سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

تاریخ سینما

تاریخ سینما

 

وقتی فرخ غفاری درباره ترجمه نجف دریابندری از «تاریخ سینما»ی آرتور نایت می‌نویسد. ترجمه کتاب آرتور نایت از اولین کتاب‌های مرجع تاریخ سینما بود که در ایران منتشر شد. گرچه این کتاب امروز کمی قدیمی به نظر می‌رسد اما تاثیری که در دوران خودش بر ادبیات سینمایی گذاشت غیرقابل چشم‌پوشی است. اهمیت این نقد اما در این است که فرخ غفاری آن را نوشته که از اولین تحصیل‌کرده‌های سینمای ایران بود که در فرانسه زندگی و کار کرده بود. غفاری در انتهای مطلبش ترجمه کتاب تاریخ سینمای ژرژ سادول را هم به مترجمان پیشنهاد می‌دهد.

وقتی فرخ غفاری درباره ترجمه نجف دریابندری از «تاریخ سینما»ی آرتور نایت می‌نویسد. ترجمه کتاب آرتور نایت از اولین کتاب‌های مرجع تاریخ سینما بود که در ایران منتشر شد. گرچه این کتاب امروز کمی قدیمی به نظر می‌رسد اما تاثیری که در دوران خودش بر ادبیات سینمایی گذاشت غیرقابل چشم‌پوشی است. اهمیت این نقد اما در این است که فرخ غفاری آن را نوشته که از اولین تحصیل‌کرده‌های سینمای ایران بود که در فرانسه زندگی و کار کرده بود. غفاری در انتهای مطلبش ترجمه کتاب تاریخ سینمای ژرژ سادول را هم به مترجمان پیشنهاد می‌دهد.

 

 

چهارده‌ سال پیش (1327) ضمن مجموعه «چه می‎‌دانم»، کتاب «تاریخ سینما» نوشته «لودوکا» به فارسی ترجمه شد و این اولین اثر مربوط به هنر فیلم بود که به زبان ما منتشر می‌گردید. همان موقع در مقاله‌ای نواقص شدید و غرض‌ورزی‌های ابلهانه نویسنده خارجی را گوشزد کردم و گفتم که به قدری ترجمه فارسی این کتاب مغلوط است که برای خواننده ایرانی دوست‌دار سینما اصلاً قابل استفاده نیست. خوشبختانه چندی پیش با ترجمه و انتشار «تاریخ سینما» اثر آرتور نایت این کمبود جبران شد.

پس از چاپ اول این کتاب به انگلیسی (توسط مک میلن در نیویورک ۱۹۵۷) ویلیام وایت بت نقاد مشهور انگلیسی که متصدی مقالات سینمایی مجله هفتگی «نیوستیس‌من» لندن می‌باشد، انتقادی در مجله «سایت اند ساوند» شماره زمستان 1357-8 نوشت در ضمن گفت که «نایت» از کارگردان‌های مهمی چون جنینگس انگلیسی، پرستون ستورچس آمریکایی و لوپوپیک آلمانی سخن نمی‌راند و فیلم‌هایی مانند «خوش‌قلبی و نجابت» اثر هامر انگلیسی و «پاترپانچالی» اثر رای هندی و «درباری» اثر روگوزین آمریکایی را فراموش کرده است.

همچنین ستایش کافی از رژیسورهای معتبری از قبیل رنوار و بونوئل و برسون نکرده است.

 

در ژوئیه ۱۹۵۹ چاپ دوم از کتاب نایت به طبع رسید و گرچه مطالبی مربوط به سنوات اخیر در آن درج شده بود، اما نکات ضعف مذکور رفع نگردید. می‌توانم اضافه کنم که نواقصی نسبتاً مهم در آن به جای مانده است. مانند بی‌اعتنایی به مکاتب جدید آسیایی (مصر) و اروپایی (لهستان و مجارستان) و آمریکای لاتین (برزیل و آرژانتین) و فراموش کردن اسم کارگردانی چیره‌دست چون شتاوته آلمانی و اکتفا کردن به چند جمله بی‌معنی درباره فیلم اساسی چون الکساندرنیوسکی اثر آیزن شتاین و قضاوت غلط درباره فیلم‌هایی که خودش ندیده است.

مثلاً نایت شنیده است که در آلمان فیلمی به عنوان «ننه شیردل» در دست تهیه است و پنداشته که باید داستانش مربوط به وقایع دوران نازیسم باشد، در صورتی که اولاً فیلم هیچگاه به پایان نرسید و اگر هم تمام شده بود قصه‌اش مربوط به جنگ‌های سی‌ساله قرن ۱۷ میلادی می‌بود.

اگر از این اشتباهات و نواقص بگذریم باید گفت که روی‌هم‌رفته کتاب «تاریخ سینما» (که عنوان اصلی‌اش «زنده‌ترین هنرها» است) نوشته‌ای است فصیح و زنده و دارای اطلاعات زیاد و گرچه مطالب تازه‌ای ندارد که دیگران نگفته باشند اما انشاء آن محرک افکار است و نظر هوشمندانه‌اش درباره مسائل، خواندن کتاب را آسان و در بعضی جاها، واقعاً جذاب ساخته است.

مترجم فارسی این کتاب با مهارت و کوشش توانسته است سبک نقادی شخصی مولف را کاملاً حفظ کند و با وجودی که خودش در مقدمه گفته است که انتقاد هنری در زبان فارسی سابقه ممتدی ندارد و «زبان مشترکی برای نقل مفاهیم خاص این زمینه پدید نیامده» و نگران است که «مبادا آن چه می‌گوید درست به هدف ننشیند» اما از عهده برگرداندن مقاصد نگارنده و روشن کردن این مطالب به زبان ساده فارسی کاملاً برآمده است.

اگر هم خرده‌گیری‌هایی باشد، بیشتر مربوط به کیفیت چاپ و اشکالات معرفت سینمایی است و لغت‌سازی‌های جسورانه اخیر. اکنون چندتایی از انتقادات:

 

  1. جا داشت که برای ترجمه فارسی حتماً از چاپ دوم انگلیسی (که دوسال‌ونیم قبل از این ترجمه به طبع رسیده) استفاده می‌شد. بسی مطالب در چاپ دوم است که در متن فارسی نیست. من‌جمله اضافاتی به دو فصل آخر در باب تلویزیون و آینده سینما و ذکر عناوین فیلم‌های سالیان اخیر که چون ایرانیان این فیلم‌ها را دیده‌اند یا خواهند دید (مانند «ستیزه‌جویان»، «راه افتخار»، «پل رودخانه کوایی»، «یادداشت‌های آن فرانک»، «کشور بزرگ»، «شب‌های کبیریا»، «شین» و غیره) بهتر بود که اطلاعاتی درباره آن‌ها می‌خواندند. مطالب اضافی چاپ دوم راجع به سینمای سوئدی و ایتالیایی و فرانسوی نیز قابل ترجمه بود. هم چنین چند تصحیح واجب مثل ذکر عنوان نمایش‌هایی که چاپلین در لندن قبل از رفتن به آمریکا در آن‌ها شرکت کرده بود و تصحیح این که به جای «وانینا» (ص 70) بایستی اسم «داستان گریموس» از فن گرلاخ آلمانی نوشته می‌شد و این که «عروسی خرس» (ص 86) فیلمی برای کودکان نیست و کارگردانش لوناچارسکی است و ذکر «سلطان در نیویورک» اثر چاپلین و آوردن فیلم «کبیریا» (ص 111) که از آثار مهم در تحول فنی و هنری سینما در 1912 بود و غیره… هم چنین باعث تاسف است که فهرست کتب مربوط به سینما که در پایان متن انگلیسی موجود است در ترجمه نقل نشده.

  2. چندین غلط چاپی در کتاب موجود است و هم حروف فارسی و هم حروف لاتین آن در چند مورد اشتباه دارد. مثلاً فیلم «محتکر گندم» از گریفیث (ص 64) که اثری دیدنی است از قلم افتاده است و لغت «آپوکالیپس» تبدیل شده است به «آپوکالیپسی» (ص 170 و 435). در فهرست‌های پایان کتاب نام «ارنومتس‌نر» را به عنوان فیلم آورده‌اند در صورتی که این اسم کارگردانی آلمانی است و در ص 135 عنوان فیلم او «حادثه» از قلم افتاده است. میان صفحات 254 و 258 آشوبی روی داده است و مطالب درهم و برهم شده است تا حدی که آن چه درباره فرد زینمان کارگردان آمریکایی و فیلمش «صلوة ظهر» اصلاً چاپ نشده است.

  3. مترجم تمایل داشته است که در برابر اصطلاحات فنی خارجی از خود لغاتی بسازد. این طرز تفکر در میان گروه زیادی از نقادان فیلم ایرانی نیز موجود است. اما اختراعات آن‌ها هیچ وقت در میان متخصصان فنی ایرانی و استودیوهای ملی به کار نمی‌رود. ما به جای «نما» می‌گوییم «کلوزآپ» (مانند انگلیسی‌ها)، لغات برش و پیوند (و پاره‌بندی) هنوز جای «مونتاژ» یا «ادیت» فرانسوی و انگلیسی نگرفته است. به همین دلیل و چون عقیده دارم لغت‌سازی کار خطرناکی است که به جای کمک، ممکن است مردم را گمراه کند بعضی از ترکیبات مترجم را مانند «نمای دوربینی» و «نمای گذران و پیچان» نمی‌پسندم و گمان می‌کنم که برای رساندن معنی یک لغت خارجی بهتر است یک جمله ساخت تا یک اصطلاح نامانوس از خود درآورد. مثلاً پیشنهاد مترجم برای به کار بردن «برنامه کار» به جای «دکوپاژ» فرانسوی یا «شوتینگ سکریپت» انگلیسی اصلاً غلط است چون در حرفه فیلم هم در ایران و هم در خارج، اصطلاح «برنامه کار» و «نقشه کار» برای عملی است که بعد از تنظیم دفترچه فنی دکوپاژ انجام می‌گیرد و ربطی به کار نگارش جزئیات صحنه ندارد.

  4. عناوین فیلم‌ها از انگلیسی ترجمه شده است نه از زبان اصلی و چون مترجم زبانی غیر از انگلیسی نمی‌دانستند و (به گفته خودش در مقدمه) بیشتر فیلم‌ها را ندیده است خطاهای فراوان در عنوان‌های فیلم‌ها و اسامی آن‌ها مرتکب شده است که (پس از یک نگاه سطحی به متن کتاب) تا حدی مهم‌ترین آن‌ها را تصحیح می‌کنیم: «دزدی بزرگ قطار» به جای «دستبرد به قطار بزرگ» آمده است. «ماشین‌چی لاندل» به جای «تلگرافچی لاندیل»، «چراغی که خاموش می‌شود» به جای «نوری که خاموش می‌شود» (از روی داستان کیپلینگ درباره مردی کور)، «رویای یک شیطانک» به جای «کابوس مرد عاشق راربیت» (خوراک پنیر و نان برشته)، «جیغ اربی» به جای «جیغ عربی» (که در زبان انگلیسی میان لغات «جیغ» و «شیخ» شوخی کرده است.) «آدمک باپوش» به جای «ابله باپوش»، «شرکت عمومی فیلم‌برداری» به جای «شرکت سهامی فیلم‌های اونیورسوم»، «اتاق یا کارگاه دکتر کالی‌گاری» به جای «محکمه دکتر کالی‌گاری»، «تنوع» به جای «واریته یا نمایش»، «توپخانه» به جای «قورخانه»، «کالسکه خیالی» به جای «عرابه شیخ» «سلحشوران در جنگ» به جای «جنگ تن به تن در شهر»، «زنی به جای جون»، به جای «ژاندارک»، «زن و مرد» به جای «نر و ماده»، «بهتر و بدتر» به جای «بهترین و بدترین مواقع»، «جواز عبور شیطان»، «به جای کلید شیطان»، «زنان ابله» به جای «زنان خل و دیوانه»، «پنج گور در قاهره»، «به جای پنج گور در راه قاهره»، «فانتوم اپرا»، به جای «شبه اپرا»، «دریا دزد سیاه» به به جای «دزد دریایی سیاه»، «سی‌ونه قدم» به جای «سی‌ونه پله»، «بر لب آب»، به جای «در بارانداز»، «نگهبان گمشده»، به جای «گروه گم‌گشته»، «ذوزنقه» به جای «بندبازی»، «پیزان» به جای «پایزا»، «ای ویتتلونی» به جای «گوساله‌های کوچک» (یا به ترجمه سینماچی‌های تهران «ولگردها»)، «جشن قهرمانان» به جای «جشن قهرمانی»، «آهنگ روستایی» به جای «سمفونی پاستورال» (که آندره ژید روی شباهت آن به عنوان آهنگ بتهوون و لغت کشیش پروتستان بازی کرده است) «درای گروشن اوپر» به جای «اپرای سه پولی»، «کوهله وامپه» به جای «شکم‌های سرد»، «هیتلر یونگه ککس» به جای «جوان هیتلری ککس»، «فلد سوخ این پولن» به جای «لشکرکشی در لهستان»، «دلیری مادرانه» به جای «ننه شیردل»، «روز تعطیل» به جای «تعطیل بانک»، «در سپیده‌دمان» به جای «سحر به زیر آب می‌رویم»، «سوله» به جای «آفتاب»، «تعقیب تراژیک» به جای «شکار حزن‌انگیز»، «اوگتسو» به جای «افسانه‌های ماه رنگ‌پریده»، «چهله زمستان» به جای «خون زمستانی»، «دنیای تقسیم شده» به جای «دنیا نامتحد»، «کلمه» به جای «سخن»، «جوانان و لعنت شدگان» به جای «فراموش‌شدگان»، «آتش» به جای «آتش متقاطع»، «نیمه‌راه به جنگ» به جای «نبرد جزیره میدوی» (در اقیانوس کبیر) و غیره.

با این همه اکنون که خوشبختانه مردم و ناشران به این مسائل توجهی دارند، چقدر به جا است اگر کسی «تاریخ سینمای جهانی» اثر ژرژ سادول فرانسوی را که به اعتراف خود آمریکایی‌ها بزرگ‌ترین تاریخ‌نویس سینما است به فارسی ترجمه کند. این تاریخ کامل و دقیق که تاکنون شش‌بار تجدید چاپ شده است و با زبان‌های آلمانی، عربی، چینی، اسپانیایی، یونانی، مجارستانی، ایتالیایی، ژاپنی، پرتغالی، روسی، ترکی و غیره ترجمه گردیده؛ اخیراً نیز وارد مجموعه کثیرالانتشار «کتاب جیبی» فرانسه شده است و حتماً مورد استقبال خوانندگان جوان ایرانی نیز خواهد بود.

تبصره: پس از تهیه این یادداشت‌ها دوست فیلم‌شناسم، فریدون رهنما، دو نکته زیر را گوش‌زد کرد:

  1. درباره تلفظ بعضی از اسامی که در کتاب اشتباه خوانده شده. مثل «ودره» به جای «ودرس» و «لوچینو» به جای «لوکینو».
  2. درباره قضاوت کاملاً غلط «نایت» راجع به فیلم‌های مارسل کارنه مثل «مهمانان شب» و «بچه‌های بهشت» که برخلاف عقیده مورخ آمریکایی به این قصد درست شدند که در لفاف داستان‌های گذشته، واقعیت عصر حاضر نمایانده شود. در این باره همین بس که تماشاگران با استقبال از این آثار نشان دادند که معنی نهفته آن را درک کرده‌اند.
  3. نیز باید این نکته را افزود که فیلم «کلاغ» (غرابّ) اثر «کلوزو» کاملاً مفهوم سیاسی داشته و به همین علت بر همین فیلم پس از آزادی خاک فرانسه مجادلات شدیدی در گرفت که نویسنده این سطور شاهدشان بود.

 

 

 

  این مقاله را ۱ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *