vinesh وینش
vinesh وینش

 

سایت معرفی و نقد کتاب وینش همکاران

سه خواهر

نویسنده: آنتون چخوف

مترجم: پرویز شهدی

ناشر: پارسه

نوبت چاپ: ۳

سال چاپ: ۱۳۹۸

تعداد صفحات: ۱۳۶

شابک: ۹۷۸۶۰۰۲۵۳۲۶۳۳

  این مقاله را ۱ نفر پسندیده اند

سه خواهر

تهیه این کتاب


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

چکیده داستان:


این نمایشنامه درباره‌ی زندگی خانواده پروزروف است: سه خواهر بنام‌های اولگا، ماشا و ایرینا و برادرشان آندره‌ی. آنها از زندگی خود در شهرستان ناراضی هستند و امیدوارند بتوانند دوباره روزهای خوب مسکو را تجربه کنند.‌‌ مسکو آرزوی آن‌ها به آینده‌ای بهتر است. اما به‌تدریج از این رویای خود بیشتر فاصله می‌گیرند.

سه خواهر و برادرشان آندره‌ی، تحصیل‌کرده و با فرهنگ هستند و به چند زبان صحبت می‌کنند، اما تحصیلات و موقعیت آن‌ها در شهری کوچک با ویژگی‌های روستایی حاصلی برای‌شان ندارد.
ماشا همسر یک معلم بنام فئودور ایلیچ کولیجین است. در ابتدا ماشا فریفته استعداد شوهرش بوده، اما اکنون هفت سال بعد از ازدواج‌شان او را مردی کودن می‌داند.


اولگا‌ دختر بزرگ خانواده در ابتدا در مدرسه‌ای آموزگار بوده‌ و در انتهای نمایش به مدیریت مدرسه ترفیع مقام پیدا می‌کند، اما او درهرحال ناراضی است و همیشه از سردرد می‌نالد. ایرینا جوانترین خواهر در آرزوی رفتن به مسکو و پیدا کردن عشق واقعی خویش است. آندره‌ی تنها پسر خانواده است که قرار است شغلی دانشگاهی در مسکو پیدا کند و امید خواهران به اوست. اما درعین حال او عاشق ناتاشا ایوانوا دختری شهرستانی است.


آندره‌ی و ناتاشا با هم ازدواج می‌کنند و صاحب یک فرزند می‌شوند و کم‌کم ناتاشا‌ کنترل امور خانواده را به‌دست می‌گیرد و از دو خواهرشوهر خود می‌خواهد، دو نفری در یک اتاق زندگی کنند تا فرزند خودش بتواند دارای یک اتاق مستقل باشد. این درحالی‌است که آندره‌ی مجبور می‌شود به دلیل باخت‌های پی‌درپی در قمار، خانه را به گرو بگذارد. ماشا با یک افسر ارتش به‌نام ورشینین رابطه می‌گیرد. افسری که متاهل است و همسری دارد که مرتب دست به خودکشی می‌زند. دو ارتشی دیگر هم به نام‌های توزنباخ و سولنی به ایرینا ابراز عشق می‌کنند.‌


در آخرین پرده‌ی نمایش سربازهایی که دوستان خانواده‌ی پروزروف هستند و از جمله ورشینین که ماشا عاشق اوست، در حال آماده شدن برای ترک آن ناحیه هستند. از طرف دیگر ایرینا که به توزنباخ جواب مثبت داده و می‌خواهد همراه او به مسکو برود، با ناباوری خبردار می‌شود که او در دوئل با سولنی کشته شده‌است. به این ترتیب رویای سه خواهر برای رفتن به مسکو و داشتن زندگی باشکوه‌تر نقش بر‌آب می‌شود.

 

 

سه خواهر

 

 

درباره کتاب:


رمان سه‌ خواهر تابلوی زيبا و غمگینی از اشرافیت روبه زوال روسیه است. اشرافی که مرددند، از کار سخت بیزارند، ورشکسته‌اند، در عشق ناکام‌اند، مدام فلسفه‌بافی می‌کنند، قادر نیستند استعدادهای خود را به‌کار بگیرند و از آینده بیمناک‌اند. اما در نهایت کورسوی امیدی در قلب‌شان روشن است. و این زوال راه را برای‌ تازه‌به‌دوران رسیده‌هایی مثل ناتاشا باز می‌کند. اینان کسانی هستند که قدر چنین موقعیتی را بخوبی می‌دانند و به آن چنگ می‌زنند و به این‌ترتیب طبقه‌ی جدیدی از این خرده بورژواها شکل می‌گیرد.

 

 

سه خواهر آنتوان چخوف

 

 

درباره نویسنده:

آنتون پاولوویچ چِخوف (زاده ۲۹ ژانویه ۱۸۶۰ در تاگانروگ – درگذشته ۱۵ ژوئیه ۱۹۰۴) پزشک، داستان‌نویس، طنزنویس ونمایش‌نامه‌نویس برجسته روس است. هرچند چخوف زندگی کوتاهی داشت و همین زندگی کوتاه همراه با بیماری بود اما بیش از ۷۰۰ اثر ادبی آفرید.

او را مهم‌ترین داستان کوتاه‌نویس برمی‌شمارند و در زمینه نمایش‌نامه‌نویسی نیز آثار برجسته‌ای از خود به‌جا گذاشته‌است. آنتوان چخوف در ۴۴ سالگی بر اثر خون‌ریزی مغزی درگذشت.

 

بخشی از کتاب:

ورشنین:
خب، اگر کسی به ما چای نمی‌دهد، دست‌کم حرف‌های فیلسوفانه بزنیم.
توزنباخ:
هرطور میل شماست. درباره‌ی چه موضوعی صحبت کنیم؟
ورشنین:
درباره‌ی چه‌موضوعی؟ دسته‌جمعی برویم در عالم رویاها…به‌طور مثال، زندگی در آینده، دویست یا سیصدسال پس از ما چه‌ شکلی خواهد بود؟

توزنباخ:
خب، پس از ما، آدم‌ها با بالون در هوا پرواز خواهندکرد. برش کت‌ها عوض خواهدشد، شاید به حس ششمی در آدم‌ها پی‌ببرند،‌ حسی که توسعه خواهدیافت. ولی زندگی به‌ همین‌صورت باقی می‌ماند؛ زندگی‌ای دشوار، پر رمز و راز و شادمانه. هزارسال دیگر هم باز آدم‌ها آه‌کشان می‌گویند: « آه که زندگی‌کردن چه دشوار است.» ترس از مرگ هم همواره وجود خواهد داشت و هیچ‌کس هم دلش نمی‌خواهد بمیرد.

ورشنین:
[پس از کمی فکر کردن] چه‌طور توضیح بدهم، به‌گمانم همه‌چیز رفته‌رفته تغییر خواهدکرد. هم‌اکنون هم این تغییرها در برابر چشمان‌‌مان رخ می‌دهد. تا دویست یا سیصدسال، شاید هم هزارسال دیگر، اهمیتی ندارد درچه مدت زمانی، زندگی تازه‌ای برقرار خواهدشد. زندگی سرشار از خوشبختی.

البته ما تا آن موقع زنده نیستیم. اما برای همین و این آرزو زنده‌ایم، کار می‌کنیم و رنج می‌بریم. این ما هستیم که زندگی آینده را می‌آفرینیم. حتا این تنها هدف زنده‌بودن‌مان است و اگر موافق باشید، همین موضوع خوشبختی‌مان را تشکیل می‌دهد.

[ماشا به ملایمت می‌خندد.]

