سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

ازدواج آقای می سی سی پی

نویسنده: فردریش دورنمات

مترجم: حمید سمندریان

ناشر: قطره

نوبت چاپ: ۱۳

سال چاپ: ۱۴۰۰

تعداد صفحات: ۱۶۰

شابک: ۹۷۸۶۰۰۱۱۹۰۰۶۳


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند
ازدواج آقای می سی سی پی

تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

تهیه این کتاب

ازدواج آقای می سی سی پی با صحنه تیرباران سن کلود آغاز می‌شود؛ پس از شلیک گلوله انگار که اتفاقی نیفتاده باشد، ایستاده می‌ماند و سپس جلوی صحنه می‌آید: «مرگ من که شما شاهد اون بودید… در حقیقت، در پایان نمایش اتفاق می‌افته…».


داستان به ۵ سال پیش از صحنه اول بازمی‌گردد. آقای می‌سی‌سی‌پی، دادستان باسابقه و دوست قدیمی سن کلود به دیدار آناستازیا می‌آید؛ این‌دو به خاطر خیانت همسرانشان، آنها را مسموم کرده‌اند و حالا می‌سی‌سی‌پی بر این باور است که ازدواج او و آناستازیا، تقدیرشان است. اوبلوهه که دوران جوانی‌اش را با آناستازیا گذرانده و چند سال قبل دوباره او را در شهر ملاقات کرده، پزشکی است که ثروت خود را وقف نیازمندان نموده، اما اوضاع آن‌طور که انتظار داشته پیش نرفته‌است.

 

ازدواج آقای می سی سی پی

 


سرنوشت همه شخصیت‌ها به هم گره خورده‌است و هر کدام با عقاید منحصربه‌فرد خود، می‌خواهند دنیای حاضر را به دنیای ایده‌آلشان تبدیل کنند. دیالوگ‌های تأمل‌برانگیز و نگاه نقادانه و کنایه‌آمیز نویسنده به مسائل اخلاقی، اثر را چون صحنه جنگی میان نظریات گوناگون سیاسی و اجتماعی مجسم می‌سازد. دورنمات با اجزای نمادینی که در جای‌جای اثرش به چشم می‌خورد، همراه‌شدن عدالت و آزادی در جامعه و حل بسیاری از معضلات اجتماعی را غیرممکن می‌داند. کاراکتر‌ها و موقعیت‌های ویژه ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی و بازی نویسنده با زمان و شیوه روایت، اثری بی‌بدیل و نوآورانه پدید آورده‌است.


درباره نویسنده و مترجم


فریدریش دورنمات، ژانویه سال ۱۹۲۱ در شهر برن سوئیس متولد شد. با ورود به دانشگاه، رشته فلسفه و علوم الهی را برای تحصیل برگزید؛ اما علاقه‌مندی او به تئاتر و نوشتن و همچنین مواجهه با نمایشنامه‌هایی نظیر پوست دندان‌های ما اثر تورنتون وایلدر، نمایشنامه‌نویس بزرگ آمریکایی، سبب گام نهادن او به دنیای درام‌نویسی شد.

اولین نمایشنامه‌های او، چون این نوشته شد و مرد نابینا توجه مخاطبین را جلب نکرد، اما با استقبال منتقدان روبه‌رو شد. قاضی و جلادش، کشمکش بر سر سایه خر، قول، میداس، رومولوس کبیر، هرکول و طویله اوجیاس و نمایشنامه‌های شناخته‌‌شده‌تری چون ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی، ملاقات بانوی سالخورده، فیزیکدان‌ها و بازی استریندبرگ از آثار تحسین‌برانگیز دورنمات هستند. فلسفه، افسانه و کمدی سیاه با آثار وی گره خورده‌اند. نگاه واقع‌بینانه و میانه‌رو او به مسائل گوناگون در میان موقعیت‌های عجیب و بی‌بدیلی که خلق می‌کند، نمایشنامه‌هایش را منحصر به فرد می‌سازد.

 

فردریش دورنمات

 


شاید بدون کوشش و اهتمام حمید سمندریان، کارگردان و مترجم سرشناس و پدر تئاتر نوین ایران، آثار دورنمات هرگز این‌چنین به مخاطبان ایرانی معرفی نمی‌شدند. سمندریان فارغ از اجرا و کارگردانی آثاری از دورنمات، چون ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی، بازی استریندبرگ و ملاقات بانوی سالخورده، دست‌کم ۱۰ نمایشنامه‌ از آثار این نویسنده سوئیسی را به فارسی برگردانده است. او (در مقدمه ازدواج آقای می‌سی‌سی‌پی) درباره دورنمات می‌نویسد: «طرح اساسی اغلب آثار فریدریش دورنمات، چیزی جز تراژدی وجود انسانی نیست که به واسطه نحوه ارائه طنزآمیز و نیش‌دارشان، به صورت کمدی تغییر شکل می‌دهد.
نمایشنامه‌های او مملو از بدبینی‌های یک فیلسوف و پر از طعنه‌های سوزاننده و کشنده یک درام‌نویس متفکر است.»


بخشی از کتاب


سن کلود: خانم‌ها، آقایان: من، همون‌طور که ملاحظه فرمودید، لحظه‌ای پیش، هنگام خاموش‌شدن طنین ناقوس‌های کلیسا، تیرباران شدم. گلوله، تصور می‌کنم از بین دو کتف وارد بدن من شد -تعیین محل دقیق اون برام چندان آسون نیست- (دستش را به پشت خود می‌برد.) این گلوله در مسیر خودش قلب منو سوراخ کرد و از این نقطه سینه‌ام خارج شد. فراکمو سوراخ کرد، مدال‌ها هم خرد شدند و کاغذ دیواری هم کمی زخمی شد… البته این موضوع کمی ناراحت‌کننده‌س. چون نه مدال‌ها مال خودم بود و نه فراک. وضع عمومی من، فعلاً رضایت‌بخشه و به استثنا تعجب شدیدی که از موجود بودن خودم بعد از حادثه می‌کنم، حالم بسیار خوبه. به‌خصوص که دیگه کبدم رنجم نخواهد داد. در کبد من، یک درد موذی خونه کرده‌بود که در زندگی قبل از مرگ مجبور بودم به خاطر حفظ اصول اخلاقی، اونو مخفی نگه دارم. ولی ناگفته نمونه که در عین حال قسمت مهمی از جهان‌بینی افراطی خودمو مدیون این درد هستم.

 

نویسنده معرفی: مدیا نورخمامی

نویسنده معرفی: مدیا نورخمامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *