خاطرات جنگ دوم جهانی
شاید بدانید که چرچیل در 1953 جایزه نوبل ادبی را دریافت کرد و شاید این را هم بدانید که ایرج پزشکزاد در مطبوعات دهه سی تهران نقد کتاب، یا به تعبیر آن روزها انتقاد کتاب، مینوشت. یکی از این نقدها را در شماره مرداد 1334 دوره دوم انتشار نشریه «اندیشه و هنر» بر کتاب خاطرات وینستون چرچیل، نخستوزیر افسانهای انگلیسیها، نوشت. کتابی شش جلدی که دوست نزدیکش تورج فرازمند ترجمه کرده بود و آن روزها جلد اول آن «طوفان نزدیک میشود» (274 صفحه قطع وزیری، بنگاه انتشارات نیل، 1334) تازه منتشر شده بود. و در دورانی که احساسات ضدانگلیسی در ایران در اوج بود. دوسال بعد از کودتای 28 مرداد و دوسال بعد از جازه نوبل چرچیل. در متن این دیپلمات جوان آن روزهای وزارت امور خارجه هم انتقادات زیادی دیده میشود.
شاید بدانید که چرچیل در 1953 جایزه نوبل ادبی را دریافت کرد و شاید این را هم بدانید که ایرج پزشکزاد در مطبوعات دهه سی تهران نقد کتاب، یا به تعبیر آن روزها انتقاد کتاب، مینوشت. یکی از این نقدها را در شماره مرداد 1334 دوره دوم انتشار نشریه «اندیشه و هنر» بر کتاب خاطرات وینستون چرچیل، نخستوزیر افسانهای انگلیسیها، نوشت. کتابی شش جلدی که دوست نزدیکش تورج فرازمند ترجمه کرده بود و آن روزها جلد اول آن «طوفان نزدیک میشود» (274 صفحه قطع وزیری، بنگاه انتشارات نیل، 1334) تازه منتشر شده بود. و در دورانی که احساسات ضدانگلیسی در ایران در اوج بود. دوسال بعد از کودتای 28 مرداد و دوسال بعد از جازه نوبل چرچیل. در متن این دیپلمات جوان آن روزهای وزارت امور خارجه هم انتقادات زیادی دیده میشود.
ترجمه فارسی اولین جلد، از شش جلد خاطرات جنگ دوم جهانی در ماه گذشته در تهران منتشر شد. از آن جایی که این کتاب یکی از جالبترین و پرسروصداترین کتبی است که در سالهای اخیر در «نیل» منتشر شده است، ما جنبههای مختلف جلد اول آن را مورد مطالعه و انتقاد قرار میدهیم.
در مرحله اول، این کتاب، از نظر ادبی باید مورد دقت قرار گیرد. از این نظر باید اذعان کرد که تاکنون کمتر کتابی در زمینه وقایع تاریخ با چنین ارزش ادبی به رشته تحریر درآمده است و کمتر کسی توانسته است وقایع یک جنگ پنجساله را که شاید اکثر آنها به یکدیگر شبیه بوده به این روانی و شیرینی بنویسد.
چرچیل در این کتاب با این که تقریباً رعایت نظم تاریخی وقایع را کرده است، ولی گاهی برای بیان یک واقعه چند ماه به عقب برمیگردد و دوباره دنباله وقایع را میگیرد. ولی این جهش به عقب و مراجعت به جای اول به قدری با مهارت انجام میگیرد که خواننده احساس کوچکترین ناراحتی نمیکند. نویسنده وقایع جالب جنگها را با جزئیات، به طوری در میان مذاکرات خشک و فنی سیاستمداران جا میدهد که خواننده با همان میل و علاقهای که یک رمان جالب را میخواند، سطربهسطر پیش میرود.
البته این خصوصیت که در ترجمه فارسی دیده میشود، در اصل کتاب، در بعضی قسمتها وجود ندارد. چون در اصل مقدار نسبتاً زیادی مباحث، کاملاً فنی و نامههای متبادله بین چرچیل و رجال سیاسی و نظامی وجود دارد که در ترجمه فارسی حذف شده است و این موضوع با این که به شیرینی ترجمه کتاب کمک میکند و خواننده را خسته نمیکند. شاید از بعضی جهات یکی از نقایص ترجمه باشد.
ارزش ادبی فوقالعاده این کتاب موجب شد که جایزه ادبی نوبل در سال 1953 به چرچیل تعلق گرفت. در حالی که رقیب او یکی از بزرگترین نویسندگان آمریکایی یعنی ارنست همینگوی بود.
جنبه دیگر این کتاب، جنبه مهم تاریخی آن است. نویسنده با کمال دقت وقایع بین دو جنگ و جریان سال اول جنگ را شرح میدهد و این جهت میتواند برای اهل تحقیق کمک و راهنمای خوبی باشد. مخصوصاً ترجمه فارسی آن از این جهت حائز اهمیت است که بتوان از آن برای آشنایی به وقایع جنگ اخیر استفاده کرد، منتشر نشده است.
البته باید متذکر بود که همان طور که خود چرچیل در مقدمه کتاب مینویسد این کتاب تاریخ نیست فقط میتواند به تاریخ کمک کند. زیرا اولاً به قول خود نویسنده نوشتن تاریخ جنگ جهانی در این مدت زمانی کوتاهی که از پایان جنگ میگذرد و هنوز وقایع مبهم و تاریکی وجود دارد، کار نسل حاضر نیست. ثانیاً به نظر ما نوشتن تاریخ جنگ مهمی چون جنگ گذشته به وسیله یکی از قهرمانان درجه اول آن نمیتواند چندان اعتباری داشته باشد و خواننده دقیق به خوبی متوجه میشود، اصل مهم بیطرفی تاریخنویس از طرف چرچیل رعایت نشده است.
این کتاب که شامل شش جلد است، به وقایع بینالمللی از بعد از جنگ اول جهانی تا پایان جنگ دوم جهانی مربوط است. چرچیل بعد از اشاره مختصری به وقایع بینالمللی بین دو جنگ در قسمت اول از جلد اول، در قسمت دوم وقایع را از شروع جنگ دوم تا پایان نبرد نروژ و سقوط دولت چمبرلن و روی کار آمدن شخص خودش مورد مطالعه قرار میدهد.
در ترجمه فارسی کتاب متاسفانه دو فصل اولیه که مربوط به وقایع قبل از روی کار آمدن هیتلر است، حذف شده است و علت آن تا آن جایی که نگارنده اطلاع دارد این است که این کتاب قبلاً به صورت پاورقی در روزنامه «اطلاعات» منتشر شده و بعداً بدون اضافه کردن قسمتهای حذف شده به صورت کتاب منتشر شده است.
گفتیم این کتاب نمیتواند برای جویندگان حقایق تاریخی ملاک و ماخذ معتبری باشد این نکته از اولین صفحات کتاب به خوبی نمایان میشود. آقای چرچیل مکرر سعی میکند آزاد گذاشتن عنان آلمان بعد از پیمان ورسای و روی کار آمدن هیتلر و تجدید نیات صلحجویانه متفقین و مخصوصاً دولت انگلستان وانمود کند در صورتی که این نکته امروزه آشکار شده است که سیاستمداران انگلستان با شعور و علم به عمل خود دست آلمان را در بلند شدن و مسلح شدن باز گذاشته بودند. حالا اگر نتیجه نهائی آن به ضرر خود آنها تمام شد و اسلحه آلمان به روی خود آنها برگشت، دلیل حسن نیت و نیت صلحجوئی نیست.
یک نکته که آقای چرچیل بارها به آن اشاره میکند، موضوع دفاع از ملل ضعیف و آزادی آنها است در صفحه 140 کتاب این طور میخوانیم: «یک بار دیگر به خاطر دفاع از دولت ضعیفی که قربانی تجاوز و بیعدالتی شده بود، ما مجبور شدیم شمشیر خود را از غلاف بیرون بیاوریم.»
باید پرسید: «در 1935 که آلمان را در تجدید تسلیحات آزاد گذاشتند چطور شد فکر ملل ضعیف به خاطر آنها خطور نکرد؟ و اتریش و چکسلواکی که در سالهای 1938 و 1939 اشغال شدند آیا قربانی تجاوز و بیعدالتی نشده بودند؟
آیا میلیونها قربانی تبعیضات نژادی هیتلرها احتیاج به مدافع نداشتند و چرا این مدافعین صدیق ضعفا در برابر حمله وحشیانه ایتالیا به حبشه ساکت نشستند و شمشیر از غلاف بیرون نیاوردند؟
آقای چرچیل باید بداند که امروز کسی فریب این کلمات قشنگ تو خالی را نمیخورد و مردم جهان به خوبی میدانند که هیچ کدام از دول بزرگ به خاطر ملاحظات اخلاقی و دفاع از ملل ضعیف وارد جنگ نشدند و علت ورود آنها به جنگ این بود که مستقیماً مورد تهدید قرار گرفته بودند. باز یک انتقاد آقای چرچیل به موسولینی انسان را به فکر وامی دارد و آن وقتی است که درباره جنگ حبشه مینویسد:
« نقشههای موسولینی به هیچ وجه با روحیه بینالمللی قرن بیستم مطابقت نداشت. عقاید او متعلق به ادوار تاریک تاریخ بود که سفید پوستها حق داشتند فاتحانه به نژادهای دیگر حملهور شود و با تکیه به تفوق نیرو و اسلحه خود آنها را به خدمت خویش درآوردند.» (صفحه 33)
ما میپرسیم آیا رفتار انگلستان در نیمه دوم قرن بیستم در مالزی و کنیا متعلق به ادوار روشن تاریخ است. نکات قابل انتقاد از این قبیل زیاد است که متاسفانه نمیتوانیم به تمام آنها اشاره کنیم.
ترجمه کتاب بسیار خوب و فصیح است و سعی شده است استیل ساده و روان نویسنده با دقت به فارسی برگردانیده شود. زحمت مترجم قابل تقدیر است. از لحاظ چاپ با این که نهایت دقت و مواظبت به کار برده شده و از این جهت یکی از بهترین نشریات دو سه ساله اخیر است. باز این کتاب از اغلاط چاپی خالی نیست.