داستانی برای ماندن
کودکان و نوجوانان خواهناخواه با پدیده ی مرگ روبرو خواهند شد، چه مرگ عزیزان و نزدیکانشان باشد و یا مرگ خود. همه آنها سوالاتی برای مواجهه با مرگ در ذهن دارند. اینکه اگر عزیزی را از دست دهند با غم فراق او، با نبودنهایش چه کنند؟ و در لحظاتی که اندوه بر سراسر وجودشان سیطره پیدا می کند، به کجا پناه برند؟ هرکسی که این تجربه سهمگین را پشت سر گذاشته، راهی برای گذر از این دوران را هم تجربه کرده است. اما زندگی جریان مییابد و تنها چیزی که میتوان از رخ دادن قطعیاش مطمئن بود «از دست دادن» است. خواندن کتابهایی با موضوع درک فقدان و پذیرش می تواند آنها را برای مواجهه با این موضوع آماده و کمک کند.
پرنده ی سیاه بزرگ
نویسنده: اشتفانی هوفلر
مترجم: لیلا مکتبی فرد
ناشر: فاطمی
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۱
تعداد صفحات: ۲۰۸
شابک: ۹۷۸-۶۲۲۷۵۶۴۵۱۸
کودکان و نوجوانان خواهناخواه با پدیده ی مرگ روبرو خواهند شد، چه مرگ عزیزان و نزدیکانشان باشد و یا مرگ خود. همه آنها سوالاتی برای مواجهه با مرگ در ذهن دارند. اینکه اگر عزیزی را از دست دهند با غم فراق او، با نبودنهایش چه کنند؟ و در لحظاتی که اندوه بر سراسر وجودشان سیطره پیدا می کند، به کجا پناه برند؟ هرکسی که این تجربه سهمگین را پشت سر گذاشته، راهی برای گذر از این دوران را هم تجربه کرده است. اما زندگی جریان مییابد و تنها چیزی که میتوان از رخ دادن قطعیاش مطمئن بود «از دست دادن» است. خواندن کتابهایی با موضوع درک فقدان و پذیرش می تواند آنها را برای مواجهه با این موضوع آماده و کمک کند.
پرنده ی سیاه بزرگ
نویسنده: اشتفانی هوفلر
مترجم: لیلا مکتبی فرد
ناشر: فاطمی
نوبت چاپ: ۱
سال چاپ: ۱۴۰۱
تعداد صفحات: ۲۰۸
شابک: ۹۷۸-۶۲۲۷۵۶۴۵۱۸
داستانی برای ماندن
«روز مرگ مامان روزی درخشان اکتبر بود. توی داستانها معمولاً آدم ها در روزهای بارانی می میرند. یا در روزی تیره و مه آلود که حتی ذره ای از پرتو خورشید هم از لا به لای ابرها به زمین نمی رسد. انگار تاکید بر فضایی تیره و تار با مرگ جورتر است.»
روایت بن در این داستان در مورد پس از مرگ مادرش است و اینکه چگونه او، برادرش کرومل و پدرش با آن کنار می آیند. بن مادرش را با چشمان سبز و موهای بلند قرمز به یاد می آورد که عاشق بالا رفتن از بلندترین درختان شاه بلوط بود. ناگهان همه چیز تغییر می کند.
جلد “پرنده بزرگ سیاه” اثر استفانی هوفلر با پر و برگ به رنگ های پاییزی تزئین شده است. هر کسی که کتاب را خوانده باشد فوراً این ارتباط را درک خواهد کرد: مادر بن عاشق طبیعت، جنگل، همه گیاهان و حیوانات است. او هر هفته با خانواده اش در جنگل محلی پیاده روی طولانی انجام می دهد و متعهد به حفاظت از محیط زیست است. او تندخو است و اغلب عصبانی است، اما عصبانیت او همیشه به سرعت از بین می رود و می شود بهترین مادری که برای بن و برادر کوچکش کرومل (کارل) وجود دارد. تا اینکه یک شب می میرد.
