بهواسطهی احساس تعلق به یک گروه فرهنگی یا قومیتی مشترک شکل میگیرد. ناسیونالیسم (ملیگرایی) یکی از مفاهیم کلیدی برای ایجاد حس تعلق به ملت است. مردم یک ملت اغلب برای حفظ هویت، فرهنگ و زبان خود تلاش میکنند. و دقیقا همینجاست که ادبیات ناسیونالیسم عربی به عنوان یک جنبش فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در پاسخ به تجربیات تاریخی و چالشهای هویتی شکل گرفت اما عدم ساختار دولت-ملت واحد در سوریه، باعث شد ملی گرایی صرفا ایدئولوژیک، ضد اسرائیلی و ضد امپریالیسمی باقی بماند. با این همه خاورمیانه بخشی از تمدن بزرگ و سرزمینی پهناور است که طی هزاران سال هویت و فرهنگ خود را حفظ کرده است و تاثیرپذیری تاریخی و فرهنگی اقوام متنوع آن بر هم در زبان، ادبیات، عرفان و هنر و اندیشه کتمانناپذیر است. به دلیل مجاورت تاریخی و فرهنگی با فارسیزبانان، از تمدن ایران تأثیرات عمیقی گرفته است. این تأثیرات نهتنها در زبان، ادبیات و عرفان بلکه در سیاست، هنر و اندیشه نیز دیده میشود. دو کتاب «شهر موسیقیدانهای سپید»، «مادربزرگ من» و «شارون و مادرشوهرم» بازتاب زیست در این منطقه و تاثیرپذیری فرهنگی هستند. علیرضا آقاییراد، گیتی صفرزاده و نگین بنیعامریان دربارهی این سه کتاب نوشتهاند. در دورانهای مختلف، شامات بهدلیل استعمار و نفوذ غربی دچار گسستهای فرهنگی شده است. اما پیوند تاریخی آن با ایرانزمین، بهخصوص در قالب شعر، داستان و موسیقی، همیشه عاملی برای حفظ انسجام فرهنگی بوده است. امین معلوف در رمان صخرهی تانیوس، تاریخ و فرهنگ مشرقزمین را با روایتی که به اسطورههای ایرانزمین شباهت دارد، تعریف میکند. او معتقد است که پیوندهای فرهنگی ایران و شامات فراتر از مرزهای سیاسی و مذهبی هستند. اگر ایران بتواند در سطح منطقهای، نقش فرهنگی و تمدنی خود را ایفا کند، شامات میتواند از این قدرت نرم بهره ببرد. در حوزهی فرهنگی: تبادلات بیشتر میان نویسندگان، شاعران و هنرمندان دو منطقه میتواند موجب احیای هویت مشترک و مقابله با تفرقهی فرهنگی ناشی از نفوذ خارجی شود. مطلب آنی خاچکیان را دربارهی کتاب «داستان سمرقند» نوشتهی امین معلوف را در لینک زیر بخوانید. بختیار علی یکی از مهم ترین نویسندگان کرد است. رمان آخرین انار دنیا که به فارسی هم ترجمه شده، داستان مردی است که در جستجوی پسرش، تصویری از جنگ، دیکتاتوری و تاثیر سیاستهای استعماری بر خاورمیانه را ارائه میدهد. او با ترکیب سورئالیسم و واقع گرایی، روایتی متفاوت از تاریخ و سیاست کردها و منطقه ارائه داده که در ادبیات معاصر خاورمیانه کم نظیر است. وینش پیشتر پروندهای را در رابطه با این نویسندهی کرد منتشر کرده است که در ادامه میبینید. ادبیات ارمنی در مواجهه با نسلکشی و پراکندگی، نقشی کلیدی در حفظ فرهنگ و تاریخ این ملت ایفا کرده است. ویلیام سارویان، نویسندهی ارمنی-آمریکایی، در آثارش همچون انسانهای شاد، عشق و انسانیت را بالاتر از مرزهای سیاسی قرار داده و نشان داده که چگونه ادبیات میتواند نجاتبخش باشد. ما با نویسندگان و مترجمان ارمنی زیادی آشنا هستیم یکی از کتابهای سودمند کتاب «سالهای