کو گوش شنوا؟!
«میدانی مدتهاست که میخواهم یک کاری را تمام کنم، اما انگار بخت با من یار نیست و مدام در این راه شکست میخورم… آه، راستی گوشات با من است؟!» حتماً شما هم تجربهی این را داشتهاید که احساستان شنیده نمیشود و در مواقعی که به همراهی و همدلی احتیاج دارید، هجمهای از ترحم، دلسوزی، نصیحت، انتقاد و … به سمتتان روانه میشود. در صورتی که فقط نیاز داشتید کسی به شما گوش دهد! درست مثل «تیلور» در کتاب «خرگوش گوش داد!»
«میدانی مدتهاست که میخواهم یک کاری را تمام کنم، اما انگار بخت با من یار نیست و مدام در این راه شکست میخورم… آه، راستی گوشات با من است؟!» حتماً شما هم تجربهی این را داشتهاید که احساستان شنیده نمیشود و در مواقعی که به همراهی و همدلی احتیاج دارید، هجمهای از ترحم، دلسوزی، نصیحت، انتقاد و … به سمتتان روانه میشود. در صورتی که فقط نیاز داشتید کسی به شما گوش دهد! درست مثل «تیلور» در کتاب «خرگوش گوش داد!»
داستان کتاب خرگوش گوش داد دربارهی پسربچهای به نام تیلور است که یک روز تصمیم میگیرد یک چیزی بسازد، یک چیز خیلی خاص!
اما درست زمانی که کارش تمام میشود و با افتخار به سازهی خود نگاه میکند، یک دسته پرنده پروازکنان از کنار سازهی او رد میشوند و همهچیز فرو میریزد و خراب میشود. تیلور احساس ناکامی میکند و یأس و ناامیدی تمام وجودش را میگیرد و یک گوشه غمگین و تنها مینشیند.
تازه داستان از اینجا شروع میشود. حیوانات مختلف میآیند تا حال تیلور را بهتر کنند، اما هیچکدام موفق نمیشوند تا اینکه سر و کلهی خرگوش پیدا میشود و ساکت و آرام کنار تیلور مینشیند. بدنش را به او میچسباند، انگار که او را بغل کرده است، اما هیچچیز نمیگوید. همراهی خرگوش تیلور را دلگرم میکند و از او میخواهد تا پیشش بماند.
انگار خرگوش توانسته اعتماد تیلور را به خودش جلب کند تا حرف بزند و از اتفاقی که افتاده و احساساتش بگوید. تیلور هم به همین نیاز داشت، پس شروع کرد به حرف زدن و خرگوش گوش داد. از احساس افتخارش گفت و خرگوش گوش داد، از احساس ناکامی و ناامیدیاش گفت و خرگوش گوش داد، از احساس کلافگیاش وقتی که مرغ آمد سراغش گفت و خرگوش گوش داد، از ترسش وقتی که خرس خواست حال او را بهتر کند گفت و خرگوش گوش داد.
تیلور فریاد زد و خرگوش گوش داد، تیلور خندید و خرگوش گوش داد، تمام این مدت خرگوش از تیلور جدا نشد و ناگهان بارقهی امید در چشمان تیلور برق زد و دوباره دست به کار شد تا از نو بسازد.
خیلی از ما فکر میکنیم اگر کسی شرایط احساسی خاصی دارد بهتر است که حواسش را پرت کنیم، مزایا و معایب موقعیتی را که در آن هست به او یادآوری کنیم، نصیحتش کنیم، یا به او بگوییم موضوع آنقدرها هم بد نیست و خیلیها شرایط بدتری دارند و یا حتی بالعکس، مشکلش را آنقدر بزرگ نمایش دهیم و آنقدر آشفته شویم تا طرف خودش مجبور شود ما را آرام کند!
همهی این کارها یک هدف دارد و آن این است که میخواهیم طرف مقابلمان را درک کنیم، به او بگوییم به فکرت هستیم، میخواهیم مشکلت را حل کنیم. اما بلد نیستیم چگونه آن را بیان کنیم و همدل باشیم. در این که نیتمان صاف است هیچ شکی نیست، اما بهتر است عملمان هم جوری باشد که حداقل حال طرف مقابل را بدتر نکند.
ما همدردی کردن را خوب بلدیم. اما همدلی کردن یک مهارت اکتسابی است که میتوان آن را تمرین کرد. گاهی لازم است احساس طرف مقابلمان را بفهمیم. به او توجه کنیم و با چشم و گوش او را بشنویم. به او این حس را بدهیم که تنها نیست و در کنارش هستیم. و از او بپرسیم چهطور میتوانیم کمکش کنیم.
کوری دورفلد، نویسندهی کتاب خرگوش گوش داد همدلی کردن را به تصویر میکشد. او خود کتابهایش را تصویرگری میکند و کاملاً میداند در کدام نقطهی تصویر، میتواند توجه مخاطب را جلب کند.
برای مثال او سعی کرده تمرکز فقط بر روی شخصیتپردازی باشد و در تصویرها فضاسازی خاصی انجام نداده تا ذهن مخاطب را تمام کمال بر روی شخصیتهای داستان نگه دارد. دورفلد علاوه بر رعایت سادگی طرحها به هماهنگی تصویر با متن کتاب هم بسیار دقت کرده است و شخصیتپردازی تصویرهای کتاب، هماهنگی فرم و فضا، هماهنگی رنگها، همه و همه با متن داستان همخوان و همگون هستند.
یکی دیگر از ویژگیهای کتاب خرگوش گوش داد، وجود جزئیات ظریف و حساس است. احساسات، شیوهی رفتار و نحوهی بیان شخصیتهای داستان کاملاً به تصویر کشیده شدهاند. علاوه بر آن به نظر میرسد نویسنده با زیرکی خاصی برای توضیح هر رفتار، به صورت استعاری حیوان کاملاً مناسبی را انتخاب کرده. همین موضوع باعث میشود تا مفهوم و تصویر به صورت هماهنگ در ذهن مخاطب ثبت شود. به خصوص که کودکان در این سنین بصری هستند و تصاویر بهتر در ذهنشان میماند.
وقتی کتاب را ورق میزنیم، میبینیم نویسنده از جملات کوتاه و دیالوگمحور استفاده کرده است. این امر به کودک کمک میکند تا با داستان همراه شود. همچنین سعی شده تا در دیالوگها صدای حیوانات به کلمه تبدیل شوند تا داستان واقعیتر برای کودک تداعی شود. گویی که یک نمایش جذاب را دارد تماشا میکند.
تصاویر، قطع و فرم کتاب خرگوش گوش داد مناسب کودکان بالای 3 سال است. اما به نظر من، به عنوان کارشناسی که با کودکان کار میکند، فهم محتوای کتاب برای کودکان بالای 7 سال مناسبتر است. در مجموع کتاب خرگوش گوش داد هم به لحاظ بصری و هم به لحاظ محتوایی کتابی است برای همهی افراد، از کودک تا بزرگسال! هر فردی میتواند از زاویهی دید خود موضوعات مفید و متنوعی را از این کتاب برداشت کند و لذت ببرد.