 

شاید این مطالب را هم دوست بدارید:

  1. پزشکان نویسنده و نویسندگان پزشک

    • رشته‌ی پزشکی و حواشی آن همیشه الهام‌بخش شمار زیادی از داستان‌ها در قالب کتاب‌، فیلم‌، سریال و برنامه‌های تلویزیونی بوده است. اما پزشکان، همیشه فقط موضوعات خوبی برای داستان نیستند… 
  2. چخوف و توصیه‌هایش: نشان بده، نگو!

    • مساله، انتخاب شیوه‌های قدیمی یا جدیدِ نوشتن نیست! نویسنده در هنگام نوشتن به هیچ فرمی فکر نمی‌کند. چرا که کلمات، آزادانه و بدون هیچ قدوبندی از روح او بر روی کاغذ جاری می‌شوند. این را آنتون چخوف می‌گوید…
  3. چخوف: بافرهنگ بودن یعنی چه؟

    • چخوف در 1886 به برادرش نامه‌ای نوشت. نامه از مسکو برای نیکلای که آن زمان 28 ساله بود. نیکلای دوسال مسن‌تر از آنتون چخوف بود، اما روحیاتی ناسازگار داشت. آنتون برای نیکلای نوشت که چقدر او را دوست دارد…
  4. چخوف درباره‌ی عشق

    • در داستان‌هایی که چخوف درباره‌ی عشق نوشته، این پرسش مطرح می‌شود که اگر این عشق به وصلت دراز مدت بدل شود، عاقبتش چه خواهد شد؟ وقتی مرتب بر ناپایداری لحظه‌ی عشق و غیرمنطقی بودن آن تاکید می‌شود…
  5. 6 داستان برای شروع چخوف‌خوانی

    • آنتون پاولویچ چخوف (۱۸۶۰-۱۹۰۴) نوشتن را از نوجوانی، زمانی که در شهر زادگاهش تاگانروگ درس می‌خواند شروع کرد. داستان‌های اولیه او طرح‌های تندی از زندگی اقشار مختلف روسیه هستند که در آن‌ها به ویژه زندگی حقیر و ملال‌آور شهرستانی، بوروکراسی روسی و چاکرمنشی و دورویی کارمندان مسخره شده است…
  6. یک زندگی‌نامه‌ی مصور مسحورکننده

    • تصاویر یکی‌یکی جلوی نظر بیننده رژه می‌روند: آنتونِ کودک در شهرستانی در روسیه، آنتون نوجوان و کمی بعد «چخوفِ» جوان، سال‌های کارآموزی و تحصیل چخوف جوان، سال‌های موفقیت او در مسکو و پترزبورگ، چخوفی که موفق و موفق و موفق‌تر می‌شود…
  7. درباره‌ی برخی داستان‌های فلسفی چخوف

    • شاید بزرگ‌ترین درس فلسفی ‌ـ‌ عقیدتی ‌ـ‌ فکری که بتوان از مجموع آثار چخوف گرفت این باشد: «در اندیشه‌ی چخوف، اصل قضیه نه در شرایط، بلکه در خود انسان‌هاست»…
  8. زندگی آنتون پاولوویچ چخوف در سه دقیقه

  9. معمولیِ نفرت انگیز

    • چخوف نیز، مانند بسیاری از نویسندگان دیگر در برابر زندگی کارمندی اساسا شمشیر را از رو بسته است و تلاش می‌کند به سبک خود به این شیوه‌ی زندگی حمله کند، به نظر او کارمندان حاملان فاجعه هستند…
  10. باغ آلبالو

    • خانواده‌ی بانو رانوسکی در حال ورشکستگی است. تنها راه پیش‌ روی ‌آنها به حراج گذاشتن باغ‌آلبالو‌ و ملک موروثی است. اما‌ با وجود دل‌بستگی به این‌باغ، هیچ تلاشی برای نجاتش نمی‌کنند…
نویسنده معرفی: عفت زهره‌وندی

نوشته‌ها و کتاب‌های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *