جایی میان آسمانخراشها

برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
موسسه گسترش فرهنگ و مطالعات
برای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
بزودی 30book انتشارات آگاه بزودی بزودی بزودی

کتاب «بیست دقیقه در منهتن» یادداشتهای مایکل سورکین، معمار و منتقد شهری است از سالها زندگی و کار در منهتن نیویورک. او مخاطب را در طول بیست دقیقهای که بین خانه و محل کارش پیاده فاصله است، به گردشی در خیابانها، پیادهروها، ساختمانها و آسمانخراشهای منهتن میبرد و کمک میکند بهتر با سازوکارهای شهری و شکلگیری بناها آشنا شوند.
بیست دقیقه در منهتن
نویسنده: مایکل سورکین
مترجم: امیر یدالهپور
ناشر: بان
نوبت چاپ: ۲
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۲۷۲
کتاب «بیست دقیقه در منهتن» یادداشتهای مایکل سورکین، معمار و منتقد شهری است از سالها زندگی و کار در منهتن نیویورک. او مخاطب را در طول بیست دقیقهای که بین خانه و محل کارش پیاده فاصله است، به گردشی در خیابانها، پیادهروها، ساختمانها و آسمانخراشهای منهتن میبرد و کمک میکند بهتر با سازوکارهای شهری و شکلگیری بناها آشنا شوند.
بیست دقیقه در منهتن
نویسنده: مایکل سورکین
مترجم: امیر یدالهپور
ناشر: بان
نوبت چاپ: ۲
سال چاپ: ۱۳۹۸
تعداد صفحات: ۲۷۲

برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
موسسه گسترش فرهنگ و مطالعات
برای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
بزودی 30book انتشارات آگاه بزودی بزودی بزودی

