تمام تغییراتی که برایمان اتفاق میافتند و پختگی و ارزشی که به شخصیت¬مان افزوده میشود، نتیجهی یادگیری است. این یادگیری میتواند نتیجهی تجربهی زیستن باشد، یا یادگیری هدفمند و خودخواسته. موضوع اصلی این کتاب، بررسی یادگیری است. و نویسنده برای این منظور، روشهای مختلف یادگیری را مورد بحث قرار میدهد و در این بین نظریهها و پیشنهادات جالبی را ارائه میدهد، نظراتی که میتوانند دیدمان را نسبت به موضوع یادگیری تغییر دهند.
مواجه شدن با نام جیمز کلیر که پیشگفتاری به کتاب بیش یادگیری افزوده است، افق دید خواننده را نسبت به کتابی که در دست دارد روشنتر میکند، در نتیجه شروع این کتاب به تجربهی خواندن آثار موفق جیمز کلیر وصل میشود و این موضوع، انتظار برخورد با متنی قوی و کاربردی را در خواننده ایجاد میکند.
اسکات یانگ در این کتاب از اهمیت تلاش فشرده و متعهدانه در انجام پروژه صحبت میکند و از ما میخواهد یادگیری را بهطور اصولی و حسابشده دنبال کنیم.
او برای این منظور، روشهای مختلفی را عنوان میکند که برای هرکدام نیز مثالهایی واقعی ارائه میدهد. از مهمترین دیدگاههایی که نسبت به موضوع دارد، این است که برای یادگیری کافی است از منطقهی امنمان بیرون بیاییم و آموختههایمان را در محیطی واقعی به کار بگیریم. در حالی¬که بیشتر کسانی که در حال یادگیری چیزی هستند، به مرورهای پی در پی میپردازند و گمان میکنند که این کار دانششان را محکمتر میکند. ولی اسکات یانگ از ما میخواهد به دل ماجرا برویم و دقیقا نقطه ضعفها و ترسهایمان را نشانه بگیریم.
نویسنده در جای جای کتاب بیش یادگیری مثالهایی واقعی از بیش یادگیران ارائه میدهد، از کسانی که توانستهاند از تواناییها و زمان خود به بهترین شکل ممکن استفاده کنند و به نتایج خیلی خوب دست پیدا کنند. تعدد این مثالها نشان میدهد که نویسنده قصد ندارد نسخهی یکسانی برای همه بپیچد بلکه اعتقاد دارد که هر فردی روش خاص خودش را در بهکارگیری زمان و استعدادش و رسیدن به نتیجهی مطلوب خود دارد. مثلا از فردی میگوید که با دوچرخه سواری در مسیرهای طولانی کلماتی را که سعی در حفظ کردنشان داشت مرور میکند و به نتیجه دلخواهش میرسد.
او بیشیادگیری را محدود به هیچ زمینهی خاصی نمیکند. از تحصیل در دانشگاه گرفته تا مسابقههای اطلاعات عمومی، شطرنج و پروژههای متنوع دیگر، مثالهایی میزند تا به خواننده نشان دهد که حرف اصلیاش یک چیز است: چطور از توانایی و زمانمان برای موفقیت استفاده کنیم، در هر زمینهای.
او با بیان این مطالب و ارائه دادن تمام این مثالهای واقعی، درواقع فقط به دنبال پیشنهاد دادن روش برای موفق شدن روی پروژهای خاص نیست، بلکه میخواهد این نوع خاص یادگیری را به خواننده آموزش دهد و از او میخواهد تا یادگیری را برای خود به یک عادت تبدیل کند. چرا که هر فرد متخصصی برای اینکه در حرفهاش حرفی برای گفتن داشته باشد نیاز به یادگیری مدام دارد.
این کتاب از این نظر که روشی خاص را آموزش میدهد و از خواننده میخواهد نقطهامن خود را ترک کند و با ترسها و شکستهایش مواجه شود، کتابی انگیزشی به شمار میرود. اما تفاوتی که با اکثر کتابهای انگیزشی دارد، این است که سعی در نادیده گرفتن موانع و مشکلات ندارد و در هیچ جای نوشتهاش سختی کار را دست کم نمیگیرد و حتی از آن به عنوان واقعیت سخن به میان میآورد. مثلا تعلل در شروع کار را عادی میداند و این گونه اعتماد خواننده را جلب میکند به جای اینکه به او هرگونه حسی از ناکافی بودن بدهد.
ولی در کنار آشکار کردن این واقعیت که بیشیادگیری به فرد فشار وارد خواهد کرد، از خواننده میخواهد با ترسش مواجه شود و اگر قضاوت تلخی شنید، به جای کنار کشیدن یا ناامید شدن، روی نقطهضعفهایش کار کند و خود را قویتر کند.
داشتن برنامه و متعهد بودن به آن، نترسیدن از بازخورد، تبدیل کردن علاقه به دغدغه و تعصب داشتن به آن، تمرکز داشتن و غرق شدن در کار، از زیر فشار شانه خالی نکردن، به راحتی تسلیم نشدن و تمرین و ممارست بدون اتلاف وقت از جمله راههایی هستند که اسکات پیش پای بیشیادگیران قرار میدهد و به آنها نوید میدهد که جدا از موفقیت، خود مسیر یادگیری به این روش لذتبخش خواهد بود.
«بدیهی است که بیشیادگیری آسان نیست. شما مجبورید با وجود برنامهای فشرده، زمانی را به پیگیری چیزی اختصاص دهید که از نظر ذهنی، احساسی و احتمالا فیزیکی شما را تحت تاثیر قرار میدهد. باید آمادگی ناکامی و شکست، بدون امکان بازگشت به گزینههای سادهتر را داشته باشید.»
مطالب کتاب بیش یادگیری از انسجام کافی برخوردار هستند و هر فصلی در حالی به پایان میرسد که خواننده را برای مطالب فصل بعد آماده میکند. مقدمهی کتاب حرف اصلی نویسنده را آشکار میکند و مطالب فصلهای متعدد، در پایان کتاب به نتیجهای منسجم میرسند. از نظر لحن، نه طنز کتابهای انگیزشی عامهپسند را دارد و نه جدیت کتابهای درسی. ترجمهی روان مریم شبیری درک مطالب را آسان کرده و تمام این ویژگیها خواندن این کتاب را به تجربهای دلپذیر تبدیل کردهاند.
3 دیدگاه در “نقد/ نگاهی نو به یادگیری”
سپاس سمیه عزیز
خیلی خیلی معرفی جالب و جاذبی بود، سپاسگزارم از وینش و همچنین زحماتی که معرفی کننده ی این کار خانوم محبوبی کشیدند، سرتون سلامت، لطف فرمودید واقعن
سپاس از لطف و توجه شما