نفرین شده» است که درواقع گزارشی است از نسلکشی ارامنه توسط عثمانی به قلم یرواند اوتیان (روزنامه نگاری که در این نسل کشی حضور داشته) و ترجمه روبرت صافاریان. این کتاب زاویه دیدی جدید برای شناساندن ادبیات و فرهنگ دو ملت به یکدیگر میگشاید. خالد خلیفه یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان سوریه بود که زندگی تحت دیکتاتوری و جنگ را در رمانهایش بهشکلی عمیق و انسانی روایت کرده است. رمان مرگ سخت تصویری تکاندهنده از جنگ داخلی سوریه ارائه میدهد و وضعیت تلخ زندگی در دوران استبداد را بهنمایش میگذارد. آثار او بهشدت سیاسی هستند و ساختارهای قدرت، سرکوب و فروپاشی اجتماعی در سوریه را روایت میکنند. دو شعر از او را با ترجمهی سعید جهانپولاد در لینک زیر بخوانید. نزار قبانی یکی از بزرگترین شاعران عرب بود که اشعارش ترکیبی از عشق، سیاست و انقلاب را دربرمیگیرد. اشعار سیاسی او، بهویژه پس از شکست کشورهای عربی در جنگ ۱۹۶۷، به نماد خشم و ناامیدی یک نسل تبدیل شد. شعر هوامش على دفتر النکسة (حاشیههایی بر دفتر شکست)، یکی از تندترین انتقادها از رهبران عرب بود. لادن نیکنام دربارهی نزار قبانی و بازتاب تجربهی زندگی در خاورمیانه در شعر او نوشته است. معانی شعبانی نمونهی بارزی از مترجمان دوفرهنگی (ایرانی-عربی) است که با آثارش نهتنها در ایران، بلکه در میان روشنفکران و نویسندگان عرب خاورمیانه نیز تأثیر گذاشت. او با ترجمههایش به مسائل هویت قومی، عدالت اجتماعی و تبعیض پرداخت و این موضوعات را در بستر ادبیات بررسی کرد. اشعار و ترجمههای او به شکل غیرمستقیم بر جنبشهای فکری عربهای ایران و خاورمیانه تأثیر گذاشت. شعبانی معتقد است با وجود اشتراکات بسیار بین زنان ایرانی و عرب، نویسندگان زن عرب چندان در ایران شناختهشده نیستند. او نقدی نوشته بر مجموعه داستان «بنویس من زن عرب نیستم» و در آن به این وجوه مشترک پرداخته. همهی این نمونههایی که ذکر شد، نشان میدهند که ادبیات صرفاً یک بازتاب از واقعیت نیست، بلکه میتواند واقعیت را تغییر دهد. مردمانی که از طریق داستان و شعر، هویت و امیدشان را حفظ کردهاند، آسانتر میتوانند از بحرانها عبور کنند. در یک خاورمیانهی پر از جنگ و گسستهای قومی، ادبیات میتواند به انسانها یادآوری کند که پیش از هر چیزی، همگی در یک روایت مشترک از درد، عشق، امید و مبارزه شریک هستند. و ادبیات میتواند نجاتدهنده باشد، زیرا در تاریکترین لحظات تاریخی، هویت را حفظ کرده، امید را زنده نگه داشته و امکان گفتوگو و درک متقابل را فراهم آورده است. ادبیات، برخلاف سیاست و ایدئولوژی، قادر است انسانها را از مرزهای جغرافیایی و قومی عبور دهد و به نقاط مشترکشان برسد. در پایان میتوانید نگاهی بیاندازید به پادکست پریسکوپ و با تحولات سوریه و منطقه بیشتر آشنا شوید. ادبیات نجاتدهنده است
درخشش ابدی یک سرزمین
ادبیات عرب

















3 دیدگاه در “درخشش ابدی یک سرزمین”
لطفا شما هم بنویسید
بسیار پرونده جالبی بود سپاس فراوان
برای شناخت خاورمیانه و اشتراکات فرهنگی بین اقوام به کار فرهنگی نیاز داریم،ممنون از تشکیل این پرونده