آرنت، محاکمه آیشمن و تفکر درباره شرّ
نام کامل کتاب این است: آیشمن در اورشلیم؛ گزارشی درباب ابتذال شر. نخستین کسی که معادل ابتذال برای Banality را در زبان فارسی معمول گرداند، استاد فولادوند بود که کوشید با معرفی هانا آرنت به فارسیزبانان در فضای فکری آشوبناک دهه شصت دریچهای نو به بیرون از گفتمانهای مألوف آن سالها بگشاید. او در یکی از شمارههای فصلنامه بخارا این عبارت را در تشریح مسئله شر از نگاه آرنت به کار برد و آن را به سپهر توجه عمومی وارد کرد. «ابتذال» در اینجا به معنای حقیر یا بیاهمیت بودن نیست بلکه به معنای همگانی بودن است.
داستان محاکمه آیشمن چه بود؟ در ۱۱ می ۱۹۶۰ اتو آدولف آیشمن، سرهنگدوم بخش چهارم اداره اصلی امنیت رایش -از ادارات زیرمجموعه اس.اس- در نزدیکی خانه بدون آب و برق و گازش واقع در یک محله فقیرنشین حوالی بوینسآیرس توسط ماموران مخفی موصاد ربوده و پس از نه روز بسته شدن به تخت -که از معدود مواردی بود که در دادگاه بدان اعتراض داشت- مخفیانه به اورشلیم انتقال داده شد. او از صاحب منصبان نازی بود که در محاکمه بزرگ نورنبرگ به دام نیفتاده بود. ۱۵ سال پس از پایان هولوکاست، این محاکمه همه را متوجه خود کرد.
هانا آرنت که در نیویورک در تعطیلات به سر میبرد به ویلیام شان سردبیر وقت نیویورکر پیشنهاد داد تا با سفر به اسراییل سلسله گزارشهایی را -دقیقتر: ۵ گزارش- در این باره برای نیویورکر به رشته تحریر درآورد. او در نامهای اشتیاقش برای حضور در دادگاه را چنین توصیف میکند: «من دادگاه نورنبرگ را از دست دادم. هیچوقت اینها (فرماندهان نازی) را از نزدیک ندیدهام. این شاید آخرین شانس من باشد.» آرنت رهسپار اسراییل شد. این پنج گزارش بعدها شد همین کتاب آیشمن در اورشلیم.
نیما محسنی در نقدی مفصل و پرجزئیات به کتاب آیشمن در اورشلیم و بحثهایی که برانگیخت پرداخته است. این متن پایهی اصلی پرونده حاضر است.
میهمان ناخوانده در اورشلیم
وقتی مجموعه گزارشهای هانا آرنت دربارهی محاکمهی آیشمن برای هفتهنامهی نیویورکر با عنوان آیشمن در اورشلیم: گزارشی درباره… در سال ۱۹۶۳ منتشر شد، پرسش شر و قابلیت انسان در مشارکت در جنایاتی چون قتلعامهای قومی، شکنجه، و از این دست با حدّت و شدّت بیشتری در دستور کار قرار گرفت. اما موضوع به پرسشی فلسفی دربارهی ماهیت شر و قابلیت آدمیزاد برای ارتکاب اعمال شریرانه تسری پیدا کرد: پرسشی که میتوانست یک پرسش روانشناختی هم باشد.
هدف این آزمایشها پاسخ به این پرسش بود: آیا ممکن است که آیشمن و میلیونها تن دیگر از شریکجرمهایش تنها از دستورات اطاعت کرده باشند؟ آیا ما میتوانیم همهی آنها را شریک جرم تلقی کنیم؟ استنلی میلگرام تلاش کرد آزمایشی ترتیب دهد تا به جواب این سوال برسد: آیا ممکن است که آیشمن و میلیونها تن دیگر از شریکجرمهایش تنها از دستورات اطاعت کرده باشند؟
آزمایش استنلی میلگرام درباره اطاعت: مامور و معذور؟
در سال ۲۰۱۲ مارگریت فن تروتا فیلمساز آلمانی فیلمی درباره این مقطع از زندگی فیلسوف هموطنش هانا آرنت ساخت. چالش اول چنین فیلمهایی این است که یک جدال فکری را چطور به تصویر و فیلم دربیاورند. مارگریت فن تروتا کارگردان فیلم با گذر از این چالش پای به چالش فکری اواخر عمر آرنت و دیدگاهش به آیشمن میگذارد. فیلم همچنین به درگیر شدن آرنت با انبوه مخالفانش به خاطر دیدگاه نامعمولی که درمورد محاکمه آیشمن داشته میپردازد.
فیلمی درباره عادی بودن شر
کتاب آیشمن در اورشلیم از معدود کتابهای آرنت بود که تا به حال در ایران منتشر نشده بود. پس از شصت سال ناگهان یک ترجمه از زهرا شمس در نشر برج و یک ترجمه به قلم عزیز حکیمی مترجم افغانستانی در نشر نبشت اروپا به زبان فارسی منتشر شد و ترجمههای دیگری هم در راه است. کتاب با استقبال نسبتاً زیادی در فضای کتابخوانها روبرو شد. استقبالی که باعث شائبههایی هم شد.
رسیدن کتاب به چاپهای متعدد از تبلیغات مهم ناشران در بازار کتاب ایران است. گاه کتابها چنان سریع به چاپهای متعدد میرسند که آدمهای خوشبین هم دچار شک و تردید میشوند. در چند ماه گذشته کتاب «هیچ دوستی به جز کوهستان» نوشته بهروز بوچانی و حالا انتشار اثر تاکنون ترجمهنشدهی هانا آرنت «آیشمن در اورشلیم» به سرعت به تجدید چاپ رسیدند و این بحث را دامن زدند. اخیرا روزنامه شرق در گزارشی چاپهای متعدد کتاب آیشمن را زیر سوال برد و ناشر هم جوابیهای منتشر کرد. اما ماجرا چه بود؟
در این گزارش به بازخوانی این گزارش و جوابیهی متعاقب آن پرداختیم.
چاپ چندم؟
به علاوه، نسخهی صوتی نقد اول پرونده را هم میتوانید در بخش «وینشآوا»ی سایت وینش بشنوید. شاید از آنهایی باشید که وقت زیادی دارند که چشمها و دستهایشان مشغول است و گوشهایشان تشنه شنیدن و یاد گرفتن. پادکست برای این دسته از مخاطبین بهترین انتخاب است. نسخه صوتی را اینجا میتوانید گوش بدهید.
مهمان ناخوانده در اورشلیم