تو مگر این چیزها را حالا بدانی
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
موسسه گسترش فرهنگ و مطالعاتبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
30book بزودی انتشارات آگاه بزودی بزودی بزودی«فیل در تاریکی» کم حجم است اما نویسنده در صد صفحه و اندی داستانی را ساخته و پرداخته که هنوز از آن به عنوان شناختهشدهترین اثر داستانی فارسی در ژانر تریلر و جنایی نام برده میشود. هاشمینژاد در این کتاب هم تسلطش به قواعد ژانر را به اثبات میرساند و هم تواناییاش در پرداخت متن فارسی و اگرچه کتابش ۴۰ سال پیش در میان بحبوحهی انقلاب گم شد و قدر ندید اما امروز از تاریکی درآمده و بر پیشخوان کتابفروشیها نشسته است.
«فیل در تاریکی» کم حجم است اما نویسنده در صد صفحه و اندی داستانی را ساخته و پرداخته که هنوز از آن به عنوان شناختهشدهترین اثر داستانی فارسی در ژانر تریلر و جنایی نام برده میشود. هاشمینژاد در این کتاب هم تسلطش به قواعد ژانر را به اثبات میرساند و هم تواناییاش در پرداخت متن فارسی و اگرچه کتابش ۴۰ سال پیش در میان بحبوحهی انقلاب گم شد و قدر ندید اما امروز از تاریکی درآمده و بر پیشخوان کتابفروشیها نشسته است.
برای یاری در حمایت از کتابفروشیهای محلی این گزینه را انتخاب کنید.
موسسه گسترش فرهنگ و مطالعاتبرای تهیه سریع کتاب از کتابفروشیهای آنلاین این گزینه را انتخاب کنید.
30book بزودی انتشارات آگاه بزودی بزودی بزودیفیل در تاریکی
از قاسم هاشمینژاد در شناختنامهها عموما با عناوینی چون مصحح، مترجم و منتقد نام برده شده است اما در کنار فهرست بلندبالای تصحیحات، ترجمهها و نقدهایش نام دو اثر داستانی نیز به چشم میخورد یکی داستان بلند خیرالنساء: یک سرگذشت و دیگری رمان فیل در تاریکی؛ دو اثری که به نظر میآید برای شناخته شدن و پذیرفته شدن قاسم هاشمینژادِ داستاننویس در عرصهی ادبیات کافی بوده که حالا انتشار رسمی تکرمانش درست چهل سال بعد از اولین و تنها نوبت انتشار، دوباره اهمیت او را در مقام داستاننویس ورد زبان اهالی ادبیات کرده است.
فیل در تاریکی نازک و کمحجم است اما نویسنده در صد صفحه و اندی داستانی را ساخته و پرداخته که هنوز از آن به عنوان شناختهشدهترین اثر داستانی فارسی در ژانر تریلر و جنایی نام برده میشود.
هاشمینژاد فیل در تاریکی را در بهار ۱۳۵۵ در سفری پنجروزه نوشت. داستان چندین هفته بعد از نگارش به صورت پاورقی در روزنامهی رستاخیز به چاپ رسید و سه سال بعد، انتشارات زمان آن را برای اولین بار به عنوان شمارهی ۱۹ داستانهای زمان منتشر کرد. هاشمینژاد از انگیزهی نوشتن این رمان هم در گفتگو با علیاکبر شیروانی پرده برداشته و هم در مقدمهی تجدیدچاپ باز بر علت نگارشش تاکید کرده است.
چه چیزی سبب شد قاسم هاشمینژاد منتقد تا پیش از فیل در تاریکی خود را به قاسم هاشمینژاد داستاننویس بعد از فیل در تاریکی بدل کند؟
از نوشتهها و گفتههای نویسنده چنین برمیآید که او فیل در تاریکی را در واکنش به جریان غالب داستانهای سمبولیک و تمثیلی در دههی پنجاه نوشته است. داستانهایی که از دید هاشمینژاد از پرداخت مستقیم به زندگی سرباز میزدند، راه را برای کلیگویی و شلختهنویسی باز میکردند و به دلیل فقدان دو عنصر اساسی داستاننویسی یعنی زمان و مکان همهچیز در آنها نامعین و نامشخص بود. او فیل در تاریکی را عکسالعملی در برابر این ادبیات توصیف کرده و انتخاب ژانر پلیسی و جنایی را نوعی ضد ادبیات آن دوره تعریف میکند چرا که عموما آن را به عنوان سرگرمی میشناختند و نه ادبیات جدی و مرسوم.
او سراغ ادبیات ژانر میرود تا هم به ادعای خودش «نمونهای از یک متن روراست داستانی» با تکیه بر جایگیری صحیح اجزای داستان، ابعاد و شخصیتپردازی را در آن سالها به ثبت برساند و هم با تاکید بر قواعد زمان و مکان و دوری از سمبولیسم، تصویری از زندگی جاری در تهران آن سالها به دست داده و به نوعی واقعیت برهنهی آن دوره را انعکاس دهد. هاشمینژاد تلاش کرد با نوشتن این رمان داستانهای جنایی و پلیسی را از پاورقی روزنامهها بیرون بیاورد و ژانر را به عنوان شکل صریحی از ادبیات معرفی کند.
فیل در تاریکی در یک هشت روز (چار – چار زمستانی) در تهران اتفاق میافتد. داستان در صبح یکشنبهی زمستانی شروع شده و در نیمروز یکشنبهی بعد به پایان میرسد و روایت با تکیه بر دانای کل محدود به ذهن شخصیت اصلی پیش میرود. جلال امین ۴۱ ساله یک گاراژدار قدیمی در چهارراه سیروس تهران است، زندگیای ساده و زن و دو فرزند دارد و منتظر است برادر کوچکترش حسین از آلمان به تهران برسد. تحفهی حسین از آلمان برای برادر بزرگترش یک بنز ۲۸۰ اس سبز موردی است که دلبخواه جلال است.
ورود بنز آلمانی دلفریب به گاراژ امین اما به باز شدن پای صد و یک ماجرا کوچک و بزرگ به روزگار و زندگی این خانواده منتهی میشود؛ از تلاش برای دزدیدن بنز سبزرنگ و پیدا شدن هواخواهان متعدد و رنگارنگ گرفته تا درافتادن با شبکهای از تبهکاران و قتل و انتقام.
سعدی شیرازی، مهستی گنجوی، جلال امین و گلباد در طول داستان مدام در موقعیتهای مختلف با هم روبهرو و بر سر بنز درگیر میشوند؛ همدیگر را تطمیع و تهدید میکنند و سعی دارند بنز ۲۸۰ اس مرموز و اسرار آمیز را در دل تهران مخوف به چنگ بیاورند.
شناخت ادبیات پلیسی و جنایی و دلبستگی نویسنده به سرآمدان این ژانر چون ریموند چندلر و دشیل همت سبب شده به خوبی از پس چالشهای ژانرنویسی بربیاد و مایههای حادثه، اضطراب، ترس و تعلیق را به داستان تزریق کند و عجیب نیست که اگر جلال امین ساخته و پرداختهی ذهن هاشمینژاد در کشاکش حوادث و تصمیمگیریها و روبهرو شدن با قدرت برای خواننده تداعیکنندهی فیلیپ مالروی زخمخورده و رمانتیک داستانهای ریموند چندلر باشد.
آرتور کریستال در کتاب فقط روزهایی که مینویسم در جستار «لذتهای گناهآلود» به بررسی و مقایسهی داستان ادبی و داستان ژانر میپردازد و صفاتی را برای نمونههای ادبیات ژانر برمیشمرد:
«عملگرایانه، بدون زیادهگویی و حاشیهروی، شانه به شانهی کلیشهها با اندک بارقهای از ادبیت.»[۱]؛ فیل در تاریکی به نظر میآید توانسته واجد صفات برشمرده از سوی کریستال در تعلق به داستان ژانر باشد؛ در عین روایت صریح اما کلیشهای از خشونت، رمز و راز و میل به کشف حقیقت، در وقفهها و برشهایی هرچند کوچک ولی فراموشنشدنی از کلیشههای زبانی و پیرنگیای که اقتضای این نوع از ادبیات است کمی رها شده و صاحب بارقههایی از ادبیت میشود که نشانگر نثر پخته و فارسینویسی دقیق، سنجیده و آزمودهی نویسنده است؛ هاشمینژاد در فیل در تاریکی هم تسلطش به قواعد ژانر را به اثبات میرساند و هم تواناییاش در پرداخت متن فارسی.
چهار دهه بعد از اولین انتشار کتاب، حالا چاپ جدیدی از آن به بازار آمده است. دیگر خبری از آن شمایل سبزرنگش با دوایرمتحدالمرکز نیست، فیل داستانی هاشمینژاد حالا از تاریکیهای افست و بساطهای کنار خیابان بیرون آمده بر پیشخوانها و ویترینهای روشن کتابفروشیها نشسته است.
شاید بزرگترین بداقبالی که نصیب فیل در تاریکی شد و سالها به محاقش برد، همزمان شدن انتشارش با سالهای وقوع انقلاب بود؛ گم شدن در هیاهو و شلوغی و آرمانها و اضطرابها؛ «به یاد میآورم که در سالهای اول انقلاب عکسالعمل به آنچه که رمان پلیسی شناخته میشد بسیار تند بود. چاپ و نشر آن ممنوع شد.
تصور تصمیمگیرندهها این بود که در جامعه یک انقلاب معنوی صورت گرفته و آنگونه آثار باعث گمراهی خوانندهها و تنزل اخلاقی جامعه میشود… فیل در تاریکی کموبیش در آستانهی انقلاب منتشر شد مردم هم که همانا خوانندههای بالقوه کتاب باشند با مسائل مهم و سرنوشتساز دست به گریبان بودند و هیجان عمومی طبعا پاسخ مناسبش را با کتابی مثل فیل در تاریکی نمییافت.» [۲]؛ سالار عبده هم در مقدمهی کتابش Tehran Noir به رمان هاشمینژاد و دلایل دیده نشدن ژانر اشاره میکند:
«تا پیش از انقلاب ۱۳۵۷ عمدتا شاهد دو نوع سانسور هستیم؛ یکی سانسور حکومت شاهنشاهی و دیگری سانسور طیف سیاسی روشنفکران چپ که هر اثری را که در خدمت توده نبود تحمل نمیکردند و آن را اثری بورژوایی میدانستند؛ این امر به خصوص برای داستانهای ژانر در هر نوعی آسیبزا بود، برای همین بود کتاب کوچک اما ارزشمندی چون فیل در تاریکی هاشمینژاد کاملا نادیده گرفته شد.» [۳].
با این همه اگرچه که خود قاسم هاشمینژاد آنقدر بهره از زندگی نبرد که بهار چاپ مجدد تک رمانش را ببیند اما حالا فیل در تاریکی همینجاست با شمایلی تازه و چه بهتر آنکه این نوشته با همان جملهای تمام شود که قاسم هاشمینژاد در مقدمه چاپ مجدد به عاریت از کتاب مقدس آورده است:
«سنگی که معماران دور افکنده بودند به خواست خدا آرایش ایوان شد».
[۱] کریستال، آرتو ر(۱۳۹۶)، فقط روزهایی که مینویسم، (ترجمهی احسان لطفی) تهران: نشر اطراف.
[۲] شیروانی، محمد علی (۱۳۹۴). راه ننوشته: با قاسم هاشمینژاد درباره کتابهایش. تهران: نشر هرمس.
[۳] Abdoh, Salar (2014). Tehran Noir (Akashic Noir). Akashic Books.