جانستان کابلستان: روایت سفر به افغانستان
نویسنده: رضا امیرخانی
ناشر: افق
نوبت چاپ: ۱۰
سال چاپ: ۱۳۹۷
تعداد صفحات: ۳۵۲
شابک: ۹۷۸۹۶۴۳۶۹۷۳۷۲
مشهورترین سفرنامهی افغانستان که در سالهای اخیر منتشر شده جانستان کابلستان است. رضا امیرخانی خسته از حوادث پس از انتخابات ۱۳۸۸ ایران، از طرف دوستی ادیب به هرات دعوت میشود.
به همراه خانوادهاش راهی افغانستان میشود تا ضمن دیداری با اهل فرهنگ هرات، افغانستان را هم ببیند. او چند روز را در هرات سپری میکند، ابنیهی تاریخی این شهر باستانی را تمام و کمال میبیند، با اهالی فرهنگ هرات طی جلساتی گپ و گفت میکند، سپس همسر و کودک را در هرات میگذارد. با هواپیما راهی کابل میشود و بعد از آن زمینی به مزارشریف میرود و همان راه آمده را به همان طریق برمیگردد.
جانستان کابلستان بر یکسانی فرهنگ ایران و افغانستان بسیار تاکید میکند و جای جای کتاب پر است از روایتهایی در مورد هموطن بودن اهالی دو کشور و ساختگی بودن مرزهای بین مردم ایران و افغانستان.
امیرخانی به اشتراکات زبانی و فرهنگی ایران و افغانستان بسیار میپردازد. از اختلاف زبان فارسی و پشتون و بازیهای سیاسی پشت پرده اظهار نگرانی میکند و کمکاریهای دولت ایران در حفظ زبان فارسی و اشتراکات فرهنگی ایران و افغانستان را مورد انتقاد قرار میدهد.
درباره نویسنده
رضا امیرخانی سال 1352 در تهران به دنیا آمد. رشته تحصیلی او مهندسی مکانیک است اما نوشتن را از دوران دبیرستان آغاز کرد. اولین رمان او ارمیا بود که در سال 1374 منتشر شد.
او به مدت دوسال رئیس هیئت مدیره انجمن قلم ایران بود و مدتی هم سایت لوح را راهاندازی کرد. آثار او جوایز متعددی مثل جایزه ادبی جلال و جشنواره دفاع مقدس را دریافت کردهاند. او در نوشتههایش رسم الخط ویژهای به کار میبرد.
امیرخانی چندین رمان، مجموعه داستان و سفرنامه نوشته است؛ نیم دانگ پیونگ یانگ (سفرنامه کره شمالی)، رهش، بیوتن و من او نام برخی از این آثار هستند.
بخشی از کتاب جانستان کابلستان
آخرین محاصرهی هرات، برمیگردد به سال ۱۸۳۸ میلادی. یعنی نزدیک به صد و هفتاد سال پیش. کل ماجرای این جنگ و محاصره و برادرکشی نیز بیتردید برمیگشت به اختلاف میان انگلیس و روسیه و مسائل مربوط به هند.
از دورهی احمدخان ابدالی از فرماندهان سپاه نادری که سعی نمود ولایت افغانستان را تا نواحی هند گسترش دهد، هیچ والی در این منطقه نبود که ولایتش را مستقل از ایران بزرگ فرض کند. والی یاغی هرات نیز فاصلهای نداشت با الحاق و پذیرش خراجگزاری سالانه که قشون انگلیس بخشی از جنوب ایران را تصرف کردند تا ایران را وادار به عقبنشینی کنند.
یعنی بین ما و قوماندان فاصلهای است کم از صد و هفتاد سال. فاصلهای که نه پدران من ساختهاند آن را و نه پدران قوماندان افغانی. فاصلهای که فقط برمیگردد به حیلهی بیگانگان. حالا که وارثان همان جاعلان مرزهای سیاسی به حذف مرزها روی آوردهاند و مرزهای قدیمی خود را در اتحادیهی اروپا در هم میشکنند، و این سوی عالم نیز از همان اتحادیهی اروپا به اتحادیهی عرب رسیدهایم، تشکیک در مرزهای زیر دویست سال، آن هم در فرهنگ و میان اهل فرهنگ، نبایستی چندان موضوع جگرخراشی باشد.
سفرنامه
نویسنده معرفی: پیمان حقیقتطلب