سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

روز: 27 آذر 1400

تولستوی ایران آباد

نبوغ تولستوی، به مناسبت پنجاهمین سال‌مرگ

تولستوی هرگز کهنه نخواهد شد. او یک تن از نوابغی است که کلامش مثل آب چشمه زلال و گوارا است. یک چشمه آب دائماً می‌جوشد و ما کنار آن می‌رویم و از آن می‌نویسیم ولی هر بار گمان می‌کنیم که آبی تازه‌تر و گواراتر نوشیده‌ایم. این مقاله را مجله «ایران آباد» در پنجاهمین سالمرگ لئو تولستوی منتشر کرده است (که می‌شود 1339 / 1960) اصل مقاله از مجله آمریکایی «آتلانتیک» برداشته شده است. امروز بیش از صد سال از مرگ تولستوی گذشته است. اما در دنیای ادبیات هنوز زنده است.

نیما پیرمرد چشم ما بود

پیرمرد چشم ما بود

آن‌چه جلال آل احمد درباره نیما نوشت و عنوان آن «پیرمرد چشم ما بود» به جمله معروفی در زبان فارسی تبدیل شده، از بهترین نمونه‌های جستار در زبان فارسی است. این مقاله در دی ماه 1340 در مجله آرش ویژه‌نامه نیما یوشیج چاپ شده است. نقل بخش‌های کوتاه و مقطع از این جستار در کتاب‌های درسی مدارس باعث شد برای خیلی از جوان‌های امروز این مقاله در ذهن‌هاشان ثبت شود. نثر عصبی و جملات کوتاه و کارآی جلال در این مقاله به خوبی نمودار است.

بام‌ها و زیر بام‌ها

بام‌ها و زیر بام‌ها

«بام‌ها و زیربام‌ها» نمایشنامه‌ای است در دو پرده با ماجرایی که در زمان انقلاب مشروطه در شهر تبریز روی می‌دهد. مادری است که شوهرش را در راه بام تیر زده‌اند. سیروس طاهباز در مجله آرش در سال 1341 درباره این نمایشنامه نوشته است. طاهباز گوهرمراد (غلامحسین ساعدی) را کم‌ادعاترین نویسنده‌ای می‌داند که در عمر دیده. می‌نویسد: «گوهرمراد پرمایه و فروتن سرش را به زیر انداخته است و کارش را می‌کند و در این قحط الرجال نمایشنامه می‌نویسد و به روی صحنه هم نمی‌آورد متاسفانه.»

صابون بمال کف پات دوباره بیا تیتیش‌ها

همه‌ی تیتیش‌ها در یک قاب

بچه‌ای که حتی غذایش را باید بجوند و در دهانش بگذارند، کسی که همه‌چیز را تکرار می‌کند، کودکی که حتی حوصله‌ی غلت زدن هم ندارد، مامان بیش از حد نگرانی که برای اردوی یک روزه‌ی بچه‌اش چمدان می‌بندد و خیلی‌های دیگر، همگی شخصیت‌های عجیب و غریب مجموعه داستان صابون بمال کف پات دوباره بیا! هستند. مجموعه‌ای خنده‌دار با فضایی فانتزی و مثل تمام آثار سیدنوید سیدعلی‌اکبر متفاوت و خاص.

آخر شاهنامه

از فروغ فرخزاد: آخر شاهنامه

بله، فروغ فرخزاد نقد شعر هم نوشته است. بر مجموعه «آخر شاهنامه» اخوان ثالث، در آبان ماه 1339 در نشریه ایران آباد که به سردبیری محمود عنایت منتشر می‌شد. فروغ در ابتدای مطلبش از منتقدین ادبی انتقاد می‌کند که تنها دنبال نان قرض دادن به یکدیگر هستند و کپی کردن از فرنگی‌ها و به این مجموعه شعر قوی توجهی نشان نداده‌اند و او مجبور شده خودش دست به قلم بگیرد. فروغ درباره اخوان می‌نویسد: «کلمات زندگی امروز وقتی در شعر او، در کنار کلمات سنگین و مغرور گذشته می‌نشیند ناگهان تغییر ماهیت می‌دهند و قد می‌کشند و در یک‌دستی شعر اختلاف‌ها فراموش می‌شود. او از این نظر انسان را بی‌اختیار به یاد سعدی می‌اندازد.»