سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

روزنامه خاطرات یک آدم ناقابل

نویسنده: جورج گروسمیت, ویدون گروسمیت

مترجم: شهلا طهماسبی

ناشر: نشر نو

نوبت چاپ: ۲

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۲۴۸

شابک: ۹۷۸۶۰۰۷۴۳۹۳۸۸


تاکنون 5 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند
روزنامه خاطرات یک آدم ناقابل

تاکنون 5 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

تهیه این کتاب

 

 

کتاب «روزنامه خاطرات یک‌آدم ناقابل» نوشته‌ی جورج گروسمیث و تصویرگری برادرش، ویدون گروسمیث است که اولین‌بار در سال ۱۸۹۲ چاپ شده است. این کمدی مصور را نشر نو با ترجمه‌ی شهلا طهماسبی از سال ۹۶ روانه‌ی بازار کرد.

 

 

درباره‌ی داستان

 

ژانر کمدی کلاسیک در انگلستان، به‌گفته‌ی بسیاری از صاحب‌نظران از جاناتان سویفت آغاز شده است و در این کشور قدمت طولانی دارد؛ همچنین کمدی را می‌توان به دسته‌های مختلف مثل کمدی موقعیت‌ها، کمدی خطاها و… تقسیم کرد؛ این کتاب در زمره‌ی کمدی‌های تلخ یا انتقادی قرار می‌گیرد؛ شاید در نگاه اول تشخیص انتقادی‌بودن آن سخت به‌شمار آید؛ اما برای درک بهتر آن باید نگاهی به جامعه‌ای که داستان در آن روایت می‌شود یعنی جامعه‌ی ویکتوریایی اواخر قرن هجدهم داشت.

 

در آن دوران مردم علاقه‌ی بسیار زیادی به خواندن خاطرات افراد مشهور و اشراف داشتند؛ همچنین افراد طبقه‌ی متوسط برای مهم‌جلوه دادن خودشان به ناشران پول می‌دادند تا خاطراتشان چاپ شود؛ با این کار، تلاش می‌کردند تا خود را به طبقات بالاتر جامعه نزدیک کنند. جورج گروسمیث که کمدی‌نویس ماهری‌ است با دیدن ضعف‌های جامعه‌ی خود، شخصیتی با نام چارلز پوتر را خلق می‌کند تا آینه‌ی طبقه‌ی متوسط جامعه باشد. او به داستان خود رنگ‌وبوی طنز می‌دهد؛ اما در لایه‌های زیرین کتاب، از جامعه خود انتقاد می‌کند.

 

 

بیشتر با چارلز پوتر آشنا شویم

 

همه‌ی افراد در طول زندگی بارها به‌فکر نوشتن خاطرات روزانه‌ی خود افتادند؛ چارلز پوتر هم از این قاعده مستثنا نیست. او امید دارد که با نوشتن خاطرات روزانه‌ی خود که شامل روابط، رفت‌وآمدها و اتفاقات ساده‌ی روزانه‌اش است بتواند کتاب خاطراتی چاپ کند؛ چراکه معتقد است خاطراتش، دست کمی از دیگر کتاب‌های منتشرشده ندارد. او تکیه‌کلام جالبی هم دارد که می‌گوید: «تنهاچیزی که مرد را می‎‌سازد نوشتن خاطرات روزانه است.»

 

چارلز پوتر کارمند میان‌سال ساده‌ای است که در شرکت تجاری قدیمی‌ای کار می‌کند و با همسرش کَری از زندگی خود در محله‌ای آرام در حومه‌ی لندن کاملاً خشنودند. این کارمند مبادی آداب، متعلق به نسلی است که دوره‌ی آن سرآمده؛ نسلی که برای سلسله‌مراتب اجتمایی و تشریفات، احترام زیادی قائل بود؛ اما اواخر قرن نوزدهم است و انقلاب صنعتی، علاوه‌بر تحولات سیاسی، تغییرات اجتمایی فراوانی را پدید آورده؛ به‌طوری که نسل جدید ارزش‌های قدیمی را ناکارآمد و بی‌مصرف توصیف می‌کند.

 

درنتیجه، مواجهه‌ی آقای پوتر با همکاران جوانش که متعلق به نسل متفاوت‌تری‌اند، دردسرهای خنده‌داری ایجاد می‌کند. این دردسرها تنها به محله‌کار آقای پوتر محدود نمی‌شوند؛ لوپین تنهافرزند آقای پوتر و همسرش، بعد از اخراج از محل کار به خانه‌ی پدرش برمی‌گردد؛ ولی روحیه‌ی سنت‌شکن و بی‌پروای او با محافظه‌کاری و سنت‌گرایی پدرش ناسازگار است و همین ‌ماجرا نقطه‌ی عطف کتاب محسوب می‌شود؛ چراکه این ناسازگاری به گفت‌وگوهای بامزه و خنده‌داری منجر می‌شود که خواننده بی‌نهایت لذت می‌برد.

 

نوشته‌ی برادران گروسمیث خط داستانی ساده‌ای دارد و ممکن است در ابتدا کمی خسته‌کننده و تکراری به‌نظر برسد؛ اما به‌محض اینکه خواننده بیشتر با شخصیت‌ها آشنا می‌شود و حال‌وهوای کتاب را درک می‌کند، روند صعودی داستان آغاز می‌شود و سخت می‌توان کتاب را زمین گذاشت. این کتاب اگرچه در ایران شهرت زیادی ندارد؛ اما یکی از کتاب‌های معروف و محبوب انگلیسی‌هاست؛ به‌طوری که از سال ۱۸۹۲ تا ۱۹۱۹ پانزده‌بار تجدید چاپ شد. براساس این رمان چند نمایش رادیویی و سریال تلویزیونی پخش شده است؛ همچنین بی‌بی‌سی یک‌فیلم کوتاه چهل‌دقیقه‌ای صامت در سال ۱۹۴۶ با اقتباس از این کتاب ساخته است.

 

 

برشی از کتاب

 

«امروز سر صبحانه موضوع را پیش کشیدم و گفتم، امیدوارم که اگر یک‌وقت اتفاقی برای من افتاد، دفتر خاطراتم تا آخر عمر برای هردوشان مایه‌ی دل‌خوشی باشد؛ بگذریم از این‌که ممکن است چاپ هم بشود و درامدی عایدشان کند. هردوشان قاه‌قاه زدند زیر خنده؛ اما معلوم بود کَری از کار خودش ناراحت شد؛ چون گفت: ’چارلی عزیزم بهت برنخورد اما اصلا این‌ فکر را به مغزت راه نده که خاطرات تو آن‌قدر برای دیگران جالب باشد که ناشری بخواهد چاپش کند.‘»

 

 

درباره‌ی نویسندگان

 

جورج گروسمیث (۱۸۴۷ تا ۱۹۱۲) و برادرش ویدون گروسمیث (۱۸۵۴ تا ۱۹۱۷) در یک خانوادهد هنری در لندن متولد شدند و خیلی زود بازیگری و نویسندگی پیشه کردند. این دوبرادر از هنرمندان به‌نام و حرفه‌ای در تئاتر بودند. جورج در سال ۱۸۵۴ بازیگری را آغاز کرد. ویدون نیز چند نمایشنامه ازجمله شب مهمانی نوشت که توجه بسیاری را برانگیخت.

 

 

 

 

نویسنده معرفی: نسترن صبری
روزنامه خاطرات یک آدم ناقابل
نوشته های شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *