انتشار گفتوگوهای گادفری چشایر با عباس کیارستمی
انتشار گفتوگوهای گادفری چشایر با عباس کیارستمی فرصت مغتنمی است برای آشنایی دقیقتر با این چهرهی فرهنگی برجستهی کشورمان. اما گفتوگوها از فارسی به انگلیسی برگردانده شدهاند و بیم آن میرود که اکنون دوباره از انگلیسی به فارسی برگردانده شوند. آیا بهتر نیست متن فارسی گفتوگوها نیز توسط «بنیاد عباس کیارستمی» یا فرزند فیلمساز احمد کیارستمی، منتشر شود؟
Conversations with Kiarostami by Godfrey Cheshire
Woodville Press ۱۸۸ pages / $18
انتشار گفتوگوهای گادفری چشایر با عباس کیارستمی فرصت مغتنمی است برای آشنایی دقیقتر با این چهرهی فرهنگی برجستهی کشورمان. اما گفتوگوها از فارسی به انگلیسی برگردانده شدهاند و بیم آن میرود که اکنون دوباره از انگلیسی به فارسی برگردانده شوند. آیا بهتر نیست متن فارسی گفتوگوها نیز توسط «بنیاد عباس کیارستمی» یا فرزند فیلمساز احمد کیارستمی، منتشر شود؟
Conversations with Kiarostami by Godfrey Cheshire
Woodville Press ۱۸۸ pages / $18
انتشار گفتوگوهای گادفری چشایر با عباس کیارستمی
ماه گذشته (۲۶ جولای / ۴ مرداد ۹۸) برنامهی مروری بر آثار عباس کیارستمی در آی اف سی سنتر IFC Centre=Iindependent Film Channel نیویورک آغاز به کار کرد و در چارچوب آن از کتاب تازهی گادفری چشایر به نام گفتوگوهایی با کیارستمی نیز رونمایی شد؛ کتاب مجموعهای است از مصاحبههایی که منتقد آمریکایی با فیلمساز، شاعر و هنرمند مشهور ایرانی انجام داده است.
چشایر یکی از نخستین و پیگیرترین علاقهمندان و معرفهای سینمای ایران به دنیای انگلیسیزبان است که نخستین بار وقتی در سال ۱۹۹۲ از سوی مجلهی سینمایی آمریکایی فیلم کامنت ماموریت یافت جشنوارهی فیلمهای ایرانی پس از انقلاب را پوشش دهد، نظرش به سینمای کیارستمی جلب شد.
او در مقدمهی کتاب مینویسد که از همین وقت و همین جا بود که فیلم کلوزآپ (۱۹۹۰) به عنوان «یکی از خارقالعادهترین فیلمهایی که دیده بود» نظرش را جلب کرد. یک سال بعد چشایر که دیگر با خود کیارستمی هم دوست شده بود شروع کرد به سفر کردن به ایران و ضبط این گفتوگوها که طی آنها کیارستمی راجع به یکایک فیلمهایش از نان و کوچه (۱۹۷۰) تا باد ما را خواهد برد (۱۹۹۹) توضیحات مفصلی میدهد.
کتاب با مقدمهای از احمد کیارستمی پسر عباس کیارستمی شروع میشود که در آن مینویسد «هیچ نشانی از رویکرد اکزوتیک متداول در دیدگاههای گادفری به سینمای ایران وجود ندارد.»
کیارستمی به چشایر میگوید که چرا ناچار شدند این پرسشوپاسخها را چند ماه بعدتر فیلمبرداری کنند. «روزی که به ایستگاه تلویزیون رفتیم که مصاحبهها را بگیریم، مردم حمله کردند و تلویزیون را اشغال کردند. ما بعضی از مصاحبهها را با یکی از کسانی که بعدتر اعدام شد ضبط کردیم: رئیس تلویزیون در زمان شاه به نام جعفریان. وقتی انقلاب اتفاق افتاد، پروژه متوقف شد.»
وقتی سرانجام قضیه شکل اول، شکل دوم تکمیل شد، در نخسیتن جشنوارهی کودک و نوجوان در دورهی انقلاب جایزهی اصلی را برد و بعد ممنوع/توقیف شد. کیارستمی میگوید: «یک چنین فیلمی را فقط در دوره انتقال قدرت میتوانید بسازید. … اگر زمان دیگری با همان آدمها این فیلم را میساختم، فیلم دیگری میشد.»
روایت کیارستمی از داستان ساخت فیلم قضیه شکل اول، شکل دوم نمونهای است گویای اینکه مصاحبههایی از این دست را باید با احتیاط تلقی کرد و برای رسیدن به تصویری حتیالامکان واقعی، روایت فیلمساز را در کنار شواهد دیگر سنجید.
مثلاً آیا حقیقت دارد که درست روزی که تلویزیون به دست انقلابیون افتاد کیارستمی و گروهش در آنجا داشتند مصاحبهای برای این فیلم ضبط میکردند؟ روایتهای دیگر حاکی از این است که مصاحبهها در کانون فیلمبرداری شدهاند (منطقی هم همین است).
روایتی هست که بسیار مهم است و آن اینکه اصلاً قرار نبوده با این آدمها مصاحبه شود و ایدهی فیلم این بوده که دو حالت ماجرای واکنش دانشآموزان خاطی به کارشناسان نشان داده شود و از آنها پرسش شود. برابر این روایت، وقتی پروژه نیمهکاره رها میشود، و بعد از فروکش هیجانات بعد از روزهای نخست انقلاب، کیارستمی به این نتیجه میرسد که پرسش را از چهرههای سیاسی و فرهنگی مشهور زمان بپرسد.
در یک چنین مصاحبههایی عوامل مختلفی موثرند. از یاری حافظه گرفته تا ملاحظاتی که هر فیلمسازی به طور طبیعی دارد که کدام وجه موضوع را برجسته کند و به مصاحبهکنندهی خارجی ماجرا را به شکل اندکی دراماتیکتری عرضه کند. همین طور علایق و تمایلات مصاحبهکننده هم در گزینش تکههایی از حرفها که از نظر او جالب یا با دیدگاههای او همخوانترند، موثر است.
به هر رو، شنیدن حرفهای خود فیلمساز دربارهی پشت صحنهی فیلمهایش و تفسیرهای او دربارهی موضوع فیلمها برای رسیدن به تصویر جامعتری از سینمای یکی از مشهورترین چهرههای فرهنگی معاصر ایران، مغتنم است.
جالب است که مصاحبهها به زبان فارسی انجام شدهاند و متن انگلیسی ترجمه شدهی متن فارسی است. امانت تاریخی میطلبد ورسیونی از کتاب بر اساس پیادهشدهی متن فارسی نیز منتشر شود. در غیر این صورت حرفهای فیلمساز پرآوازهی ایرانی بار دیگر از انگلیسی به فارسی برگردانده میشود و به طور طبیعی از اصل دور و دورتر میشود. از احمد کیارستمی انتظار میرود که در هماهنگی با گادفری چشایر متن اصلی مصاحبهها را از فارسی پیاده و ورسیون اصلی مصاحبهها را منتشر کند.