صادق چوبک ( ۱۲۹۵– ۱۳۷۷) نویسندهٔ ایرانی بود. بسیاری او را همراه صادق هدایت و بزرگ علوی، پدران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند. از آثار مشهور وی میتوان به مجموعه داستان انتری که لوطیاش مرده بود و همچنین رمانهای سنگ صبور و تنگسیر اشاره کرد.
بیشتر داستانهای وی درباره تیرهروزی مردمی است که اسیر خرافه و نادانی و پایبند به مذهب خویش هستند. چوبک باتوجهبه خشونت رفتاریای که در طبقات فرودست دیده میشد سراغ شخصیتها و ماجراهایی رفت که هرکدام بخشی از این رفتار را بازتاب میدادند و به شدّت به درهٔ تاریکی میبردند.
او یک رئالیست تمام عیار بود که با منعکسکردن چرکها و زخمهای طبقهٔ رهاشدهٔ فرودست نه در جستوجوی درمان آنها بود و نه تلاش داشت پیشوای فکری نسلی شود که تاب اینهمه زشتی را نداشت. به همین دلیل چهره کریه و ناخوشایندی که از انسان بیچیز و گرسنه و فاقد رؤیا ارائه میدهد، نهتنها مبنای آرمانگرایانه ندارد بلکه نوعی رابطهٔ دیالکتیکی است بین جنبههای مختلف خشونت.
او در بیشتر داستانهای کوتاه خود و رمان سنگ صبور، رکود و جمود زیستیای را به تصویر کشید که اجازهٔ خلق باورهای بزرگ و فکرهای مترقی را نمیدهد. از این منظر، طبقهٔ فرودست بهعنوان مظلوم، اما بهشکل گناهکار ترسیم میشود که هرچه بیشتر در گلولای فرومیرود.
کتابشناسی صادق چوبک
- خیمهشببازی (۱۳۲۴): شامل داستانهای نفتی، گلهای گوشتی، عدل، زیر چراغ قرمز، آخرشب، مردی در قفس، پیراهن زرشکی، مسیو الیاس، اسائه ادب (تقدیم به صادق هدایت)، بعدازظهر آخر پاییز (تقدیم به مسعود فرزاد)، یحیی. این مجموعه علیرغم محبوبیت بسیاری که در مدت کوتاهی پیدا کرد، بهخاطر داستان «اسائه ادب» از این مجموعه، تا ده سال بعد اجازه تجدید چاپ نداشت.
- انتری که لوطیاش مرده بود (۱۳۲۸): شامل داستانهای چرا دریا توفانی شده بود، قفس، انتری که لوطیاش مرده بود، توپ لاستیکی (نمایشنامه)
- روز اول قبر (۱۳۴۴): شامل داستانهای گورکن، چشم شیشهای، دسته گل، یک چیز خاکستری، پاچه خیزک، روز اول قبر، همراه، عروسک فروشی، یک شب بیخوابی، همراه (به شیوهای دیگر)، هفتخط (نمایشنامه)
- چراغ آخر (۱۳۴۴): چراغ آخر، دزد قالپاق، کفترباز، بچه گربهای که چشمانش باز نشده بود، اسب چوبی، آتما، سگ من، توپ لاستیکی، دوست، پریزاد و پریماه