سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

«بوک‌کلاب» ما، یک دوره‌ی کتاب‌خوانی زنانه

«بوک‌کلاب» ما، یک دوره‌ی کتاب‌خوانی زنانه

 

باشگاه‌های کتاب‌خوانی، دوره‌های دوستانه برای کتاب خواندن، دوره‌های جدی برای خواندن کتاب‌های کلاسیک و ماندگاری که تنها و بدون راهنما خواندن آن‌ها سخت است، جلساتی که ویژه علاقمندان یک گونه و ژانر خاص از کتاب است… همه و همه انواع مختلفی از کتاب خواندن هستند. آنی خاچیکیان در این یادداشت تجربه خود از باشگاه کتاب یا آن‌طور که خودشان می‌گویند بوک کلابی که بیش از دوازده سال است به طور مستمر ماهی یکبار تشکیل جلسه داده را به اشتراک می‌گذارد. دورهمی کتاب‌خوانی خانم‌های ارمنی که گاهی با دعوت از نویسنده یا مترجم کتاب هم همراه می‌شود.

باشگاه‌های کتاب‌خوانی، دوره‌های دوستانه برای کتاب خواندن، دوره‌های جدی برای خواندن کتاب‌های کلاسیک و ماندگاری که تنها و بدون راهنما خواندن آن‌ها سخت است، جلساتی که ویژه علاقمندان یک گونه و ژانر خاص از کتاب است… همه و همه انواع مختلفی از کتاب خواندن هستند. آنی خاچیکیان در این یادداشت تجربه خود از باشگاه کتاب یا آن‌طور که خودشان می‌گویند بوک کلابی که بیش از دوازده سال است به طور مستمر ماهی یکبار تشکیل جلسه داده را به اشتراک می‌گذارد. دورهمی کتاب‌خوانی خانم‌های ارمنی که گاهی با دعوت از نویسنده یا مترجم کتاب هم همراه می‌شود.

 

 

«بوک‌کلاب» ما، یک دوره‌ی کتاب‌خوانی زنانه

 

نزدیک به چهارده سال است که یک دوره کتابخوانی یا آن طور که خودمان می‌گوییم «بوک کلاب» داریم. گروهی که امکان گرد هم آمدن و تبادل فکر را برای ما فراهم آورده، با اعضایی که از اول بوده‌اند و اعضایی که به تدریج به گروه اضافه یا از آن کم شده‌اند.

 

گروهی که در آغاز من و خواهرم جوان‌ترین عضوهایش بودیم و از مصاحبت با بزرگ‌ترهای گروه به خود می‌بالیدیم. طی این چهارده سال با هم ماهی یک کتاب خوانده‌ایم و در هر دیدار ۳ یا چهار ساعت در یک فضای آکنده از دوستی و مهربانی درباره‌اش گفت‌وگو کرده‌ایم. و من طی این سال‌ها بسیار آموخته و بسیار لذت برده‌ام.

 

فضای سایت وینش را که دیدم فکر کردم این تجربه را با شما دوستان به اشتراک بگذارم و از شما هم دعوت کنم همین کار را بکنید.

 

وارد جلسه می شوم. یک ماه است همدیگر را ندیده‌ایم. از این‌که دوباره دور هم هستیم خوشحالیم. گفت‌وگو شروع می‌شود. دوره‌ی ما ویژگی‌ها و مقرراتی دارد که اشاره به آن‌ها شاید خالی از لطف نباشد.

 

اول از همه این‌که اعضای دوره همه خانم‌های ارمنی هستند، پس ما این فرصت را پیدا می‌کنیم که کتاب‌هایی به زبان‌های ارمنی، فارسی و بعضی وقت‌ها انگلیسی بخوانیم. این خود پدیده‌ی لذت‌بخش و تا حدودی چالش‌بر‌انگیزی است، چون سواد زبان مادری ما یعنی ارمنی در میان اعضا بالا نیست، ولی می‌شود برای خواندن کتاب‌های ارمنی هم تلاش کرد و این تلاش بسیار شیرین است.

 

دوم اینکه اعضای گروه اصرار خاصی دارند که اعضای ثابت گروه حتما زن باشند و تا الان هیچ مردی افتخار عضویت در گروه را نیافته است!!!!!! البته این به معنی عدم حضور آقایان در دوره نیست؛ آن‌ها به عنوان مهمان در جلسات ما حضور جدی داشته‌اند.

 

سوم اینکه گروه شامل تنوع بسیار لذت بخشی از دیدگاه‌ها و تخصص‌هاست: مهندس، کارآفرین، گرافیست، تخصص ویژه‌ی معدن، روانشناس، مدیریت منابع انسانی، هنرمند، معمار، حسابدار ارشد بودجه، مددکار اجتماعی، فعال کودکان، جامعه شناس، انسان‌شناس. تخصص‌هایی که در این مدت دست کم مدتی در گروه بوده اند. این ترکیب به ما کمک می‌کند که بتوانیم از زوایای گوناگون به یک کتاب نگاه کنیم.

 

 

چهارم اینکه هر دیدار در خانه‌ی یکی از اعضاء برگزار می‌شود و میزبان عنوان کتابی را هم که باید بخوانیم و درباره‌اش صحبت کنیم معین می‌کند. خانم‌های میزبان برای پذیرایی گاهی ابتکاراتی به خرج می‌دهند که خالی از لطف نیست. مثلا یک بار که کتابی از جومپا لاهیری را می‌خواندیم، میزبان برای ما غذای هندی آماده کرده بود.

 

گفتم گروه گاهی مهمان‌هایی دعوت می‌کند که حضورشان برای ما بسیار لذت‌بخش است و فکر می کنم خودشان هم از دیدن آدم‌های مشتاق و کنجکاو مثل ما لذت برده باشند. تا کنون افتخار پذیرایی از نویسندگان و مترجمان خوب‌مان همچون خانم‌ها شرمین نادری، ناهید فروغان، مهوش کیان ارثی و آقایان یوریک کریم مسیحی، شاهین بازیل، نوروان، فرزین شکوه، واهه آرمن و روبرت صافاریان را داشته‌ایم.

 

 پنجم اینکه میزبان هر جلسه در دیدار بعد نقش «مبصر» یا به عبارت مودبانه تر «رییس جلسه» را به عهده می‌گیرد. وظیفه‌ی او این است که تعادل بین گفت‌وگو‌های متفرقه و گفت‌وگو در مورد کتاب را برقرار کند، به همه فرصت صحبت کردن بدهد و نگذارد تریبون در دست آدم‌های محدودی بماند. او باید حواسش باشد که جای و موضوع جلسه‌ی بعدی معین شده است.

 

در یک کلام دوره‌ی کتاب‌خوانی ما پر از تجربیات جذاب بوده است: کلی چیزهای خوشمزه و جدید خورده‌ایم، با آدم‌های بسیار جالبی دوست شده‌ایم، و کادو های جالبی از هم دریافت کرده‌ایم. آخر تعدادی از اعضای گروه مثل مارکوپولو مرتب در سفرند و هرجا می‌روند هدایا و سوغاتی‌هایی هم برای ما می‌آورند.

 

کتاب‌هایی از ژانر‌های متنوع خوانده‌ایم، اما بیشتر کتاب‌ها، کتاب‌های داستان و رمان بوده‌اند.

 

در مورد مسایل روز بسیار صحبت کردیم و از تجربه نسل‌های گوناگون در مورد هر سوژه بهره‌مند شدیم. من سعی کرده‌ام در همه‌ی دیدارهای این دوره شرکت کنم، چون انرژی محرک یکی دو هفته را برایم فراهم می کند؛ با هر حالی که وارد جلسه می شوید، در حال پرواز و با انرژی انجام کارهای زیاد، جلسه را ترک می‌کنید، چیزی که در این روزگار نایاب است. هر چند تولد پسرم در دوازده سال پیش برای مدتی مرا از حضور در جلسات محروم کرد، ولی با همکاری همسر مهربانم توانستم بعد از زمان کوتاهی دوباره در جلسات حاضر شوم.

 

 

ارامنه

 

 

  این مقاله را ۱۱۳ نفر پسندیده اند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *