اختر به سحر شمرده یادآر
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
موسسه گسترش فرهنگ و مطالعاتبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
بزودی 30book بزودی انتشارات آگاه بزودی بزودیشکوفههای عناب رمانی است لبالب. از ایران دورهی مشروطه تا روسیهی تزاری و از ترور ناصرالدینشاه تا فتح تهران به دست مشروطهخواهان را دربرمیگیرد. هستهی مرکزی داستان قرار است به توپ بسته شدن مجلس و قتل فجیع میرزاجهانگیرخان صوراسرافیل به فرمان محمدعلیشاه باشد اما چندین داستان شخصی درهمپیچیدهی جانگرفته در بطن رمان، روایت غیرخطی، پرشهای زمانی و راویان مختلف آن را به روایتی داستانی از ساحت زیست ذهنی و عینی آدمهای زمانهی استبداد صغیر تبدیل کرده است.
شکوفههای عناب
نویسنده: رضا جولایی
ناشر: چشمه
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۷
تعداد صفحات: ۳۱۸
شابک: ۹۷۸۶۲۲۰۱۰۰۰۹۶
شکوفههای عناب رمانی است لبالب. از ایران دورهی مشروطه تا روسیهی تزاری و از ترور ناصرالدینشاه تا فتح تهران به دست مشروطهخواهان را دربرمیگیرد. هستهی مرکزی داستان قرار است به توپ بسته شدن مجلس و قتل فجیع میرزاجهانگیرخان صوراسرافیل به فرمان محمدعلیشاه باشد اما چندین داستان شخصی درهمپیچیدهی جانگرفته در بطن رمان، روایت غیرخطی، پرشهای زمانی و راویان مختلف آن را به روایتی داستانی از ساحت زیست ذهنی و عینی آدمهای زمانهی استبداد صغیر تبدیل کرده است.
شکوفههای عناب
نویسنده: رضا جولایی
ناشر: چشمه
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۳۹۷
تعداد صفحات: ۳۱۸
شابک: ۹۷۸۶۲۲۰۱۰۰۰۹۶
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
موسسه گسترش فرهنگ و مطالعاتبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
بزودی 30book بزودی انتشارات آگاه بزودی بزودیاختر به سحر شمرده یادآر
رضا جولایی حالا بیش از سی سال است که در فضای ادبیات ایران حضور دارد؛ مروری بر آثار منتشرشدهاش او را نویسندهی کمکاری نشان نمیدهد. داستانهای کوتاه و رمانهای بلند نوشته و جایزه برده است. این نویسندهی هفتاد ساله با مجموعه داستان جامه به خوناب برندهی لوح زرین و گواهی افتخار بهترین مجموعه داستان بعد از انقلاب شد. نوشتن مجموعه داستان بارانهای سبز برای او تندیس جایزهی ادبی یلدا را به همراه داشت و سیماب و کیمیای جان نام او را به عنوان برندهی تندیس جشنواره ادبی اصفهان و همچنین برندهی جایزهی تقدیری مهرگان به ثبت رساند.
اگرچه انزوا و سکوت جولایی در سالهایی سبب شد نام او در شلوغی و هیاهوی فضای نشر داستانی ایران کمرنگ شود اما به نظر میآید باز نشر دو رمان سوقصد به ذات همایونی و شب ظلمانی یلدا در چند سال گذشته توسط نشر چشمه و حالا انتشار جدیدترین رمانش با عنوان شکوفههای عناب از سوی همین نشر قرار است نام جولایی را دوباره در ویترین کتابفروشیها طنینانداز کند.
تاریخ دستمایهی داستاننویسی جولایی است، به گوشهوکنارش سرک میکشد، شخصیتهایش را در کشاکش حوادث و مصیبتهای تاریخی میآزماید و روایتهایی پرخون و جاندار داستانی خلق میکند.
جنگهای بین ایران و روسیه در دوران فتحعلیشاه قاجار در شب ظلمانی یلدا، ترور محمد مسعود روزنامهنگار آزادیخواه و مدیر روزنامهی مرد امروز در یک پرونده کهنه و ترور نافرجام محمدعلیشاه در سوءقصد به ذات همایونی حوادثی تاریخی هستند که تا پیش از شکوفههای عناب جولایی سراغ آنها رفته و داستانهایش را با تکیه بر آنها ساخته و پرداخته است با این همه جولایی رمانهایش را در دستهی «رمان تاریخی» قرار نمیدهد بلکه تنها تاریخ را جولانگاه تخیل داستانیاش میداند و در کنار مستندات تاریخی حوادث و آدمهای داستانی خودش را میسازد:
«نسل جدید منتقدان که بیشتر هم جوان هستند و بسیار تیزهوش، دانش بیشتری دارند تا تفاوت میان رمان اصالتا تاریخی و رمانی را که بر زمینهی تاریخ شکل گرفته، تشخیص دهند. رمان تاریخی براساس قطعیت تاریخی شکل میگیرد. رمان برگرفته از تاریخ فاقد چنین قطعیتی است و در مرز تخیل و واقعیت میچرخد. اینجا روایت تاریخ ابزاری است که داستان را از تاریخ دور میکند.
تاریخ برای من عاملی است برای شکل دادن به آشناییزدایی که شکلوفسکی آن را تعریف میکند. این آشناییزدایی هنر را از روزمرگی و از وجه تاریخی دور میکند. «سوءقصد…» درحقیقت روایت تاریخ نیست، روایتی است بر مبنای تاریخ و مستقل از آن. شخصیتها بر مبنای واقعیتهای تاریخی از صافیهای ذهن من گذشتهاند و به شخصیتهای تاریخی داستانی مبدل شدهاند. «سوءقصد…» تاریخی است همراه با ذهنیت من. مابهازایی در واقعیت دارد.»[۱]
شکوفههای عناب رمانی است لبالب. از ایران دورهی #مشروطه تا روسیهی تزاری و از ترور ناصرالدینشاه تا فتح تهران به دست مشروطهخواهان را دربرمیگیرد. هستهی مرکزی داستان قرار است به توپ بسته شدن مجلس و قتل فجیع میرزاجهانگیرخان صوراسرافیل به فرمان محمدعلیشاه باشد اما چندین داستان شخصی درهمپیچیدهی جانگرفته در بطن رمان، روایت غیرخطی، پرشهای زمانی و راویان مختلف آن را به روایتی داستانی از ساحت زیست ذهنی و عینی آدمهای زمانهی استبداد صغیر تبدیل کرده است.
چهار شخصیت در این رمان بلند راویان جولاییاند؛ زرینتاج (زن جهانگیرخان صوراسرافیل)، داودخان (وردست جهانگیرخان در روزنامه)، بوریس نیکولایف (آجودان مخصوص لیاخوف) و طیفورخان (یاور فوج قزاق)؛ در دل صفحات کتاب و از میان کلمات هر راوی، بارها لیاخوف دستور به توپ بستهشدن مجلس را میدهد، بارها خونگرم ملکالمتکلمین و جهانگیرخان صوراسرافیل بر زمین باغشاه ریخته میشود و محمدعلیشاه با چکمههای سرخش در داستان رفت و آمد میکند.
با وجود سه راوی مرد تک صدای راوی زن در داستان گم نمیشود؛ رمان با روایت زرینتاج شروع و تمام میشود و میرزاجهانگیرخان و مشروطهی جوان هرچه در روایت راویان مرد بارها مورد خیانت قرار میگیرند، تهدید میشوند و به قتل میرسند اما در روایت زرینتاج جان میگیرند، شناخته میشوند و میبالند. جولایی در صدای راوی زنش جزییات تحریفنشدهی حوادث و شخصیتها را تعریف میکند و بر چهرهی تاریخ مذکر خنج میکشد.
«البته در این رمان [یک پرونده کهنه] مسعود شخصیت اصلی نیست حتی خود نقل واقعهی ترور هم موضوع اصلی نیست؛ درست مثل «سوءقصد به ذات همایونی» اینها بهانه است برای پرداختن به مقولاتی که دغدغهی اصلی من است، آدمها در برابر حوادث بزرگ یا در برابر تاریخ شخصیت دیگری از خود نشان میدهند که من به این شخصیتها علاقهمندم.»[۲]؛ آخرین رمان جولایی مانند آثار قبلیاش آکنده از بزنگاه است.
شخصیتهای داستان مدام در برابر پرسشهای اخلاقی و موقعیتهای تراژیک قرار میگیرند و مجبورند دست به انتخاب بزنند؛ در هر فصل مدام شخصیتها در دوری از دروغ، خیانت، نفرت، عذاب وجدان و استغاثه سرگردان و اسیر مکافات جنایتهایشانند.
