سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

رنجی که از آن ما نیست

رنجی که از آن ما نیست

 

تهیه این کتاب

حیوان خواری نه در دفاع از گیاه‌‌خواری، بلکه در نشان دادن اهمیت رنج کشیدن حیوانات موفق عمل کرده و هر خواننده‌‌ای را وادار به فکر کردن به این پرسش می‌‌کند که آیا رنج کشیدن حیوانات بی‌‌اهمیت است؟ می‌‌توان گفت این کتاب بیش از هرچیز بیانیه‌‌ای علیه به بند کشیدن حیوانات تنها با هدف تهیه‌‌ی خوراک برای جمعیت رو به رشد جهان با حداقل هزینه است. در واقع مسئله‌‌ی مهم در این خصوص این است که هدف اصلی نظام اقتصادی سرمایه‌‌داری که دریافت حداکثر سود با حداقل هزینه است، نمی‌‌تواند در تمام کسب و کارها به عنوان هدف نهایی منظور شود.

حیوان خواری نه در دفاع از گیاه‌‌خواری، بلکه در نشان دادن اهمیت رنج کشیدن حیوانات موفق عمل کرده و هر خواننده‌‌ای را وادار به فکر کردن به این پرسش می‌‌کند که آیا رنج کشیدن حیوانات بی‌‌اهمیت است؟ می‌‌توان گفت این کتاب بیش از هرچیز بیانیه‌‌ای علیه به بند کشیدن حیوانات تنها با هدف تهیه‌‌ی خوراک برای جمعیت رو به رشد جهان با حداقل هزینه است. در واقع مسئله‌‌ی مهم در این خصوص این است که هدف اصلی نظام اقتصادی سرمایه‌‌داری که دریافت حداکثر سود با حداقل هزینه است، نمی‌‌تواند در تمام کسب و کارها به عنوان هدف نهایی منظور شود.

 

 

تهیه این کتاب

رنجی که از آن ما نیست

 

 

سال آخر کارشناسی به پیشنهاد یکی از اساتیدم فیلم دوازده مرد خشمگین را تماشا کردم. علت پیشنهاد استاد این بود که اگرچه دانشجو‌‌ی حقوق نیستیم، باید بدانیم که در علوم انسانی و به طور گسترده‌‌تر، در جوامع انسانی، هرگز جایی برای تعصب و پذیرش کورکورانه‌‌ی آنچه جامعه و فرهنگ به ما دیکته می‌‌کند وجود ندارد. نتیجه اینکه با توجه به این‌‌که هرگز چیزی “خوب” یا “بد” مطلق نیست، تردید، ما را از تعصب دور و به حقیقت نزدیک‌‌تر می‌‌کند.

 

گوشت‌‌خواری از مواردی بوده که همواره به درستی آن شک داشته‌‌ام. صحنه‌‌ی آزارنده‌ی قربانی کردن گوسفند که از کودکی همراهم بوده، تصور جابه‌جایی نقش ما با موجوداتی که غذای امروزمان هستند و یا این خیال که ممکن است روزی موجوداتی هوشمند‌‌تر از انسان در دنیا به‌وجود بیایند و ما را به شکل روزمره شکار کنند، باعث می‌‌شود به درست بودن روش انتخاب خوراک هرروزه‌ام شک کنم. برای کسی با چنین ساختار ذهنی، دیدن عنوان کتاب حیوان خواری در قفسه‌‌ی کتاب‌‌ها کافی بود تا به صرافت خواندنش بیفتد.

 

نویسنده‌‌ی کتاب، جاناتان سفران فوئر، رمان‌‌نویس آمریکایی، از نه سالگی و تحت تاثیر پرستارش در تلاشی مدام برای گیاه‌‌خوار شدن بود، اما به گفته‌‌ی خودش گیاه‌‌خواری او که از نوجوانی در ذهنش جدی‌‌تر شده بود «چند سال بیشتر دوام نیاورد و در سکوت مرد.» او گیاه‌‌خواری را به ترک سیگار تشبیه می‌‌کند؛ کاری که می‌‌توان آن را به دفعات انجام داد!

 

با این حال، او از زمانی که پدر شد، با توجه به اهمیت تغذیه، تصمیم جدی‌‌تری مبنی بر حذف گوشت و تحقیق در زمینه‌‌ی پرورش صنعتی حیوانات و مقایسه‌ی آن با روش‌‌های سنتی گرفت. چرا که او معتقد است علت این‌‌ مسئله که ما امروزه به سادگی هرچه تمام‌‌تر گوشت می‌‌خوریم، در دوری ما از حیواناتی است که می‌‌خوریم. ما رنج حیوانات و زندگی آن‌‌ها را درک نمی‌‌کنیم و این مسئله، به باور نویسنده، گوشت‌‌خواری را بسیار ساده می‌‌کند.

 

در فصل ابتدایی کتاب، یکی از ساده‌‌ترین و در عین حال پذیرفتنی‌‌ترین دلایل برای گیاه‌‌خواری یا دست‌‌کم تلاش برای گیاه‌‌خواری را می‌‌بینیم:

 

«ما به اعضای خانواده‌‌مان آسیب نمی‌‌زنیم. ما به دوستان و غریبه‌‌ها آسیب نمی‌‌زنیم. ما حتی به مبلمان تشک‌‌دار خانه‌مان هم آسیب نمی‌‌زنیم. این‌‌که من به فکرم نرسیده بود حیوانات را هم باید به این فهرست اضافه کنم دلیلی بر استثنا بودن آن نیست.»

 

به گفته‌‌ی نویسنده، حیوان خواری کتابی در دفاع از گیاه‌‌خواری نیست. (اگرچه در فصل‌‌های ابتدایی کتاب کاملا این‌‌طور به نظر می‌‌رسد) بلکه در مجموع هدف کتاب بیان حقایقی درباره‌‌ی پرورش صنعتی دام است. می‌‌توان گفت این کتاب بیش از هرچیز بیانیه‌‌ای علیه به بند کشیدن حیوانات تنها با هدف تهیه‌‌ی خوراک برای جمعیت رو به رشد جهان با حداقل هزینه است.

در واقع مسئله‌‌ی مهم در این خصوص این است که هدف اصلی نظام اقتصادی سرمایه‌‌داری که دریافت حداکثر سود با حداقل هزینه است، نمی‌‌تواند در تمام کسب و کارها به عنوان هدف نهایی منظور شود. “محصول” پرورش صنعتی، موجودات زنده هستند و این مسئله باعث تفاوت بین دامداری یا پرورش ماهی با کسب و کارهای دیگر است. کتاب بیان می‌‌کند هدف مهم افزایش بازدهی (که در نظام سرمایه‌‌داریی همواره مورد توجه و تاکید است) در صنایع پرورش موجودات زنده نباید پذیرفته شود.

 

 

کشتارگاه

 

 

نویسنده آثار پرورش صنعتی گسترده‌‌ی حیوانات را از منظر تاثیرات آن بر زندگی و رفاه حیوانات، محیط زیست و سلامت انسان مورد بررسی قرار داده و این کار را از هر سه دیدگاه مردود می‌‌داند. اگرچه انتقادات وارده در بعضی موارد چندان منطقی به نظر نمی‌‌رسند. یکی از دلایل این مسئله، ذکر آمارها و اطلاعات علمی بدون منبع دقیق است که باعث می‌‌شود اطلاعات ارائه شده چندان قابل اتکا نباشند. به طور مثال در بخش تاثیرات پرورش صنعتی و داروهای استفاده شده در تغذیه‌‌ی ماکیان بر سلامت انسان‌‌ها می‌خوانیم:

 

«حیوانات پرورشی پیش از آن که بیمار شوند آنتی‌‌بیوتیک می‌‌خورند. در آمریکا، هر سال نزدیک به ۱٫۵ میلیون کیلو آنتی‌‌بیوتیک برای انسان‌‌ها تجویز می‌‌شود؛ این میزان برای تغذیه‌‌ی حیوانات پرورشی اهلی به ۹ میلیون کیلو می‌‌رسد؛ دست‌‌کم این چیزی است که اعضای صنف ادعا می‌‌کنند.»

 

در ادامه‌ی این بخش در خصوص تاثیرات این مصرف غیر مستقیم آنتی‌‌بیوتیک بر سلامت انسان بحث شده است که این مباحث نیز منبع چندان دقیقی ندارند. اما به گونه‌‌ای بیان شده‌‌اند که برای گروه‌‌های مختلف مخاطبان کتاب کاملا قابل درک بوده و تاثیرگذارند.

 

علاوه بر این، کتاب سرشار از توصیفات بسیار دقیق و باجزئیات زیاد از کشتارگاه‌‌ها و مراکز پرورش خوک، ماکیان و آبزیان در آمریکاست. این گزارش‌‌ها حاصل بازدیدهای پنهانی یا هماهنگ شده‌‌ی نویسنده از این مراکز بوده و گاه آن‌چنان دلخراش می‌شوند که ممکن است ترجیح دهید به خاطر مستند نبودن، آن‌‌ها را باور نکنید. در مجموع به نظر می‌‌رسد در توصیف صحنه‌‌های ناخوشایند در کتاب زیاده‌‌روی شده و این مسئله باعث می‌‌شود خواندن حیوان خواری با وجود بینش و اطلاعاتی که در اختیار مخاطب قرار می‌دهد، تا حدودی آزاردهنده باشد.

 

 همان‌‌طور که پیش‌‌تر نیز اشاره شد، هدف حیوان خواری بیش از هرچیز جلب توجه عموم به سوی پرورش صنعتی آسیب‌‌های این روش تهیه‌ی غذاست.

 

«رنج چیست؟ این پرسش در خود فاعلی دارد که رنج می‌‌کشد. تمام چالش‌‌های جدی پیرامون این نظریه که حیوانات هم رنج می‌‌کشند، می‌پذیرند که حیوانات هم یک سطح از درد را احساس می‌‌کنند، اما هویتی را که این رنج را هم‌‌تراز با رنج کشیدن ما انسان‌‌ها قرار می‌‌دهد، از حیوانات دریغ می‌‌کنند. من فکر می‌‌کنم این انکار، ریشه در چیزی واقعی و زنده برای خیلی از آدم‌‌ها دارد؛ حتی اگر تاسف‌‌آور باشد، با آنچه ما “انسان‌‌ها” حس می‌‌کنیم متفاوت و در نتیجه بی‌‌اهمیت است.»

 

به باور من حیوان خواری نه در دفاع از گیاه‌‌خواری، بلکه در نشان دادن اهمیت رنج کشیدن حیوانات موفق عمل کرده و هر خواننده‌‌ای را وادار به فکر کردن به این پرسش می‌‌کند که آیا رنج کشیدن حیوانات بی‌‌اهمیت است؟

  این مقاله را ۴۴ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *