زندگی و مرگِ ارنست همینگوی
ارنست همینگوی از مشهورترین نامهای جهان ادبیات است. علاوه بر این او زندگی پر از ماجرایی داشته است که هیچ کم از ماجراهای رمانهایش نداشته است، چه بسا حتی جذابتر هم بوده. در این پرونده سراغ زندگی و مرگ همینگوی رفتهایم: پنج بار مواجهه او با مرگ، آخرین روزهای زندگیاش و درگیری با افسردگی شدید، عادات زندگیاش، خانهای که در آن زندگی کرده و توصیههایش به نویسندگان جوان.
ارنست همینگوی از مشهورترین نامهای جهان ادبیات است. علاوه بر این او زندگی پر از ماجرایی داشته است که هیچ کم از ماجراهای رمانهایش نداشته است، چه بسا حتی جذابتر هم بوده. در این پرونده سراغ زندگی و مرگ همینگوی رفتهایم: پنج بار مواجهه او با مرگ، آخرین روزهای زندگیاش و درگیری با افسردگی شدید، عادات زندگیاش، خانهای که در آن زندگی کرده و توصیههایش به نویسندگان جوان.
از زندگی شروع کنیم یا از مرگ؟ بیایید این بار از ته شروع کنیم و به سر برسیم. از آخرین روزهای زندگی همینگوی و مرگ تراژیک و البته خودخواسته او. در سال 1961، ارنست همینگوی که 62 ساله و عملاً مشهورترین نویسنده جهان بود، در یکی از مشهورترین بیمارستانهای جهان بستری شد. اتفاقی که دور از چشم رسانهها رخ داد. کسی نمیدانست که این ماجرای غمانگیز پزشکی، فصل آخر از زندگی پرماجرای نویسندهی بزرگ خواهد بود. حالا و از طریق نامهها و اسناد بایگانی شده، میتوان دریافت که او برای درمان به کلینیک مایو مراجعه نکرده بود. بلکه در جستجوی مکانی برای چکاندن ماشهی اسلحه بوده است!
الکتروشوک درمانی (ECT) نوعی از روشهای درمانی برای بیماران مبتلا به افسردگی است. در این روش، با کمک جریان الکتریکی، تشنجهای خفیفی در بدن بیمار ایجاد میشود. میگویند با هر بار شوک، بدن انسان در حدود 40 ثانیه، بدون کنترل میلرزد! در آن دوران، الکتروشوک درمانی در کنار داروهای ضدافسردگی، موثرترین راه برای درمان افسردگیهای شدید بود. تقریباً نود درصد بیماران (مطابق با آمار) با کمک این روش بهبود مییافتند. یک دورهی درمانی معمولاً شامل ده تا دوازده جلسه میشد و حداقل دو بار در هفته انجام میگرفت! اینها را چرا میگوییم؟ چون ارنست همینگوی حداقل 15 بار تحت این نوع از درمان قرار گرفت.
مری، همسرش، در مورد دوران شوکدرمانی همینگوی مینویسد: بعد از 24 روز و نه بار شوکدرمانی، به نظر میرسد هنوز هم به اندازهی روز اولی که به اینجا آمدیم، از نظر روحی آشفته است. اما حداقل دیگر اصرار ندارد که یک مامور FBI با ضبط صوتی در دست، پشت در حمام پنهان شده است.
همینگوی تلاش میکرد خودکشی کند و عاقبت توانست جلوی دکترها وانمود کند حالش خوب است و دکترها را فریب بدهد. مرگ او آمیزهای بود از درمانهای حالا دیگر منسوخ، اشتباهات پزشکی و یک ذهن ویران که برای مرگ مشتاق شده بود.
آخرین روزهای زندگی همینگوی؛ در کلینیک مایو چه گذشت؟
اما او در طول زندگی هم بارها و بارها با مرگ روبرو شده بود. خیلیها اعتقاد دارند همینگوی وقتی خودش را کشت که فهمید سنش طوری بالا رفته و بدنش طوری مستهلک شده که ادامهی این سبک از زندگی دیگر ممکن نیست. بهرحال او خودش را کشت، اما پیش از آن پنج بار از دست مرگ گریخته بود. داستان این پنج تجربه فرار او از مرگ را میتوانید در این یادداشت بخوانید.
پنج بار مواجهه ارنست همینگوی با مرگ
همینگوی عادات عجیبی داشت. در این یادداشت پنج عادت عجیب او را مرور کردهایم. از ایستاده نوشتن با مداد در اتاق خواب گرفته تا طبق معمول علاقه او به شکار و ماهیگیری و ماجراجوییهای سیاسی.
پنج عادت نامعمول ارنست همینگوی
همینگوی یک نویسنده بود و از قضا زیاد هم در مورد نویسندگی صحبت میکرد. از آن تیپ نویسندگان منزوی نبود. توصیههای زیادی از او به نویسندگان جوان و در ابتدای راه ثبت شده است. او معتقد است یک نویسندهی جوان باید تا میتواند همه چیز بخواند، مشاهدهگر دقیق دنیای اطرافش باشد، از پیشرفت نکردن کار نترسد، شخصیتهایش را داوری نکند و موقع نوشتن وقتی کار روزانه را متوقف کند که در اوج است و هنوز ایده دارد.
توصیههای ارنست همینگوی به نویسندگان جوان
در پایان سری هم زدهایم به خانه-موزه ارنست همینگوی در کی وست ایالت فلوریدا. این خانه در سال 1851 ساخته شده است. پدر همسر همینگوی (پائولین فیفر) در سال 1928، آن را به عنوان هدیهی عروسی، به این زوج بخشید. آنها در 1940 از هم جدا شدند اما یک دهه بعد و بعد از مرگ پائولین، خانه دوباره به همینگوی رسید. این خانه محل تولد رمانهایی مثل وداع با اسلحه، برفهای کلیمانجارو و زنگها برای که به صدا درمیآیند است و از 1964 برای بازدید عموم به شکل موزه درآمده است. در این یادداشت میتوانید مطالب بیشتری درمورد این خانه بدانید و عکسهایی از آن ببینید.
خانه – موزهی ارنست همینگوی
2 دیدگاه در “زندگی و مرگِ ارنست همینگوی”
معرکه ترین سایت جهان اید 🙂
سپاس😊