معماران و شهرسازان عموماً به طرحها و ساختههایشان شناخته میشوند. کمتر معمار شناخته شدهای را میتوان سراغ گرفت که نه به خاطر طراحیها که به دلیل نوشتن و نقد معماری معروف باشد. دلیل این امر شاید در همان تصور عام و تلقی معمول آموزشهای آکادمیک معماری نهفته باشد که معماران و طراحها تربیت میشوند که بسازند نه آن که بنویسند، تفکری که نوشتن را برای معمارها نوعی فعالیت ثانویه قلمداد میکند که قرار هم نیست زیاد عمیق باشد. (نسخه صوتی مقالهی نقد و معرفی کتاب بیست دقیقه در منهتن را از اینجا میتوان بشنوید.)
اما معمارانی هم هستند که این قاعدهی کلی را بر هم بزنند و قلمشان نه فقط برای کشیدن که برای نوشتن هم استفاده شود. مایکل سورکین، معمار، شهرساز و منتقد شهری یکی از همین افراد است. شهرت سورکین مدیون نوشتههایی چندوجهی است که بین ابعاد کالبدی شهر و ساختار اجتماعی و فرهنگی آن پیوند برقرار کردهاند. رویکرد سورکین و امثال او در تحلیلها، بناها و فضاها – چه در سطح تحلیلهای کلی و عام از معماری و شهرسازی و چه حتی در سطح تخصصیتر – مغفول مانده است.
یک طرف ماجرا این واقعیت است که عامه مردم تصور دقیقی از عوامل دخیل در ساخت یک ساختمان، شکلگیری یک محله و پیریزی یک شهر ندارند. طرف دیگر هم آن است که مسائل فنی و تکنیکی طراحی معماری آن قدر گسترده هست که فرصتی برای تعمق فردی و دقیق همهی معمارها در باب پیشینهی شهرها و محیطهای مصنوع، نوشتن و نشر آن باقی نگذارد.
اینجاست که اهمیت کار سورکین دوچندان میشود. او دست روی مسائلی میگذارد که کمتر کسی به آن میپردازد. کتاب بیست دقیقه در منهتن باب گفتوگو را باز میکند، و باعث میشود شکاف بین ما و محیطها پر شود. سورکین به مخاطب غیرتخصصی معماری و شهرسازی کمک میکند محیط ساخته شده را بهتر درک کنند و به همصنفان خودش یادآوری میکند که معماری فقط آن خطهایی نیست که روی کاغذ بکشند و بعد تبدیل شود به سقف و ستون و فضا. معماری فقط ستون و سقف و پنجره نیست.
معماری و شهر روی زمینهای از روابط و ساختارهای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی واقع میشوند. ایدهها و ذهنیتها باید به چالش کشیده شوند و ساختارهای شهری نیازمند بازاندیشیاند، به بیان نویسنده «تجسم یافتن یک نظام فرمی و اجتماعی برای همهی افراد زمین شایسته و سودمند نیست و آنچه برای جنرال موتورز خوب است، الزاماً به درد کل آمریکا، مردمش و جهان نمیخورد![1]
مایکل سورکین مخاطب را به گشت و گذاری در منهتن نیویورک میبرد. بیست دقیقه مدتی است که سورکین از خانه تا محل کارش قدم میزند. از «پلهها»ی آپارتمانی که در آن ساکن است، شروع میکند، به «سکوی ورودی» میرسد، از در ساختمان خارج میشود و «بلوک» را بررسی میکند و بعد بحث را به «میدان واشنگتن»، «محوطهی لاگواردیا»، «سوهو»، «خیابان کانال»، «تریبکا»، «شماره ۱۴۵ خیابان هادسون» میکشاند. او در خلال توصیف این پیادهروی، کیفیتهای کالبدی و اجتماعی شهر را بازگو میکند.
از تجربه شخصی خودش شروع میکند و آن را به جزئياتی پیوند میزند که باید در زمینه عمومیترشان دیده شوند. به خاستگاهها سرک میکشد و گاهی هم حین توضیح یک کلیت پذیرفتهشده شروع به شرح مثالی جزئی میکند.
از ساختوسازها، فعالیتهای فصلی، تغییرات زندگی تجاری، تغییرات فرهنگ و جمعیت، رخدادهای شادمانه شهر و همینطور کیفیتهای محیط پیرامون خود میگوید. پای افراد، جنبشهای مدنی، سازوکارهای قانونی، باید و نبایدهای اجتماعی و حتی تبعیض علیه یک قومیت، مذهب یا نژاد را وسط میکشد، منطق تصمیمهای مدیران شهری را برملا میکند تا نشان دهد شهر از سازوکارهای درهمپیچیدهای تبعیت میکند.
و معماری آن طور که خیلیها تصور میکنند، فقط ساخت بنایی ساده نیست: «میخواستم مباحثی را کنار هم بیاورم که معمولاً از هم جدا هستند؛ فرم، اقتصاد، جامعهشناسی، سیاست و زندگی شبانهروزی. برای مثال میخواستم نشان بدهم تناسبات پلهها چگونه به سازماندهی املاک (و مسائل فراتر از آن) مرتبط میشود».
نوشتن کتاب بیست دقیقه در منهتن به خاطر نامنظم بودنش زمان زیادی از نویسنده برده است. شروع کار روی آن به پیش از واقعهی یازدهم سپتامبر برمیگردد و قرار بوده که یک یادداشت روزانهی بیسروصدا باشد، اما رخدادهای بزرگ وارد آن شده و پس از آن نویسنده بنا به ادعای خودش دیگر نمیتوانسته وانمود کند که یازدهم سپتامبر رخ نداده یا چرخه زندگی و حواس روزمرهاش تغییر نکرده است.
سورکین آن حمله را زمانی که از خانه بیرون زده تا به مرکز شهر برود به چشم میبیند و دربارهاش مینویسد: «آن برجها از پنجره اتاق نشیمن ما در آنابللی دیده میشدند و در مسیرم به دفتر کارم همواره پیدا و پنهان بودند. دفتر کارم در خیابان هادسون از مرکز تجارت جهانی چندان دور نبود، باران خاکستر و کاغذ ناشی از ویرانی آنها همهجا را پوشاند و بوی مرگ اجتنابناپذیر شد».
حادثهی بزرگ تأثیر انکارنشدنی خود را بر جزئیات و فعالیتهای رورمزهی سورکین و درک او از محیط باقی گذاشت. آن برجها از خط آسمان شهر حذف شدند. حتی در طی مدت نوشتن کتاب آنابللی – ساختمانی که سورکین ساکن آن بود– تغییر کرد و محل کارش جابجا شد. با وجود همه اینها خیابانها به حالت عادی خود بازگشتند و برنامهریزی و ساختوساز به شکل معمول ادامه پیدا کرد.
محلهها و شهرها همواره در فاصلهی آنچه بوده و آنچه خواهد بود در گذارند. تغییرات در حال پیشروی است و سورکین این گذار را در خلال نوشتهاش شرح میدهد، گذار از ساختارهای مدرنیستی قرن بیستم به تقارن و دوربینهای جاسوسی که نشانههای شهر امپراتوری قرن بیستویکماند. کتاب بیست دقیقه در منهتن بسیار تحت تأثیر کتاب مرگ و زندگی شهرهای بزرگ آمریکایی (۱۹۶۱)، نوشتهی جین جیکوبز است.
جیکوبز شهرساز یا معمار نبود و نظریاتاش را فقط بر پایه زندگی در بافت شهری منهتن ریخته بود؛ او منتقدی اجتماعی بود که آرمان حضور فعال اجتماع در کالبد شهرها را در سر داشت و کیفیتهای حضور مردم را در خیابانها و پیادهروها گوشزد میکرد. شاید بتوان گفت داستانی بودن کتاب سورکین نیز در پی بیان واقعی این کیفیتهاست. درسی که از سورکین میآموزیم تعامل با تمام چیزهایی که در هم آمیختهاند و فضای شهرها را شکل میدهند.
منهتن
[1] . اشاره به فراگیر شدن فرمهای مدرنیته کمینهگرا در معماری که به سرعت با سرمایهداری جهانی جفت شدند و توفیق نهایی سبک آمریکایی دموکراسی و تلاش برای حقنه کردن به کل جهان که مورد نقد مایکل سورکین است: «آنچه برای جنرال موتورز خوب است برای کشور هم خوب است و آنچه برای ما [آمریکاییهاّ خوب است برای جهان هم خوب است.