قرن بیست و یکم عصر حواس پرتی است
نیر ایال، نویسندهای که پیشتر کتاب قلاب: چگونه محصولی بسازیم که مخاطب را شبانهروز درگیر کند؟ نوشته بود، اینبار در جایگاه فردی که به دنبال راهی برای رهایی از اعتیادی است که آن کتاب ممکن بود ایجاد کند، ایستاده و دست روی موضوعی مهمتر و وسیعتر گذاشته است: موضوع حواسپرتی و مدیریت توجه! زیرا هنگامی که کتاب قلاب منتشر شد، در کنار آموزههای مفیدش برای مدیران محصول و طراحان خدمات فناورانه، این نگرانی را هم به وجود آورد که همه ما به نوعی اسیر فناوری و برنامههای کاربردی این طراحان شده و به قول خود ایال، معتاد شدهایم . او برای رهایی از قید و بندهای این اعتیاد، دست به نوشتن کتاب مدیریت توجه زده است . آن هم در دورهای که به بیان بسیاری از صاحب نظران، عصر حاضر عصر پریشانفکری یا به تعبیری همان حواسپرتی است .
مدیریت توجه
نویسنده: نیر ایال با همکاری جولی لی
مترجم: سمیه قوامینژاد
ناشر: آریا قلم
نوبت چاپ: ۴
تعداد صفحات: ۳۰۵
شابک: ۹۷۸۶۲۲۷۰۸۹۱۲۷
نیر ایال، نویسندهای که پیشتر کتاب قلاب: چگونه محصولی بسازیم که مخاطب را شبانهروز درگیر کند؟ نوشته بود، اینبار در جایگاه فردی که به دنبال راهی برای رهایی از اعتیادی است که آن کتاب ممکن بود ایجاد کند، ایستاده و دست روی موضوعی مهمتر و وسیعتر گذاشته است: موضوع حواسپرتی و مدیریت توجه! زیرا هنگامی که کتاب قلاب منتشر شد، در کنار آموزههای مفیدش برای مدیران محصول و طراحان خدمات فناورانه، این نگرانی را هم به وجود آورد که همه ما به نوعی اسیر فناوری و برنامههای کاربردی این طراحان شده و به قول خود ایال، معتاد شدهایم . او برای رهایی از قید و بندهای این اعتیاد، دست به نوشتن کتاب مدیریت توجه زده است . آن هم در دورهای که به بیان بسیاری از صاحب نظران، عصر حاضر عصر پریشانفکری یا به تعبیری همان حواسپرتی است .
مدیریت توجه
نویسنده: نیر ایال با همکاری جولی لی
مترجم: سمیه قوامینژاد
ناشر: آریا قلم
نوبت چاپ: ۴
تعداد صفحات: ۳۰۵
شابک: ۹۷۸۶۲۲۷۰۸۹۱۲۷
همه ما تجربههای زیادی داریم از مطالبی که آنها را بارها بدون توجه خواندهایم و چیزی متوجه نشدهایم، از جلساتی که برگزار شدهاند، اما به دلیل نداشتن تمرکز حواس، به نتیجه نرسیدهاند، از دوستیهایی که به دلیل بیتوجهی از بین رفتهاند و از بهرهوری کم و خطاهای زیاد کارکنان سازمانها که به دلیل در جمع بودن و دل در جای دیگر داشتن، اتفاق افتادهاند.
ما در اقیانوسی زندگی میکنیم که پر است از حواسپرتی؛ برنامههایی که به هم میخورند، دوستانی که فراموش میشوند و کارهایی که هرگز انجام نمیشوند. دنیا پر از چیزهایی است که حواس ما را پرت میکند، حتی زمانی که در دفتر کارمان نیستیم، رئیسمان مدام دستور صادر میکند، تکنولوژی مدام در زندگی شخصیمان دخالت میکند، حواسمان از این شاخه به آن شاخه میپرد و از هدف اصلیمان دور میشود. پس چطور قرار است در پایان، دست پر باشیم؟ چرا زندگی ما در حواسپرتی و نداشتن تمرکز هدر میرود؟
به نظر میرسد در چنین شرایطی هم، راه موفقیت، چه در زندگی حرفهای و چه در زندگی شخصی این است که بتوانیم خودمان را وقف هدفمان کنیم . اگر مدام حواسمان پرت شود، چطور میخواهیم کتابی بنویسیم که در آینده در فهرست پرفروشها قرار بگیرد، یا چطور ایدهی شغلی درخشانمان را محقق کنیم یا از زمانی که قرار است با عزیزانمان بگذرانیم، لذت ببریم. چرا که بیش از آنکه برنده شدن حس خوبی داشته باشد، بازنده شدن دردناک است .
نیر ایال در کتاب حاضر، یعنی مدیریت توجه؛ راهکارهایی برای افزایش تمرکز و به دست گرفتن کنترل زندگی نشان میدهد که اگر میتوانستیم مقصد و هدف خود را تا پایان دنبال کنیم، زندگیمان چه شکلی میشد. ایال بهجای اینکه زندگی ما را از هر رسانه دیجیتالی سمزدایی و خالی بکند، ما را با عوامل پنهان روانشناسانهای آشنا میکند که باعث حواسپرتی میشوند.
کتاب او راهنمایی است برای تصمیمگیری و عملیکردن تصمیمها و به نتیجه رساندن هدفها؛ چرا که خود معتقد است این کتاب نیرو و امیدی به خواننده میبخشد تا برای وقت باقیماندهاش نقشه بکشد، جاهطلبیهایش را کشف کند و همانطوری زندگی کند که دوست دارد.

ایال عقیده دارد پس از پنج سال پژوهش برای نگارش این کتاب و با پیروی از روشهای علمی که میخواهد آنها را به خوانندگانش نیز یاد بدهد، حالا بیشتر از هر وقت دیگری دستش پُر و ذهن و جسمش قوی است، آرامش بیشتری دارد و روابط اجتماعی و خانوادگیاش بیشتر از همیشه رضایتبخش است.
خواننده، با خواندن این کتاب یاد میگیرد که چطور انسانی «حواسجمع» باشد، چرا که طبق نظر ایال مهمترین مهارت قرن بیستویکم این است که بیاموزیم به همهی عوامل فریبنده و وسوسهانگیز بیرونی و درونی بیاعتنا باشیم و حواسمان را بر همان چیزی متمرکز کنیم که واقعاً مهم است.
خطی را تصور کنید که ارزش همه کارهای روزمرهی شما را نشان میدهد . سمت راست کارهای مثبتاند، سمت چپ کارهای منفی. سمت راست این ردیف، تمرکز حواس است به معنای «به سوی خود کشیدن و جذب کردن» . میتوانیم تمرکز حواس را کارهایی در نظر بگیریم که ما را به سوی آنچه در زندگی میخواهیم میکشانند . سمت چپ خط، حواس پرتی است؛ برعکس تمرکز حواس و به معنای «دور کردن ذهن». حواس پرتیها نمیگذارند به زندگی رویاییمان دست پیدا کنیم.
همه رفتارهای ما، چه از سر حواسجمعی باشند چه از روی حواسپرتی، برانگیخته از محرکهای درونی یا بیرونیاند. محرکهای درونی از درون وجود خودمان به ما علامت میدهند؛ مثلا وقتی شکممان قاروقور میکند، به دنبال خوراکی میگردیم . وقتی سردمان است، ژاکتی برای گرم کردن خودمان پیدا میکنیم. وقتی غمگین، تنها یا مضطربیم، شاید به دوست یا محبوبمان زنگ بزنیم تا دلداریمان دهد و… . از سوی دیگر، در اطرافمان محرکهای بیرونی هستند که به علامت میدهند قدم بعدیمان چه باشد، مثل صداهای دنگ و دینگ و زینگ که باعث میشوند ایمیلمان را ببینیم، اخبار را نگاه کنیم یا تلفنمان را جواب دهیم.
افراد هم ممکن است جزو محرکهای بیرونی باشند، مثل همکاری که کنار میز کارمان میایستد. محرکها، چه بیرونی باشند و چه درونی، ما را به انجام دادن کاری دعوت میکنند که یا با هدف اصلی مان همسوست (تمرکز حواس) یا همسو نیست (حواس پرتی).

حال که زندگی ما در میان فناورهای نوین و رسانههای جمعی و ارتباطی محصور شده است، حواسجمع بودن و تمرکز بر ذهن در چنین شرایطی برای هر کسی یک موهبت بسیار باارزش است. در دنیای امروز غلبه این فناوریها بر ما تا اندازه بسیاری بر کیفیت زندگی ما اثر گذاشتهاند. بهگونهای که ما آنچنان که باید و شاید نمیتوانیم زمام امور خویش را در دست بگیریم و برنامهها و اهداف مد نظرمان را تعقیب و پیگیری کنیم.
روابط شخصی و مناسبات اجتماعی ما در معرض آسیبهای جدی قرار دارند و زمان زیادی از زندگی را که میتوانیم صرف پرداختن به توسعه فردی کرده و ترجیحات و تمایلات درونی را دنبال کنیم به سادگی از دست داده و آن را از خود دریغ داشتهایم. اما چه باید کرد؟
ایال در این کتاب الگویی چهار مرحلهای را برای افزایش تمرکز و حواسجمع بودن ارائه میدهد که با تمرین و ممارست میتوانیم آنها را عملی و پیاده کنیم تا به آنچه ذهنِ حواسجمع میخوانیم و میدانیم، دست پیدا کنیم. این چهار مرحله عبارتند از: غلبه بر محرکهای درونی، زمان گذاشتن برای تمرکز حواس، مسدودسازی محرکهای بیرونی، و در نهایت ایجاد تعهد برای جلوگیری از حواسپرتی. این چهار مرحله در کتاب مدیریت توجه به تفصیل شرح داده شدهاند.
نیر ایال همچنین در کتابچه تمرین مدیریت توجه که ضمیمه این اثر کرده است، خاطر نشان میسازد که در آینده دو گروه در جهان خواهند بود: کسانی که میگذارند دیگران توجه و زندگیشان را اداره کنند و کسانی که با افتخار، خودشان را حواسجمع مینامند. او خطاب به مخاطبان کتابش مینویسد: «در این کتابچه درسهای کلیدی را که در هر فصل کتابم آموزش دادهام، تمرین میکنید».