سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

بیایید برای موفقیت مذاکره کنیم

بیایید برای موفقیت مذاکره کنیم


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

معروف است که یک رئیس جمهور جدید به ۱۰۰ روز برای اثبات کارآمدی خود نیاز دارد، اما یک مدیر به ۹۰ روز. این سه‌ماهه نخستین استقرار در سازمان و شروع به کار به‌عنوان مدیری جدید در یک سمت یا سازمان جدید، چالش‌های فراوانی در خود دارد و نقطه شکست بسیاری از مدیران در همین ۹۰ روز نخست شکل می‌گیرد.

90 روز نخست یک مدیر

نویسنده: مایکل واتکینز

مترجم: محمدرضا شمشیرگر، علی زارع میرک‌آباد، امیرحسین قادری عابد

ناشر: سازمان مدیریت صنعتی

نوبت چاپ: ۳

سال چاپ: ۱۳۹۸

تعداد صفحات: ۲۴۷

شابک: ٩٧٨٩٦٤٨٨٩٦٨٠٠

معروف است که یک رئیس جمهور جدید به ۱۰۰ روز برای اثبات کارآمدی خود نیاز دارد، اما یک مدیر به ۹۰ روز. این سه‌ماهه نخستین استقرار در سازمان و شروع به کار به‌عنوان مدیری جدید در یک سمت یا سازمان جدید، چالش‌های فراوانی در خود دارد و نقطه شکست بسیاری از مدیران در همین ۹۰ روز نخست شکل می‌گیرد.

90 روز نخست یک مدیر

نویسنده: مایکل واتکینز

مترجم: محمدرضا شمشیرگر، علی زارع میرک‌آباد، امیرحسین قادری عابد

ناشر: سازمان مدیریت صنعتی

نوبت چاپ: ۳

سال چاپ: ۱۳۹۸

تعداد صفحات: ۲۴۷

شابک: ٩٧٨٩٦٤٨٨٩٦٨٠٠

 


تاکنون 1 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

 

تهیه این کتاب

بیایید برای موفقیت مذاکره کنیم

 

 

معروف است که یک رئیس جمهور جدید به ۱۰۰ روز برای اثبات کارآمدی خود نیاز دارد، اما یک مدیر به ۹۰ روز.

این سه‌ماهه نخستین استقرار در سازمان و شروع به کار به‌عنوان مدیری جدید در یک سمت یا سازمان جدید، چالش‌های فراوانی در خود دارد؛ هنوز روابط کاری شکل نگرفته‌اند و درک دقیقی از جزییات وجود ندارد. ریسک‌ها به نحو باورنکردنی بالا هستند و نقطه شکست بسیاری از مدیران در همین ۹۰ روز نخست شکل می‌گیرد.

این کتاب می‌خواهد ضمن آنکه فرآیند انتقال را سرعت بدهد، از شکست مدیران تازه هم جلوگیری کند. فرآیندی که در این کتاب از آن سخن می‌رود، حاصل تحقیقات و پژوهش‌های نویسنده در دانشگاه هاروارد است. وی در طی سه سال مطالعه و بررسی به طرحی رسیده که در آن می‌توان مدیران را در دوره انتقال به موقعیت جدید یاری کرد تا با کمترین خطا و آسیب،‌ بتوانند در شغل جدید مستقر شوند.

واتکینز می‌گوید که با مشاهده مدیران جدید و بررسی تجربیاتشان در رابطه با روش‌های تسریع انتقال، باورهایی قوی را در مورد چالش‌ها کشف کرده است و این باورها را در پنج گزاره خلاصه کرده است.

گزاره نخست حاکی از آن است که همواره ریشه شکست فرآیند انتقال، بر بستر یک تعامل خطرناک میان موقعیت‌ها با فرصت‌ها و مشکلات آن از یک‌سو و نقاط قوت و آسیب‌پذیری خود فرد از سوی دیگر بوده است. شکست هیچ‌گاه تنها درباره معایب مدیر جدید نیست. جالب است که تمامی مدیران شکست‌خورده‌ای که موردمطالعه قرارگرفته‌اند، پیش‌ازاین موفقیت‌های قابل‌توجهی کسب کرده بودند. درنتیجه فصل اول کتاب به خود توانمندسازی و روش‌ها و پرسشنامه‌هایی دراین‌باره اختصاص دارد.

 

گزاره دوم به روش‌های سیستماتیکی اشاره می‌کند که در کتاب مطرح‌شده‌اند و مدیران می‌توانند آن‌ها را هم برای کاهش احتمال شکست و هم برای رسیدن به نقطه سربه‌سر استفاده کنند. در این کتاب، نقطه سربه‌سر جایی است که در آن، مدیران، ارزشی برابر با ارزشی که از سازمان جدید خود دریافت کرده‌اند، برای سازمان ایجاد می‌کنند.

فصل دوم کتاب به افزایش سرعت یادگیری اختصاص دارد تا مدیران را کمک کند که فرآیند رسیدن به نقطه سربه‌سر را با خطرات کمتر و سرعت بالاتری طی کنند.

 

گزاره سوم این است که هدف مهم در انتقال، به وجود آوردن شتاب با کمک چرخه‌های مناسب و سازنده اعتبار و نیز اجتناب از گرفتار شدن در چرخه‌های معیوبی است که اعتبار را مخدوش می‌کند. از آنجایی که رهبری درباره قدرت نفوذ است، رهبر جدید درنهایت تنها یک نفر است و برای موفقیت او باید انرژی افراد بسیار دیگری در سازمان بسیج شود.

البته نویسنده بر این نکته واقف است که گاهی رفتار رهبر (مدیر) جدید مانند ویروسی است که در سازمان منتشر می‌شود و سبب انحراف حامیان اولیه، تضعیف اعتبار و ایجاد چرخه‌های معیوب می‌شود. در این وضعیت سیستم ایمنی سازمان فعال می‌شود و ویروس را از میان می‌برد! فصل سوم کتاب به هم راستاسازی استراتژی با موفقیت اختصاص دارد.

 

گزاره چهارم این است که درهرحال، انتقال قدرت، آزمونی سخت برای توسعه مدیریت است و به همین دلیل باید هدایت و نظارت شود. پس لازم است که مهارت‌های تشخیصی، رشد تقاضا و انطباق تقویت شوند. فصل چهارم کتاب با عنوان موفقیت‌های اولیه را حفظ کنید، به برخی از این مهارت‌ها اشاره دارد.

 

گزاره پنجم واتکینز به طرح یا مدل وی اشاره دارد که می‌خواهد با اتخاذ چارچوبی استاندارد، فرآیند انتقال را تسریع کند تا منافع آن برای شخص و سازمان عیان شود. آمار نشان می‌دهد که سالانه بیش از نیم میلیون مدیر تنها در شرکت‌های فورچون ۵۰۰ وارد موقعیت‌های جدید می‌شوند. این حجم از تغییرات را اگر بتوان با مجموعه‌ای از دستورالعمل‌های مشترک برای ایجاد روابط حیاتی هم‌راستا کرد، آنگاه به اهمیت اقتصادی و اجتماعی و مدیریتی آن می‌توان پی برد. فصل پنجم کتاب با عنوان درباره موفقیت مذاکره کنید، در همین باره صحبت می‌کند.

 

پنج فصل بعدی کتاب با موضوعات هم راستاسازی، تشکیل تیم، تشکیل ائتلاف، حفظ تعادل و شتاب‌دهی به بقیه، در مورد سایر توانمندی‌ها و انجام معماری سازمان برای کمک به انجام انتقال سریع‌تر و بهتر مطالب مفیدی دارد.

این کتاب با ساختار مناسبی که دارد، برای مدیران جدید در همه سطوح سازمانی کاربرد دارد که با توجه به رسیدن کتاب به چاپ سوم، نشان می‌دهد که موردتوجه مدیران قرارگرفته است. البته این کتاب را ناشران دیگری نیز منتشر کرده‌اند که نشان از اهمیت کتاب و توجه مخاطبان به آن دارد.

نکته دیگری که در مورد به ‌کار بستن این کتاب شایان‌ذکر است، آن است که ویژگی‌های چه کسی، چرا، چه وقت و نیز وزن هرکدام از شاخص‌ها یا نمایه‌هایی که در کتاب آمده، چالش‌های متنوع و متفاوتی را ایجاد می‌کند و استفاده یکسان از دستورالعمل‌های کتاب برای همه را به نقد می‌کشد.

برای بیشتر مدیران ارشد، هماهنگی با معماری سازمان، ساخت تیم همکاری و ایجاد ائتلاف و برای مدیران با درجات پایین‌تر، ایجاد ارتباط با رئیس جدید و ساخت شبکه حمایتی در اولویت خواهد بود. هر مدیر جدید نیاز دارد تا به‌سرعت با سازمان جدید خود آشنا شود، موفقیت‌های اولیه را حفظ کرده و شبکه جدیدی ایجاد نماید. پس این کتاب را به عنوان راهنمایی برای بیان اصول در نظر بگیرید و آن را با موقعیت‌های کاری منطبق کنید.

حتی اگر مدیر هم نیستید یا در موقعیت تغییر شغل یا سمت شغلی هم قرار ندارید،‌ خواندن فصل پنج کتاب که درباره مذاکره برای موفقیت صحبت می‌کند، می‌تواند برایتان جذاب و مفید باشد.

بیایید برای موفقیت مذاکره کنیم

  این مقاله را ۱۶ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *