چرا اسطوره و افسانه؟
چرا اسطوره و افسانه؟ فریدون هزاران سال است که ضحاک را در دماوند به بند کشیده است… بارها گرگ شنگول و منگول را خورد ولی بزبز قندی آنها را نجات داد… هربار عمو زنجیرباف زنجیر را پشت کوه انداخت و…
چرا اسطوره و افسانه؟ فریدون هزاران سال است که ضحاک را در دماوند به بند کشیده است… بارها گرگ شنگول و منگول را خورد ولی بزبز قندی آنها را نجات داد… هربار عمو زنجیرباف زنجیر را پشت کوه انداخت و…
فریدون هزاران سال است که ضحاک را در دماوند به بند کشیده است… بارها گرگ شنگول و منگول را خورد ولی بزبز قندی آنها را نجات داد… هربار عمو زنجیرباف زنجیر را پشت کوه انداخت و…
کمتر پرسیدهایم که این افسانهها، بازیها و اسطورهها چرا هنوز به حیات خود ادامه میدهند و چه کارکردی دارند. چطور به وجود میآیند و چگونه در زندگی مدرن ما تحول پیدا میکنند؟ و چرا هنوز هم اینقدر دلنشین و خواستنی هستند؟ به نظر شما وینش به آنها میپردازد؟ و چگونه؟
نقد در میزند!
شما چه نظری درباره اسطورهها و افسانهها دارید؟
چرا اسطوره و افسانه؟