سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

گمشده در حکایت

گمشده در حکایت


تاکنون 5 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

«تخم شر»رمان جدید بلقیس سلیمانی، رمانی پر از حکایت و قصه‌‌های تو در تو از رنج‌‌های خودساخته یا به ارث رسیده است در دورانی که زندگی‌‌ها تکرار مکرر بودنی پوسیده با نشخوار اندیشه‌‌های مدرن است. تمام آن حکایات و روایات پراکنده، در خط زمانی که ثابت نیست، معجونی ساخته تا آشفتگی نسلی را نشان بدهد که خود را در التهاب دوران گم کرده است و خود که گم شود، شر زاده می‌‌شود.

تخم شر

نویسنده: بلقیس سلیمانی

ناشر: ققنوس

نوبت چاپ: ۲

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۴۷۲

شابک: ۹۷۸۶۲۲۰۴۰۳۳۳۳

«تخم شر»رمان جدید بلقیس سلیمانی، رمانی پر از حکایت و قصه‌‌های تو در تو از رنج‌‌های خودساخته یا به ارث رسیده است در دورانی که زندگی‌‌ها تکرار مکرر بودنی پوسیده با نشخوار اندیشه‌‌های مدرن است. تمام آن حکایات و روایات پراکنده، در خط زمانی که ثابت نیست، معجونی ساخته تا آشفتگی نسلی را نشان بدهد که خود را در التهاب دوران گم کرده است و خود که گم شود، شر زاده می‌‌شود.

تخم شر

نویسنده: بلقیس سلیمانی

ناشر: ققنوس

نوبت چاپ: ۲

سال چاپ: ۱۳۹۹

تعداد صفحات: ۴۷۲

شابک: ۹۷۸۶۲۲۰۴۰۳۳۳۳

 


تاکنون 5 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

گمشده در حکایت

 

 

فرجام عشق چیست؟ آن احساس پرشوری که عشق می‌‌خوانیمش در نهایت بر همه شر‌‌های عالم غلبه می‌‌کند یا خودش تخم شری دیگر می‌‌شود؟ زمان به این سوال‌‌ها پاسخ می‌‌دهد. زمان، عشق و حکایت‌‌ها، تمام چیزی است که رمان «تخم شر» آخرین اثر بلقیس سلیمانی را ساخته است. البته این کلمه‌‌ی «حکایت‌‌ها» در رمان به همین مختصری نیست.

تخم شر روایت زندگی ماهرخ، ته تغاری خانواده‌‌ی سرشناس و ثروتمندی است که به سهراب نامی دل می‌‌بندد. ماجرای عشق این دو به هم و عاقبت این دلدادگی‌‌ خط اصلی روایت رمان است. در این خط روایت، داستان در دهه‌‌ی هفتاد اتفاق می‌‌افتد، از همان فصل ابتدایی با اشاره به این‌که چند سالی از پایان جنگ گذشته، زمان در رمان مشخص می‌‌شود و بعدتر هر چه جلوتر می‌‌رویم نشانه‌‌های دوران آشکارتر می‌‌شود. این نشانه‌‌ها گاهی با استفاده از ابزار هستند، مثلا اشاره به تازگی تلفن همراه در کشور، گاهی به سبک زندگی و اندیشه‌‌ها و اتفاقات جامعه اشاره دارد.

نویسنده از همین نوع دوم نشانه‌‌ها استفاده‌‌های زیادی کرده است تا هم زمان را بسازد و هم حکایت‌‌ و هم شخصیت‌‌ها را. از همین‌‌جاست که «تخم شر» از روایت ساده‌‌ی یک عشق فراتر می‌‌رود.

دهه‌‌ی هفتاد برای جامعه‌‌ی ایران تغییرات بزرگی به همراه داشت. کشوری که به تازگی جنگ و پیش از آن انقلاب را پشت سر گذاشته بود لاجرم دستخوش تغییرات و تنش‌‌های سیاسی از یک سو و تغییر سبک زندگی مردم از سویی دیگر شد. هرچندکه رمان «تخم شر» را به هیچ وجه نمی‌‌توان اثری سیاسی دانست اما خانم سلیمانی در اثر خود از این تغییرات به خوبی بهره گرفته است.

ماهرخ دختری سرکش نسبت به چهارچوب‌‌ها و عرف جامعه‌‌ی خود است و از سویی دیگر سهراب دلزده، افسرده و بی عمل است و دوستان‌‌شان در طیفی گسترده میان این دو. ترکیب این افراد در کنار هم بحث‌‌های مفصلی را پیش می‌‌کشد از چیستی جهان گرفته تا تحلیل جریان‌‌های سیاسی کشور که می‌‌تواند به خوبی افکار و آرمان‌‌های جوانان آن نسل را نشان بدهد. این‌‌ واکاوی اندیشه‌‌ها گاهی در قالب گفت‌وگوی شخصیت‌‌ها اتفاق می‌‌افتد و گاهی در قالب گزارش راوی.

 راوی‌‌ رمان در هر فصل به شخصیت محوری همان فصل نزدیک می‌‌شود که یا ماهرخ است یا سهراب. گزارشگری‌‌های راوی گاه به افراط می‌‌رود و بر جنبه‌‌ی داستان‌‌گویی غلبه می‌‌کند و رمان را گزارشی از اندیشه‌‌های متضاد و قصه‌‌های مختلف می‌‌کند. در این بخش‌‌هاست که «تخم شر» یکسره خاطره گویی است و شرح حکایت. حکایت‌‌ها بی‌‌شمار و بی‌‌زمانند، از اساطیر یونان تا داستان‌‌های عامه، یا قصه‌‌هایی برساخته از تفسیر‌‌های شخصی ماهرخ از افسانه‌‌ها و اسطوره‌‌ها.

از یک سو این تعدد قصه‌‌ها و حکایت‌‌ها که خانم سلیمانی در مصاحبه‌‌ای از آن به عنوان «جریان سیال رویدادها» نام برده است، به غنای داستانی رمان کمک کرده است، از سویی دیگر نبود خط معنایی مشترک میان اسطوره‌‌ها و داستان‌‌ها و روایاتی که در رمان مطرح می‌‌شود، باعث پراکندگی اثر شده است.

هرچند آشکارا در هر فصل تلاش شده است میان اساطیر و اتفاقات فصل پلی ساخته شود، اما این پل چنان باریک و سست است که خواننده توان گذر از آن را در اغلب موارد ندارد. در کلیت رمان و در سطوح زیرین معنا هم میان اساطیر فصول مختلف، آن‌چنان که باید و شاید ارتباطی دیده نمی‌‌شود. این‌‌هاست که انبوه حکایات را برای خواننده خسته‌کننده می‌‌کند اما نویسنده حربه‌‌ی دیگری به کار می‌‌برد تا خواننده را با اثر همراه کند. نویسنده به اقتضای نوع روایتی که انتخاب کرده و متمرکز بر گزارش و خاطره است، به دفعات بسیار از فلش بک استفاده می‌‌کند.

پرش‌های زمانی در چنین اثری ساده و عادی است، اما کار متفاوتی که خانم سلیمانی انجام داده، استفاده از فلش فوروارد است. هرجا که به دلیل کثرت حکایات و یا بر دایره‌‌ی تکرار افتادن اتفاقات، رمان می‌‌رود که دچار افت ضرباهنگ شود، نویسنده با چند جمله‌‌ی اغلب ساده و گذرا فلش فوروادی می‌‌آورد که خواننده را به امید دانستن چرایی آن واقعه با خود همراه می‌‌کند و از این فرصت برای بسط بیشتر اندیشه‌‌های شخصیت‌‌ها و روایت اسطوره‌‌هایش استفاده می‌‌کند.

از خلال همین حکایات و روایات است که شخصیت‌‌ها خود را نشان می‌‌دهند، ماهرخ سنت‌‌شکن و سهراب نهیلیست، هر دو خود را با آن‌چه خوانده‌‌اند و درباره‌‌اش بحث کرده‌‌اند، نشان می‌‌دهند. آدم‌‌هایی که از کلام‌شان به نظر می‌‌آید روشنفکرانی هستند که زیستن به شکلی بهتر را تجربه خواهند کرد. اما هر چه در رمان پیشتر می‌‌رویم، بوی پوسیدگی افکار این دو بیشتر و بیشتر بینی را می‌‌آزارد.

جنونی که ماهرخ در میانه‌‌ی داستان به آن دچار می‌‌شود و با آن خود را بارها به خطر می‌‌اندازد، بیش فعالی کنترل نشده‌‌ی ابتدای رمان را به ذهن می‌‌آورد و نشان می‌‌دهند تمام آنچه ماهرخ کرد و می‌‌توانست نشانه‌‌ی زنی روشنفکر باشد که بر تحجر محیط پیرامونش عصیان کرده، در واقع اثرات یک اختلال روانی و عدم تمرکز و ناتوانی او در هماهنگی با محیط بوده است نه میل او به بهتر زیستن.

کما اینکه هر چه در رمان پیشتر می‌‌رویم فاصله‌‌ی میان حرف‌‌های پیشرو و روشنفکرانه و اعمال وابسته به سنت ماهرخ بیشتر می‌‌شود. سهراب اما از ابتدا به دنبال پوچی بود و در انتها پوچی را هم به تمامی در برگرفت. «تخم شر» قصه روشنفکرمآبانی است که نه می‌‌توانند مانند گفتار و افکارشان، عمل کنند و نه ماندگی خود در قعر افکار کهنه را قبول می‌‌کنند. شخصیت‌‌هایی که مابه‌‌ازای بیرونی آن‌‌ها در جامعه از همان زمان و دهه‌‌ای که رمان روایت می‌‌کند، زیاد شد و هنوز هم نمونه‌‌های بسیاری از این قشر می‌‌بینیم.

«تخم شر» رمانی پر از حکایت و قصه‌‌های تو در تو از رنج‌‌های خودساخته یا به ارث رسیده است در دورانی که زندگی‌‌ها تکرار مکرر بودنی پوسیده با نشخوار اندیشه‌‌های مدرن است. تمام آن حکایات و روایات پراکنده، در خط زمانی که ثابت نیست، معجونی ساخته تا آشفتگی نسلی را نشان بدهد که خود را در التهاب دوران گم کرده است و خود که گم شود، شر زاده می‌‌شود.

 

  این مقاله را ۱۴ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *