کلیاتی دربارهی نمایشگاه کتاب امسال
تا حالا این قدر زیاد در نمایشگاه نمانده بودم. ۱۱ روز تمام و هر بار بین ۶ تا ۱۰ ساعت حضور. اما این به آن معنا نیست که نمایشگاه را بیشتر از همیشه دیده و گشتهام. به دوستی که پرسیده بود نمایشگاه چه خبر گفته بودم در نمایشگاه حضور مدام در یک غرفه مثل این است که بروی سفر ولی در یک اتاق بمانی. نمایشگاه امسال برای من چنین حکمی داشت.
تا حالا این قدر زیاد در نمایشگاه نمانده بودم. ۱۱ روز تمام و هر بار بین ۶ تا ۱۰ ساعت حضور. اما این به آن معنا نیست که نمایشگاه را بیشتر از همیشه دیده و گشتهام. به دوستی که پرسیده بود نمایشگاه چه خبر گفته بودم در نمایشگاه حضور مدام در یک غرفه مثل این است که بروی سفر ولی در یک اتاق بمانی. نمایشگاه امسال برای من چنین حکمی داشت.
کلیاتی دربارهی نمایشگاه کتاب امسال
تا حالا این قدر زیاد در نمایشگاه نمانده بودم. ۱۱ روز تمام و هر بار بین ۶ تا ۱۰ ساعت حضور. اما این به آن معنا نیست که نمایشگاه را بیشتر از همیشه دیده و گشتهام. به دوستی که پرسیده بود نمایشگاه چه خبر گفته بودم در نمایشگاه حضور مدام در یک غرفه مثل این است که بروی سفر ولی در یک اتاق بمانی. نمایشگاه امسال برای من چنین حکمی داشت.
برداشتهای کلی:
۱. خیلی از نشرها نیامده بودند و به حضور در نمایشگاه مجازی یا گذاشتن تخفیف در سایت خودشان اکتفا کرده بودند.
۲. خیلی از غرفهها ساده و بیرنگولعابتر از سالهای پیش خود بودند.
۳. خیلی از نشرهایی که در کودک و نوجوان دیدم کتاب زرد داشتند یا آن قدر کارهایشان پراکنده بود که معلوم نبود دنبال چه هستند. اتفاقاً نمایشگاه را فرصتی میدانم تا این ناشران ببینند و بخوانند و یاد بگیرند تا برای خودشان اهداف تازهای تعریف کنند.
۴. با هر کسی از هر نشری حرف میزدی میگفت امسال نمایشگاه مثل قبل نیست، نه حضور مردم نه فروش. دلایل مختلفی هم برمیشمردند مثل همین تحریم نمایشگاه از طرف خیلی از ناشران، ورودی کنترلشده شبیه حرم که افراد نمیتوانستند با پوشش دلخواه خود وارد شوند، تقارن نمایشگاه با ایام امتحانات بچهها، و شاید مهمتر از همه بیپولی.
بیپولی چند جور خودش را نشان میداد: به نمایشگاه نمیآمدند و ترجیح میدادند از سایتها با تخفیف بیشتر بخرند، اگر میآمدند تعداد کتابهای کمتری میخریدند در مقایسه با سالهای گذشته، و اگر از کتابی خوششان میآمد دغدغه قیمت مانع از خرید میشد.
۵. در نمایشگاه مجازی اما اوضاع به گونهای دیگر بود. چون کتابفروشهایی سراسر کشور هم شرکت کرده بودند، این امکان وجود داشت که بعضی کتابها را با چند قیمت تهیه کرد. اگر کسی حوصله میکرد میشد بعضی کتابها را با یکپنجم قیمت فعلی تهیه کرد. البته که برای همه کتابها قیمت قدیم وجود نداشت.
۶. نوع برخورد با حجاب در نمایشگاه بیسابقه بود. مثلاً ورود با دامن یا پیراهن برای خانمها ممنوع بود. چه کسی این قانون را گذاشته بود معلوم نبود! فرقی هم نمیکرد ارتفاع این دامن تا کجا باشد. استدلالشان هم این بود که لباس خانه و بیرون باید فرق داشته باشد. ساق دست و شال هم هدیه میدادند. به بزرگترها شکلات و به بچهها آبنبات چوبی یا حبابساز هدیه میدادند. جلو درهای ورودی برخورد شدیدتری میدیدم تا داخل محوطه. فضای کلی نمایشگاه مثل فضای عادی جامعه نبود.
۷. غرفههای جنبی و استانی تنوع سالهای پیش را نداشت.
۸. در هر سالن مشاوران کتاب حاضر بودند. کتابچههایی هم موضوعی تهیه شده بود که جز کتابچه سفر آدم را یاد فهرستهای مذهبی میانداخت تا کتابچه راهنمای انتخاب یا خرید کتاب. در بین خود مشاوران، که آنها هم تیپ مذهبی داشتند، افراد باسواد و آگاه هم حاضر بودند که فارغ از این ماجراها کتاب معرفی میکردند.
۹. در دو سالن کودک و نوجوان شلوغی بیشتری در سالن شمالی در مقایسه با جنوبی به چشم میخورد. علتش را میتوان در این مسئله دانست که بیشتر غرفههای سالن جنوبی داخلی بود و مخاطب لازم بود وارد غرفه شود تا کتابها را از نزدیک مشاهده کند. راهروها هم وسیعتر بود. در سالن شمالی کودک و نوجوان غرفههای کمتری داخلی بودند و در راهروهای تنگترش تجمع میشد و شلوغ به نظر میآمد.
۱۰. پرفروشترین محصول جنبی نمایشگاه حلزون اسباببازی بود که بامزه بود در رنگهای متنوع به قیمت صدهزار تومان. در غرفههای مواد غذایی خبری هم از تنوع سالهای پیش نبود و محصولاتی مثل آش و نانهای سنتی و غذاهای اقوام خیلی کم شده بود.
خلاصه بگویم نمایشگاه ۱۴۰۳ بیشتر یک نمایش بود تا نمایشگاهی بینالمللی. نمایشی سفارشی که برای ناشران هزینه بسیاری داشت و معادلات خیلیها را بهم ریخت. آیا سال آینده دوباره همه ناشرانی که امسال شرکت کرده بودند رغبت میکنند در نمایشگاه حاضر شوند؟
نمایشگاه
یک دیدگاه در “کلیاتی دربارهی نمایشگاه کتاب امسال”
کاملا درسته خیلی از یک نمایشگاه ایده ال دور بود متاسفانه سال به سال دریغ از پارسال