دیگر فقط با تیرگی تاریخی به توپ بستهشدن مجلس، قتل آزادیخواهان و روزهای استبداد صغیر روبهرو نیستیم.
جولایی کوشیده است قالب کلیشهای دریافت ما از تراژدی آن دوران را بشکند و با بردنمان به جهان درونی شخصیتها اجازه دهد با وجه شخصی آدمهای ساکن جهان استبدادی روبهرو شویم، ببینیم چگونه ساحت تاریخی زمانهشان زندگی و شخصیتشان را متاثر میکند، در فضای آن دوران نفس بکشیم، خودمان را جایشان بگذاریم و قضاوتشان کنیم؛ رمان تلاشی است برای فراهم آوردن فرصت تجربهی زیست انسانی از دورهای که روایت تاریخی آن همیشه غالب بوده است اما جولایی چقدر در انتقال این تجربه موفق بوده است؟
شخصیتپردازی، لحن مناسب و گرهخوردن روایتهای شخصی در ظاهر منفک به هم اگرچه که چیرهدستی و تجربه نویسنده را در نگارش و پردازش رمان طی سالیان به اثبات میرسانند با این همه اما نمیتوان این نکته را تذکر نداد که جولایی در شکوفههای عناب یک قصهگوی مجنون و افراطی است، انگار قصد کرده تبحرش در قصهگویی را به رخ خواننده بکشد.
دهها شخصیت و ماجرا را وارد زمین بازی داستانش میکند، مدام در تاریخ، جغرافیا و ادبیات چرخ میزند، شخصیتهای تاریخی و تخیلی را روبهروی هم قرار میدهد و در هر فصل تراژدیهای کوچک و بزرگ را پشت سر هم روایت میکند تا داستان را پیش ببرد.
وفور و کثرت شخصیتها و تراژدیها بیامان و رگباری اما در آخرین اثر جولایی بیش از آنکه شبیه دسته هیزمی باشد که به فروزانتر شدن شعلهی داستان کمک کند شبیه تودهی سنگینی از برگهای روی هم تلنبار شده است که جاذبهی داستان را خفه کرده و بعید نیست خردهروایتهای مکرر مرگ و نکبت و شوربختی خواننده را دچار خستگی و دلزدگی کند.
چالشهای شخصیتهای اصلی به خودی خود برای افزودن بار دراما و تراژدی به داستان کافیاند و ضرورتی به شاخ و برگ دادن اندوه در تیره و شجرهی هرکدامشان حس نمیشود. نویسنده خواسته رمانش از یادنامهای دراماتیک در رثای صوراسرافیل ناکام و مشروطه فراتر برود اما در دام دراماهای شخصی مفرط افتاده و کشش و رواییاش مخدوش شده است.
شکوفههای عناب داستان دورهی استبدادی محمدعلیشاه قاجار است، پیش از خواندنش هم میدانیم عرادهها به مرکز شهر آورده میشوند، مجلس به توپ بسته میشود، صوراسرافیل تعطیل و جهانگیرخان اعدام میشود و تهران سرانجام به دست مشروطهخواهان فتح میشود.
قرار نیست با خواندن رمان جولایی حادثه به شکل دیگری تعریف شود، معجزهای رخ دهد، مردگانی از قبر برخیزند و خون از تنی و پیراهنی شسته شود، قبل از خواندنش هم میدانیم در پیشروی ادبیات و عقبنشینی تاریخ حوادث با غلظت و اندوه و یاس بیشتری بازخوانی میشود.
اما یک زنِ جوان بیوه، یک آجودان روس شاعرپیشه، یکور دست خائن و یک یاور قزاق فاسق اینجا هستند تا قصهی زندگیها و روحهای ترسخوردهای را بگویند که در تاریخ رسمی آن دوران گموگور شدند. شکوفههای عناب چندین قصهی تاریک از آدمهای معمولی در سالهای طویل استبداد است اگر حوصله داشته باشید.
اختر به سحر شمرده یادآر
- شروقی، علی، نویسنده مجاز به جعل تاریخ است؛ گفتوگو با رضا جولایی به مناسبت انتشار رمان سوءقصد به ذات همایونی، روزنامه شرق، شماره ۱۸۲۷، شهریور ۱۳۹۲
- محمدی، سایر، مینویسم تا شاید جهان زیباتر شود؛ گفتوگو با رضا جولایی، روزنامه ایران، شماره ۶۲۸۴، مرداد ۱۳۹۵