یوهان ولفگانگ گوته در ۲۵ سالگی کتابی نوشت که شخصیت اصلی آن در انتهای داستان، بابت عشقش، به زندگیاش پایان میداد. همان زمان عدهای (به روایتی ۴۰نفر) به تقلید از قهرمان کتاب، خودکشی کردند و کلیسا این کتاب را به علت ترویج خودکشی ممنوع اعلام کرد. گرچه همین کار باعث شهرت بیشتر کتاب شد. این ماجرا آن قدر معروف شد که سالها بعد «اثر ورتر» به عنوان یک اصطلاح به نشانه خودکشی تقلیدی، توسط دیوید فیلیپس ابداع شد.
البته عدهای عقیده دارند موج خودکشیهایی که به خاطر خواندن این کتاب به راه افتاد ناشی از بازی روزنامهها و مجلات عامه پسند بود، اما از اثرات روانی کتابها نمیشود چشم پوشی کرد، گرچه این اثرات وقتی هست که فقط به جنبه ظاهری و احساسی کتاب توجه کنیم و درکی از معنای ادبی و فلسفی داستان نداشته باشیم. همانطور که خیلیها عقیده داشتند خواندن آثار هدایت باعث ایجاد حس پوچی و خودکشی میشود! اگر هنوز اسم این کتاب را حدس نزدید، میتوانید نام آن را در مقاله خواندنی قدرت خواندن پیدا کنید.