اکنون خانواده کوچک او باید بیاموزد که چگونه با جای خالی او زندگی کنند. آنها همه چیز مادر را به یاد می آورند، همه چیز هنوز بوی او را می دهد. همه چیز با موهای بلند، قرمز و مجعدش در همه جا پخش است. پدر بن به هیچ وجه نمی تواند با این فقدان ناگهانی کنار بیاید، خود را در غم و اندوه غرق می کند و به نظر می رسد کاملاً فراموش کرده که هنوز دو فرزند دارد. بن و کرومل پس از این حادثه با عمه خود زندگی می کنند، دو برادر سعی می کنند بهترین استفاده را از این موقعیت ببرند و سعی می کنند مراسم خاکسپاری مادرشان طوری باشد که او می پسندد.
استفانی هوفلر با زبانی بسیار زیبا، داستان بن، کرومل و پدرشان و نحوه برخورد آنها با مرگ مادر را برای ما تعریف میکند. مخاطب در این داستان فصل به فصل بین حال و گذشته جابهجا و در فلاشبکهای بن، با لحظهها و صحنههایی از زمانی که مادرش هنوز زنده بود آشنا میشود. بن هرگز در بازنگری های خود از مادرش تجلیل نمی کند، به این فکر نمی کند که چه کار متفاوتی می توانست انجام دهد، او به چیزها همانطور که بودند و هستند نگاه می کند.
در مدرسه، بن با هم کلاسی هایش رو در رو نمی شود تا درباره مرگ مادرش بخواهد توضیحی دهد. درنهایت جدای از بهترین دوستش، دختری که تا به حال دو کلمه با او حرف نزده است، هم کنارش می ایستد و از او در مواجهه با این بحران حمایت می کند. بن متوجه می شود که برادر دختر در کماست و او نیز با مرگ روبرو شده است. این پیوند این دو را بیشتر و بیشتر به هم جوش می دهد و بین آنها دوستی عمیقی شکل می گیرد که شاید به چیزی بیشتر تبدیل شود.
هیچکس نمی تواند به بن و خانواده اش کمک کند تا با غم خود کنار بیایند. این سه نفر به تنهایی موفق به انجام این کار می شوند. و به همین دلیل است که “پرنده بزرگ سیاه” یک داستان “فانتزی” نیست، بلکه داستانی است که میتواند در هر کجای دنیا و برای هر کسی اتفاق بیفتد. گاهی اوقات زندگی نه تنها ادامه دارد، بلکه اتفاقات جدید، گیج کننده و شگفت انگیزی هم در ادامه رخ خواهد داد.
بن علیرغم موضوع فوق العاده غم انگیز، موفق می شود همیشه امیدوار بماند، همیشه به جلو نگاه کند و همچنان خوبیها و بدی های مادر در گذشتهاش را به یاد بیاورد. من معتقدم که “پرنده بزرگ سیاه” می تواند برای کسانی که به آن نیاز دارند شفابخش باشد.
پرنده سیاه بزرگ، دلخوشی است که نشان می دهد چگونه بن چهارده ساله، کارل شش ساله و پدرشان هرکدام با اندوه، از طریق بازگشت به گذشته و همچنین تعامل مداوم با افراد دور و برشان به زندگی عادی باز می گردند. این کتاب زبانی شاعرانه و تصاویر و توصیف های زیبایی دارد. پرنده ها و پرها به عنوان نقوش مکرر، منعکس کننده عشق عمیق مادر به طبیعت است و همچنین گزارش ویرانگر تجربیات این دو برادر در از دست دادن مادرشان.
صحنه های بی شماری وجود دارد که به مخاطب بینشی از عشق او به زندگی ، احساس استقلال او و شگفتی، جادو و درخششی که به اطرافیان خود داده است، می دهد. این خاطرات و درسهای مشترک به زندگی خانواده ادامه میدهد و آنها را قادر میسازد تا با غم و اندوه خود راهی برای زندگی پیدا کنند. این کتاب در ستایش زندگی ست.
کودک و نوجوان