سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

تاریخ انگلستان و کمی هم بقیه جهان!

تاریخ انگلستان و کمی هم بقیه جهان!

 

تاریخ تمام و کمال جهان اثر سارا بارتن و با ترجمه رضی هیرمندی کتاب خواندنی و طنزآمیزی است که به تاریخ تمام جهان و به طور ویژه‌‌تر انگلستان می‌پردازد. نکته تمایز این کتاب نسبت به کتاب‌های قبلی (که با موضوع تاریخ‌نویسی طنزآمیز نوشته شده‌اند) این است که نویسنده تاریخ جهان را از قول کودک نه ساله‌ای به نام سمیوئل استیوارت نوشته است. طبیعتاً نوشتن تاریخ توسط یک کودک باعث می‌شود که نویسنده رندانگی کند و حرف‌های سنگینش را نسبت به تاجداران و قدرتمندان تاریخ از قول بچه‌ای بزند که کمتر از یک آدم بزرگسال از او انتظار فهم و درک می‌رود!

تاریخ تمام و کمال جهان اثر سارا بارتن و با ترجمه رضی هیرمندی کتاب خواندنی و طنزآمیزی است که به تاریخ تمام جهان و به طور ویژه‌‌تر انگلستان می‌پردازد. نکته تمایز این کتاب نسبت به کتاب‌های قبلی (که با موضوع تاریخ‌نویسی طنزآمیز نوشته شده‌اند) این است که نویسنده تاریخ جهان را از قول کودک نه ساله‌ای به نام سمیوئل استیوارت نوشته است. طبیعتاً نوشتن تاریخ توسط یک کودک باعث می‌شود که نویسنده رندانگی کند و حرف‌های سنگینش را نسبت به تاجداران و قدرتمندان تاریخ از قول بچه‌ای بزند که کمتر از یک آدم بزرگسال از او انتظار فهم و درک می‌رود!

 

 

هنگامی که صحبت از تاریخ نویسی به زبان طنز می شود، مخاطب علاقمند به طنز ناخواسته به یاد کتاب چنین کنند بزرگان اثر «ویل کاپی» و با  ترجمه روانشاد نجف دریابندری می‌افتد.

کتاب شیرین و تحسین‌شده‌ای که خیلی‌ها معتقدند اساساً نوشته‌ی زنده‌یاد «نجف دریابندری» بوده است و نویسنده‌ای به نام «ویل کاپی» وجود خارجی ندارد!

جز دریابندری نویسنده دیگری به نام فرخ سرآمد نیز در حوزه نگارش تاریخ ایران به زبان طنز کارهای ارزشمندی انجام داده‌است و کتاب‌های خواندنی خاطرات… السلطنه و درباره شاهان، مغولان و سلطان  از جمله کتاب‌های فرخ‌ سرآمد هستند که هر چند کتاب‌های ماندنی و خواندنی در حوزه طنز به خصوص تاریخ ‌نویسی طنزآمیز محسوب می‌شوند اما از آن‌جا که نویسنده اقدام به چاپ آن‌ها به صورت ناشر-مولف کرده است تاکنون آن‌چنان که باید و شاید توسط مخاطب عام دیده و خوانده نشده‌اند.

 

تاریخ تمام و کمال جهان اثر سارا بارتن و با ترجمه رضی هیرمندی کتاب خواندنی و طنزآمیز دیگری است که به تاریخ تمام جهان و به طور ویژه‌‌تر انگلستان می‌پردازد. نکته تمایز این کتاب نسبت به قبلی‌ها این است که نویسنده تاریخ جهان را از قول کودک نه ساله‌ای به نام سمیوئل استیوارت نوشته است.

طبیعتاً نوشتن تاریخ توسط یک کودک باعث می‌شود که نویسنده رندانگی کند و حرف‌های سنگینش را نسبت به تاجداران و قدرتمندان تاریخ از قول بچه‌ای بزند که کمتر از یک آدم بزرگسال از او انتظار فهم و درک می‌رود  و به این وسیله اندکی از  نیش طنز خود را به نوش تبدیل کند! نویسنده به این منظور از شگرد تجاهل العارف»[۱] بهره می‌برد که همواره در طول تاریخ مورد علاقه طنزنویسان بوده‌است و شاهد مثال آن لطیفه‌های منسوب به شخصیت‌های ساده‌دلی همچون بهلول یا دخو است.

 

سمیوئل استیوارت شخصیت خیالی خلق شده توسط نویسنده علاوه بر ساده‌لوحی‌هایی که به عنوان یک بچه نه ساله در درک تاریخ دارد، مانند اکثر بچه‌ها غلط‌های دیکته‌ای و املایی دارد که به اذعان مترجم در متن انگلیسی بسیار بامزه از آب در آمده است و رضی هیرمندی سعی کرده تا جایی که امکان دارد آنها را معادل‌سازی کند و اگر هم جایی بوده که با وجود صرف حوصله و زمان نتوانسته معادل خوبی در فارسی برای آن پیدا کند در جاهای دیگر یک غلط املایی کار گذاشته است!

غلط‌های املایی همچون «تفاضل فرهنگی» (تفاوت فرهنگی)، «خودخامگی» (خودکامگی)، «مشترک المنافق» (مشترک المنافع) و… 

کتاب به شکل طنزآمیزی با نامه آموزگار کلاس پنجم سمیوئل به مادرش شروع می‌شود. خانم معلم که از خواندن تاریخ جهان سمیوئل حسابی به شوق و‌ ذوق آمده آن را واجد برنده شدن در مسابقه جایزه تاریخ می‌داند و با پیوست کردن نوشته سمیوئل برای مادرش، او را برای ادامه راه تشویق و ترغیب می‌کند!

 

سمیوئل اما  از آن‌چه انتظارش را داریم ساده‌تر شروع می‌کند: «اولین و مهم‌ترین چیزی که درباره تاریخ باید بدانیم این است تاریخ خیلی قدیمی است. تاریخ واقعاً به خیلی وقت‌ پیش‌ها برمی‌گردد» این‌چنین تعریف ساده‌ای از تاریخ آن‌هم در چند جمله ابتدای کتاب، فقط می‌تواند کار یک بچه نُه ساله باشد اما این بچه نُه ساله در ادامه نشان می‌دهد آن‌چنان اطلاعات دقیقی از تاریخ جهان به خصوص انگلستان دارد که مخاطبش برای درک شوخی‌های کتاب باید اطلاعات کافی درباره تاریخ داشته باشد!

هر چند کتاب آن‌قدر ساده و بی‌تکلف نوشته شده است که برای کسی که اطلاعات تاریخی هم نداشته باشد می‌تواند خواندنی باشد و منجر به علاقمندی او به تاریخ و مطالعه متون تاریخی شود. مثلا مخاطب وقتی بخش مربوط به تیودرها را می‌خواند ناخودآگاه علاقمند به مطالعه بیشتر درباره هنری هشتم، همسران و دخترانش(!) در منابع تاریخی می‌شود. همین علاقمند کردن مخاطب تاریخ‌ندان به مطالعه تاریخ یکی از بزرگترین محاسن این کتاب می‌تواند باشد چرا که به عقیده نگارنده مطالعه تاریخ از ضروریات زندگی است.

ضرورتی که حتی توسط بسیاری از نویسندگان جوان نیز چندان جدی گرفته نمی‌شود. مطالعه #تاریخ می‌تواند از تکرار اشتباهات بشری جلوگیری کند. چنانچه مارکس در این‌باره می‌گوید: «هگل در جایی می‌گوید که همه‌ی رویدادها و شخصیت‌ها در تاریخ گویی دوبار رخ می‌دهند.

وی فراموش می‌کند که اضافه کند: نخست به صورت تراژدی، بار دوم به صورت کمدی!»[۲] « اسلاوی ژیژک» نیز ضمن تایید مارکس اضافه می‌کند که تکرار به صورت کمدی حتی می‌تواند وحشتنا‌ک‌تر از تراژدی اولیه باشد. برای تصدیق این امر کافی است بخش مربوط به «طاعون بزرگ» در همین کتابِ تاریخ تمام و کمال جهان را مطالعه کنید و سپس به  مقایسه رفتار پادشاهان در زمان گسترش طاعون با رفتار دولت‌مردان در زمان شیوع ویروس کویید-۱۹ بپردازید!

 

«مردم به فکر فرار از لندن افتادند اما به خاطر اینکه طاعون به بقیه بخش‌های مملکت سرایت نکند بیرون رفتن از شهر ممنوع شده بود به همین خاطر چارلز دوم و هر چه درباری بود از شهر خارج شدند، به دروازه‌ها قفل و زنجیر زدند و راهی آکسفورد شدند…  تو این قضیه خیلی از مردم مُردند. آنقدر زیاد که برای دفن جسدها چاله‌های بزرگی کندند که بیشترشان هم زیر ایستگاه قطار بود… طاعون کم‌و بیش تمام شده بود که چارلز دوم و درباری‌هایش برگشتند و قفل دروازه‌ها را بازکردند. مردم هم برای اینکه روحیه‌ی شاد ملوکانه جریحه‌دار نشود چیزی به روی‌شان نیاوردند…»

 

طاعون بزرگ، تاریخ تمام و کمال جهان

ایرادی که می‌شود به کتاب گرفت این است که هر چند کتاب با عنوان « تاریخ تمام و کمال جهان»[۳] روانه بازار کتاب شده است اما جز سه بخش «مصری‌های باستان»، «یونان باستان» و «روم باستان» باقی فصل‌های کتاب صرفا به تاریخ بریتانیای باستان و شخصیت‌ها و اتفاقات تاریخی آن می‌پردازد و از این حیث شایسته‌تر بود که نویسنده عنوان «تاریخ #انگلستان و کمی هم بقیه جهان» را برای کتابش انتخاب می کرد.

هر چند رضی هیرمندی برای توجیه این نقص نویسنده در مقدمه یادآور شده است که «اگر به چین و هند و آمریکا و بعضی‌جاهای دیگر فصل‌های جداگانه اختصاص نیافته لابد به این دلیل بوده که به پندار انگلیسی‌ها از قدیم‌ندیم، همه بخش‌های قابل سکونت و نیز غیرقابل سکونت جهان به پادشاه و ملکه انگلیس تعلق داشته است. مگر نه اینکه انگلیسی‌ها روزگاری با افتخار ادعا می‌کردند که خورشید در امپراتوری بریتانیا غروب نمی‌کند؟»

 

تاریخ انگلستان و کمی هم بقیه جهان!

[۱]  یعنی انسان دانا و آگاه خود را عمداً به نادانی می‌زند و یا تظاهر به نادانی می‌کند .

[۲] هیجدهم برومر لوئی پارت، کارل مارکس، ترجمه باقر پرهام، نشر مرکز

[۳] The complete and utter history of the world according to Samuel Stewart aged 9

  این مقاله را ۳۶ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *