«ایتالو کالوینو» شدن
کیتی والدمن با تأکید بر مجموعه داستان «کلاغ آخر از همه میرسد»، از آثار اولیهی ایتالو کالوینو، و رمان «کاخ سرنوشتهای متقاطع»، از آثار متأخر او، سعی در نشان دادن مسیر نویسندگی کالوینو دارد. او معتقد است برج عاج جادوگری کالوینو در دنیای نویسندگی کوچکتر شده و جایش را به خانهای با اثاثیهی فروتنتر، انسانیتر و قابلسکونتتر داده است. این مقاله با عنوان «The Becoming of Italo Calvino» در تاریخ ۱۹ ژوئن ۲۰۲۱ در نیویورکر منتشر شد. کیتی والدمن، از نویسندگان نیویورکر، جایزهی ملی منتقدان کتاب برای بهترین مرور کتاب در سال ۲۰۱۹ و جایزهی انجمن ویراستاران مجلات آمریکا برای روزنامهنگاران زیر ۳۰ سال را برده است.
(مترجم)
(مترجم)
کیتی والدمن با تأکید بر مجموعه داستان «کلاغ آخر از همه میرسد»، از آثار اولیهی ایتالو کالوینو، و رمان «کاخ سرنوشتهای متقاطع»، از آثار متأخر او، سعی در نشان دادن مسیر نویسندگی کالوینو دارد. او معتقد است برج عاج جادوگری کالوینو در دنیای نویسندگی کوچکتر شده و جایش را به خانهای با اثاثیهی فروتنتر، انسانیتر و قابلسکونتتر داده است. این مقاله با عنوان «The Becoming of Italo Calvino» در تاریخ ۱۹ ژوئن ۲۰۲۱ در نیویورکر منتشر شد. کیتی والدمن، از نویسندگان نیویورکر، جایزهی ملی منتقدان کتاب برای بهترین مرور کتاب در سال ۲۰۱۹ و جایزهی انجمن ویراستاران مجلات آمریکا برای روزنامهنگاران زیر ۳۰ سال را برده است.
«روی دیگر هر انتخابی، انصراف است». این را راوی رمان «کاخ سرنوشتهای متقاطع» [1] یکی از رمانهای متأخر ایتالو کالوینو میگوید. اگر این مرد – که در مواجهه با تلاطمهای عجیب زندگی عاقل هم به نظر میرسد – درست بگوید، ما دائماً در تحمیل خشونتی متافیزیکی به یکدیگر هستیم. ما به زندگی ادامه میدهیم، احتمالات را خفه و گزینههای جایگزین پیدا میکنیم و با این کار گویی تار و پود واقعیت را از هم میشکافیم. راوی، از این طریق به ما میگوید که یک داستاننویس است و میفهمد که تحمیل ارادهاش [به خواننده] به چه معناست. انرژی بینظیر او، که به رمان نیز تسری پیدا کرده است، لرزهای ناگهانی ناشی از اکراه است یا هیجانی لذتبخش؟!
کالوینوی رمان «کاخ سرنوشتهای متقاطع» همان کالوینوی آشنای مخاطبانش است، نویسندهای در سبک رئالیسم جادویی که بازیگوشانه نیمنگاهی به رابطهی نویسنده – راوی – خواننده دارد. او دوست دارد به همه چیز سرک بکشد و اغلب به روشهای نامعمولی این کار را انجام میدهد. رمان «کاخ سرنوشتهای متقاطع» شخصیتهایی را که فقط از طریق کارتهای تاروت میتوانند ارتباط برقرار کنند، گرد هم میآورد. وقتی ورقها همراه با هویتهای منحصربهفردشان پراکنده میشوند، رمان نیز به پایان میرسد.
این خشونتی عیان است، اجزای داستانِ، مثل دستی که از بدن جدا شود، از هم گسسته میشود؛ با این وجود انسجام ساختاری آن از بین نمیرود: مردی تکهتکه شده توصیف میشود که چگونه «تیغههای تیز او را تکه تکه کرد». با این حال، از آنجایی که خشونت آثار کالوینو عمدتاً انتزاعی است، به نظر عاری از کینهتوزی میرسد و همین آن را بیش از پیش جذاب میکند.
شخصیتهای کتاب «کاخ سرنوشتهای متقاطع» خیلی پیشتر از آن که متلاشی شوند در معرض خشونتهای ساختاری عجیب و غریب هستند: از جنگل بیرون کشیده شدهاند، صدایشان بریده شده و از گذشتههایشان جدا شدهاند. هنگامی که خشونت و وحشیگری در سطح فرم رخ میدهد و در هر انتخاب (یا انصرافی) چشمک میزند، این احتمال را مطرح میکند که روایت فقط عمل آفرینش نیست، بلکه برای جایگزینهای نادیده و نانوشته، یک حکم مرگ است.
احکام مرگ در مجموعه داستانِ «کلاغ آخر از همه میرسد» [2]، مجموعهای از اولین داستانهای کالوینو، هم آمدهاند. راوی داستان مینویسد: «مرد در حال احتضار پرندگانی را میبیند که بالای سرش پرواز میکنند. با دیدن کلاغ میفهمد موعود مرگ فرا رسیده است». کلاغ کالوینو هم در سال ۱۹۸۵ رسید. از آن موقع، او مثل نویسندگان نامداری چون دیوید فاستر والاس، جان کندی تول و جیدی سلینجر تبدیل به یکی از چهرههای فرهنگی شد.
کالوینو باهوش و انعطافپذیر است و جهان خیالی داستانهای او جهانی متفکر و خودستا است. رمان «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» ده بار شروع میشود. قطعات این رمان را یک قاب، که خوانندهی کتاب و همچنین یک خوانندهی دیگر به نام لودمیلا را در برمیگیرد، محصور کرده است. باید اعتراف کرد که آن بخش از کار کالوینو که مربوط به عشق و ناامیدی غیرقابل توصیف است، به ندرت حیلهگرانه به نظر میرسد. او برای خلأ ناشی از عشق و ناامیدی احترام زیادی قائل است.
این ویژگی زمانی که کالوینو دربارهی جنگل، یکی از صحنههای محبوبش در داستانپردازی، مینویسد بیشتر آشکار میشود. در رمان «بارون درختنشین»، یک نجیبزاده در جنگلهای محلی ناپدید میشود، بالای درخت میرود و دیگر پاهایش به زمین نمیرسد. کالوینو سعی در تداعی محورهای کمدی شکسپیر دارد، اما شیطنت نهفته در آنها را به سمت یک نتیجهی دلخراش سوق میدهد: قهرمانان داستان در جنگل دچار نسیان میشوند. جنگل جایی است که در آن بسیاری از شخصیتهای مجموعه داستان «کلاغ آخر از همه میرسد» میمیرند، چه جاسوس باشند، چه دزد، چه عاشق و چه بچه.
با خواندن این مجموعه داستان احساس میکنید، کالوینو برای رمانهای پختهاش، که در آنها خطرات واقعی جنگل را به مثالهایی دربارهی فرم تبدیل کرده است، زمینهسازی میکند. یک الههی چاقودار در «کاخ سرنوشتهای متقاطع» میگوید: «جنگل خودش را گم میکند و با خودش در میآمیزد. باید در جنگل خودتان را گم کنید، افتخارات و امتیازات را رها کرده و تبدیل به هیچکس شوید».
مرور سالهای اولیهی زندگی کالوینو، که در ساخت جهان اسطورهای او نقش داشته، میتواند مفید باشد. او در یک مزرعهی کارگری ثروتمند در سنرمو بزرگ شد. مزرعهای که با جنگلهای انبوه آن ناحیه و مزارع آواکادو و گرپفروتی، که پدرش به عنوان یک کشاورز تجربی به روشهای غیرمعمول پرورش میداد، احاطه شده بود. والدین کالوینو سختگیر، از نظر احساسی درونگرا و متعهد به عقاید سیاسیشان بودند. پس از تهاجم آلمان در سال ۱۹۴۳، کالوینو به جنبش مقاومت ایتالیا پیوست. او بیش از یکسال همراه با تیپ پارتیزانهای گاریبالدی [3]، جنگید درحالیکه نازیها والدینش را گروگان گرفته بودند (پدر و مادرش بعد از مدتی آزاد شدند).
کالوینو بعد از پایان جنگ در تورین ساکن شد، به جنبشهای کارگری پیوست و شروع به انتشار داستانهای کوتاه کرد. جولیو اینائودی [4]، ناشر بانفوذ، ورود کالوینو را به حلقهی روشنفکران چپگرا، مثل ناتالیا گنگزبورک و چزاره پاوزه [5] که تبدیل به دوستان صمیمی و راهنمای او شدند، هموار کرد. به عنوان یک رماننویس، کالوینو در ابتدا نئورئالیسم را تمرین کرد. اینائودی در سال ۱۹۵۴ به او مأموریت داد که داستانهای عامیانه و افسانهها را از سرتاسر ایتالیا جمعآوری و آنها را از لهجهی بومیشان ترجمه و در یک مجلد گردآوری کند. پروژهای که شبیه کار برادران گریم [6] مثل آموزش دیدن در قلعههای بلند این داستانها و آشنایی با قدرت خارقالعاده و جهان زبانی آنها بود.
مهمترین ارزش مجموعه داستان «کلاغ آخر از همه میرسد»، که در سال ۱۹۴۷ به زبان ایتالیایی منتشر شد، شاید در معرفی نویسندهای باشد که در راه ساختن امضا و سبک خودش بود. کالوینو چنان به سمت روایتهای فولکلور کشیده شد که گویی اشیائی اصیل و درخشان باشند. او در مجموعهی «کلاغ آخر از همه میرسد»، آن قصهها را در داستانهایش آزمود ولی دست به ساختارشکنی نزد و چارچوب آنها را به هم نریخت. این داستانها تصاویر ترسناک و غیرقابل تقلیلی با عناوینی چون «سرقت در قنادی» و «قاضی به دار آویخته میشود» [7] ترسیم و دقیقاً آنچه را که میگویند، عملی میکنند.
فضای طعنهآمیز سبک نویسنده، شوخطبعی دقیق او و همچنین رگههایی از سوررئالیسم در این داستانها محسوس است. این جایی بود که کالوینوی بالغ سبک خودش را پیدا کرد که بسیار فریبنده، غریب و در عین حال در دسترس بود. داستانهای اقتباسیتر او کماکان حالوهوای بیم و امیدهای انسانی را در خود محفوظ دارند. این داستانها در مکانهایی خاص – بخشهای مختلف ایتالیا در طول جنگ جهانی دوم و بعد از آن – میگذرند و محرکشان سیاستهای مقطعی ایتالیا در هر دورهی تاریخی، است.
پیرمرد «جانوری» را از میان امواج بیرون میکشد، چیز سبزی که چسبیده به جلبکهای دریایی و با فهم مبهم تاریخی از اشیاء یک جانور به نظر میآید. مشخص میشود که آن چیز همانطور که مخاطبان خبرهی آثار متأخر کالوینو انتظار دارند، یک «جانور» نیست، یک بمب کوچک (مین) است.
داستانهای مجموعهي «کلاغ آخر از همه میرسد» خلاصهای اجمالی از دغدغههای اساسی کالوینو ارائه میدهند. در یکی از این قصهها [8] خانوادهای مرفه، کارگری را برای صرف غذا به داخل خانه دعوت میکنند و به تمسخر او میپردازند، گویی که از مقاومت در برابر عادات و دستورهای طبقهی اجتماعی خود ناتوان هستند. (کالوینو در «زندگینامهی سیاسی یک مرد جوان» [9] مینویسد: در معاشرت با کارگران عرقکردهی مزرعه، که در اتاق مطالعهی خانهی پدر و مادرش پذیرایی میشدند، چندان راحت نبوده است). بیشتر داستانها به مبارزهی بین «پیراهن سیاههای موسولینی» [10] و اپوزیسیون کمونیست میپردازند: مرگ فاشیستها با لذت همراه است، در حالیکه یک همدلی وحشتناک صدای درونی و وحشتزدهی پسری که نامهای را در گذرگاهی از مواد منفجره حمل میکند، برمیانگیزد.
خواندن مجموعهی «کلاغ آخر از همه میرسد» صحنهای از «شهرهای ناپیدا»، نوشته شده در سال ۱۹۷۲ را تداعی میکند که در آن از مارکوپولوی جهانگرد، در نیمهی راه سفرهای شگفتانگیزش، خواسته میشود تا شهر خودش را به یاد بیاورد. مارکو پاسخ میدهد: «هربار که از شهری تعریف میکنم، چیزی هم دربارهی ونیز میگویم». این داستانها شبیه ونیزِ کالوینو به نظر میرسند.
مضمون آنها – سیال بودن هویت (مانند آن قصهای [11] که در آن دو مرد با ترک روستای خود غیرقابل تشخیص میشوند) و رویای نشئهکنندهی ثروت – همچنان با او باقی ماندند، اما دیگر به نظر نمیرسید که مستقیماً از زندگی [خودش] سرچشمه گرفته باشند. برای مثال در طرحی به نام «پسران تنبل» [12]، شخصیتهای بزرگسالی که با والدین خود زندگی میکنند روز را به چرت زدن و نشخوار فکری میگذرانند.
مرگ روحی آنها در یکی از داستانهای معمولی ایتالو کالوینو، یک نشانهی اگزیستانسیال- جستجوی معنا در دنیایی فاقد معنی- است، اما اینجا در مزرعهی خانوادگی علت کسلکنندهتر و حادتر است. راوی اعتراف میکند که «همه چیز در حال خشک شدن است و هیچ پول یا نیروی انسانی برای ادامهی کار وجود ندارد».
سخت است که بفهمیم چه چیزی از کالوینو، کالوینویی میسازد که در این مقیاس انسانی مینویسد، کسی که برج عاج جادوگری او [در دنیای نویسندگی] کوچکتر شده و جایش را به خانهای با اثاثیهی فروتنتر، انسانیتر و قابلسکونتتر داده است. خوانندهی «کلاخ آخر از همه میرسد» به جای هیبتی مخوف، خوشهای از احساسات اجتماعی را [در حافظهای] ثبت میکند: همدردی، شناخت و کنجکاوی. شخصیتی که ظالم است، انگیزهای برای سنگدلی دارد. وقتی رنج میکشد، بستر تاریخی میتواند به روشن شدن ابعاد ناراحتیاش کمک کند.
قلمروی خاص کتاب – محلههایی که در جنگ داخلی ایتالیا در اواسط قرن بیستم آسیب دیده – ممکن است برای بسیاری از خوانندگان آمریکایی، به لطفا کوارتت ناپلی [13] مجموعه رمانهای پرفروش النا فرانته [14]، آشنا باشند. «دوست درخشان من» [15]، اولین رمان از مجموعهی چهارگانهی فرانته، به دلیل نشان دادن تغییر در تفکر شخصیتهای جوانش قابل توجه بود.
لنو – راوی داستان -، که در ابتدا دنیای خود را مانند یک کودک از طریق غولها و کفشهای جادویی درک میکرد، بعداً خشونتی را که احساس میکرد با گذشتهی سیاسی شهرش مرتبط دانست. اثر کالوینو در جهت مخالف، دور از مختصات زمانی و جغرافیایی و به سمت ریشهی تاریک افسانهها، حرکت میکند. این سؤال پیش میآید که آیا او از درد تروما به خود میپیچد یا میخواهد با آن درد خودش را تطهیر کند؟! پس چرا دوباره آن را انتخاب میکند؟!
[1] . نام انگلیسی این رمان «The Castle of Crossed Destinies» است و با نام «کاخ سرنوشتهای متقاطع» توسط نشر روزنه به فارسی ترجمه شده است.
[2] . مجموعه داستان Last Comes the Raven که در فارسی با عنوان «کلاغ آخر از همه میرسد» توسط انتشارات خورشید منتشر شده است.
[3] . Garibaldi Brigade: تیپ گاریبالدی یا تیپهای گاریبالدی واحدهای حزبی مسلح همسو با حزب کمونیست ایتالیا بودند که در طول جنگ جهانی دوم در برابر فاشیستهای آلمانی و ایتالیایی مقاومت کردند.
[4] . Giulio Einaudi
[5] . Cesare Pavese
[6] . یاکوب و ویلهم گریم: زبانشناسان و پژوهشگران آلمانی که به علت گردآوری و انتشار داستانهای فولکلور عامیانه و قصههای پریان مشهور هستند.
[7] . این عنوان احتمالا در ترجمهی فارسی کتاب با نام دیگری آمده است.
[8] . A Goatherd at Luncheon
[9]. Political Autobiography of a Young Man.
[10] . شاخهای شبهنظامی از حزب فاشیست ایتالیا که با پیراهنهای سیاه و یکدست خود شناخته میشدند. این تشکیلات به صورت غیررسمی در سال ۱۹۱۹ به منظور مقابلهی خشونتآمیز با سوسیالیسم و کمونیسم ایجاد شد، اما در سال ۱۹۲۳ و اندکی پس از روی کار آمدن موسولینی شکل رسمی به خود گرفت.
[11] . The Bagnasco Brothers
[12] . Lazy Sons
[13] . Neapolitan quartet
[14] . مترجم فرانته، آن گلدشتاین یکی از پنج نفری است که این مجموعه داستان کالوینو را نیز به انگلیسی ارائه کرده است.
[15] . My Brilliant Friend