سایت معرفی و نقد کتاب وینش

گفتگو با طراحان (بخش چهارم: نوآوری در طراحی جلد کتاب )

 

 

 

نخستین برخورد مخاطبان یک کتاب، با روی جلد آن است. در سال‌های اخیر بازار نشر ایران توجه بیشتری به طراحی طرح جلد کتاب کرده است و به نظر می‌رسد که هر سال ناشران بیشتری به اهمیت و ضرورت توجه به ظاهر آراسته و هنرمندانه‌ی کتاب و لزوم صرف هزینه برای طراحی جلد آن پی می‌برند. آنچه می‌خوانید حاصل گفتگویی است که مجله جهان کتاب با چهار نفر از طراحان جلد کتاب، آقایان باسم رسام، علی خورشیدپور، کورش پارسانژاد و حمیدرضا رحمانی انجام داده است. ما در وینش این گفتگوی مفصل را به چند بخش تقسیم کرده‌ایم. بخش چهارم این گفتگو به نوآوری در طراحی جلد کتاب می‌پردازد.

 

 

 

 

 

 

 

 

گفتگو با طراحان جلد کتاب

 

از راست به چپ: باسم رسام، حمیدرضا رحمانی، علی خورشیدپور و کورش پارسانژاد
از راست به چپ: باسم رسام، حمیدرضا رحمانی، علی خورشیدپور و کورش پارسانژاد

 

 

جهان کتاب: مطلبی را از دید خوانندگان و خریداران کتاب می‌توان مطرح کرد. به نظر می‌رسد که از یک طرف شیوه‌های کار طراحان ما تکراری شده است و نوآوری کمتری در کارها دیده می‌شود. چنان که به نظر می‌رسد دامنه تصورات طراحان محدود است. از طرف دیگر، تکنیک‌های به کار رفته در طراحی جلد نیز چندان از تنوع و نوجویی خبر نمی‌دهد. علت این محدودیت‌ها چیست؟

 

 

رسام: «من بخشی از این مطالب را می‌پذیرم ولی این تعبیر را که وسعت دید یا تصور طراحان کم شده صحیح نمی‌دانم. این نظر درستی نیست. در ایران طراحان بسیار خلاقی وجود دارند. اگر از ابزارهای متنوع استفاده نمی‌شود این ناشی از مشکلات مالی و محرومیت‌های مختلف است. این گونه قضاوت کردن نوعی ظلم به طراح است. ولی متأسفانه وضع حاضر را نیز نمی‌توان توجیه کرد. زیرا کسی که یک طرح جلد را می‌بیند تنها کار را مشاهده می‌کند. زندگی شخصی طراح را که نمی‌بیند.

 

ممکن است کسی حتی جای خوابیدن هم نداشته باشد ولی در هر حال دارد کار می‌کند. مسئله تکنیک هم بحث جداگانه‌ای است. هر کتابی یک تکنیک را طلب می‌کند. انتخاب تکنیک بسته به دیدگاه طراح است.»

 

 

رحمانی: «خصوصیت طراح‌ها با هم فرق دارد. ممکن است طراحی باشد که با تکنیک‌های متفاوت کار کند ولی عموما دیده‌ام که گرافیست‌ها تکنیک‌های خاص خود را دنبال می کنند و این تشابه میان کارهای یک طراح نیز ناشی از این است.»

 

 

پارسانژاد: «من تنها به یک مشکل مهم اشاره می‌کنم. مهم‌ترین علت محدودیت در تکنیک بازمی‌گردد به مشکلات چاپی که همه طراحان با آن مواجه‌اند. مثلاً آنها بر اثر تجربه به این نتیجه می‌رسند که اگر از تصاویر کنتراست و عکس‌های لیت استفاده کنند در چاپ و افت کیفیت کمتری دارند و تقریباً همان را که در طرح می‌بینند در چاپ هم به دست می‌آورند. این به تدریج موجب پدید آمدن تکنیک‌های خاصی برای هر طراح می‌شود.

 

حتی آقای رسام هم زمانی که به طراحی جلد می‌پردازد از قلمو و سایه روشن استفاده نمی‌کند بلکه ترجیح می‌دهد از رنگ‌های تخت بهره بگیرد تا اطمینان داشته باشد که همان رنگی را که می‌خواهد در چاپ خواهد دید. اگر چه ممکن است خیلی وقت ها مایل باشد که در کارش از قلمو استفاده کند و برخی از تکنیک‌هایی را که در تابلوهایش به کار می‌برد در طرح‌های جلدش نیز وارد کند. این مشکل اصلی است.

 

به نظر من این ایراد به‌جایی نیست که بگویم چرا یک طراح از شیوه‌های مختلف کار استفاده نمی‌کند. طراح خوب کسی است که وقتی هم ابزار کارش عوض می‌شود، همان شیوه خاص خود را حفظ کند. این اواخر که استفاده از کامپیوتر رواج زیادی یافته آن طراحی موفق‌تر است که اصلا حس نمی‌شود کارش را با کامپیوتر اجرا کرده و طرحش همان حس و حال و هوای کارهای گذشته‌اش را حفظ کرده است. »

 

 

رحمانی: «هر کار گرافیکی تکنیک خاص خود را می‌طلبد. نباید انتظار داشت که همه تکنیک‌هایی را که در کار گرافیک شناخته شده و تاکنون بوده یا در آینده می‌آید بر روی جلد هم ببینیم. این محدودیت در کار جلد وجود دارد.»

 

 

خورشیدپور: « من چند عامل را در محدودیت مورد بحث دخیل می‌دانم:

 

نخست محدودیت زمان برای طراحی جلد است. معمولاً فرصت کافی برای کار در اختیار طراح گذاشته نمی‌شود. مسلماً وقتی زمان کافی در اختیار نداریم، ناچاریم از ساده‌ترین شیوه‌ها استفاده کنیم تا کار را در حداقل زمان به ناشر تحویل دهیم. اگر زمان کافی در دست باشد، طراح می‌تواند کارهای بهتری را چه از نظر فکر و ایده و چه از نظر تکنیک اجرایی انجام دهد.

 

مسئله دوم عدم توانایی مالی ناشر است. ناشران اکثراً نمی‌توانند هزینه چاپ جلدی با بیش از سه رنگ را تقبل کنند چرا که بهای تولید کتاب را افزایش می‌دهد. یا اگر طراحی بخواهد با کامپیوتر کار کند کمتر ناشری حاضر است هزینه فیلم ایمیج ستر را پرداخت کند، او ترجیح می‌دهد که با همان لیتوگرافی دستی کارش را انجام دهد تا هزینه کمتری را بپردازد. این عامل نیز موجب محدودیت تکنیک و شیوه طراحی می‌شود.

 

علت سوم به جرات و جسارت ناشر برای روی آوردن به ایده‌های تازه‌تر و بدیع‌تر مربوط می‌شود. ناشر به خاطر اینکه در کار سرمایه‌گذاری می‌کند آن هم با توان مالی کم حاضر به ریسک کردن نیست. البته این منطقی هم به نظر نمی‌رسد که ناشر حاضر باشد روی جلدی را بپذیرد که در جامعه معمول و مانوس نیست. ناشر نگران است که مبادا کتابش با این طرح جلد شکست بخورد. اصولاً هر کار نو در هر زمینه‌ای نمی‌تواند به سرعت جای خود را باز کند و خود را به مخاطب بقبولاند.

 

علت چهارم یکنواختی و عدم تنوع موضوعات کتاب‌هایی است که در ایران چاپ می‌شود. طبیعتاً طراح جلد تابع موضوع کتاب است. اگر ما موضوعات متنوعی داشته باشیم طبیعتاً طرح‌های متنوعی هم خواهیم داشت.»

 

 

 

این گفتگو پیش‌تر در مجله‌ی جهان کتاب منتشر شده است. 
طراحی جلد
 

  این مقاله را ۱۹ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *