حوزههای مطالعاتیِ بینارشتهای از نیمهی دوم قرن بیستم گسترش پیدا کردند و همزمانی این گسترش با نفوذ هرچهبیشترِ نگرههای پستمدرنیستی و پساساختارگرایانه، موضوعات و نگاههای تازهتری به قلمروهای مختلف علوم انسانی راه پیدا کردند. آنچه امروز به نام مطالعات فرهنگی میشناسیم، بستر مساعدی برای واکاوی انسانِ معاصر و مدرن و همچنین فرهنگ و جامعهی جدید فراهم کرده است.
پیش از این، علوم اجتماعی و بهطور مشخص، جامعهشناسی آنهم در ابعادِ خُرد سعی داشت از طریق توجه به ابژههای عینیترِ حیات اجتماعی، خود را در شاخههای متنوعی همچون جامعهشناسیِ بدن، جامعهشناسیِ کار و … تکثیر کند. نوعی تخصصیشدنِ گرایشهای معطوف به واحدهای کوچکترِ نظری-عملی که در فلسفه هم بهشکل فلسفههای مضاف، خود را نشان داده بود.
برای نزدیکی ذهنی بیشتر با مفهوم مطالعات بدن، مطالبی با عنوان «کندوکاوی در تاریخچه و مطالعات بدن» گردآوری شده است:
بدن، بهعنوان یک عنصرِ مهم وجود انسانی، از دیرباز همواره مورد مطالعۀ رشتههای زیستشناسی و پزشکی بوده است. مهمترین مفصلِ این پیوند، مسئلۀ سلامتی و بیماری بوده که در همۀ دورهها بنا به سطح پیشرفتِ این علوم، راهکارها و نسخههای مختلفی در جهت حفظ سلامتِ بدن و پیشگیری یا درمان بیماریهای مترتب بر آن وضع میشده است. اما با تغییراتِ گستردۀ جامعه و فرهنگ انسانی، بدن و بدنمندی بهعنوانِ یک ویژگیِ خاص، حاملِ ظرفیتهای معناییِ مختلفی از جهات گوناگون شده و اصطلاحاً صورتی پروبلماتیک یا مسئلهمند پیدا کرده است. در رشته مقاله «مطالعات بدن، نگاهی کتابشناختی» در سه بخش، به معرفی کتابهایی در زمینه پژوهشی «مطالعات بدن» پرداختهایم.
در بخش دوم از سری مطالب مطالعات بدن که نگاهی کتابشناختی به این حوزه دارد، به معرفیِ چند کتاب اصلی و محوری در باب مطالعات بدن پرداخته شده است.
در بخش سوم و پایانی این نوشتار، مروری داشتیم بر کتابهای «دو بدن شاه (تأملاتی درباره نشانهشناسی بدن و قدرت)/ احمد اخوت»، «برساخت بدن (جامعهشناسیِ سبکهای مدیریت بدن جوانان)/ مینا اینانلو»، «گرسنگی (سرگذشت بدن من)/ رکسانه گی» و «امر روزمره در جامعۀ پساانقلابی / عباس کاظمی»
«گرسنگی» خودنگارهی خلاقانهی زنانه از همهی آن چیزی است که بر بدنِ دختری جوان و چاق گذشته است. کتاب، نقطه پیوندِ امر بدنی با امر زنانه در روند، سبک و فرمی روایتگرانه در زمینهای زنده از زندگی روزمره و تجربهی زیسته است.