اویگن برتولت فریدریش برشت (برتولت برشت) (زاده۱۰ فوریه۱۸۹۸ – درگذشته۱۴اوت۱۹۵۶)، نمایشنامهنویس، کارگردان تئاتر و شاعر آلمانی با گرایشهای مارکسیستی بود.
برتولت برشت را بیشتر به عنوان برجستهترین نمایشنامهنویس تئاتر روایی (که نقطه مقابل تئاتر دراماتیک است)، و بهخاطر نمایشنامههای مشهورش میشناسند. اما برتولت برشت گذشته از این که نمایشنامهنویسی موفّق و کارگردانی بزرگ بود، شاعری خوشقریحه نیز بود و شعرها، ترانهها و تصنیفهای پرمعنا و دلانگیز بسیاری سرود.
وی همچنین با ابداع سبک فاصلهگذاری در تئاتر، انقلابی بزرگ را در زمینهٔ هنرهای نمایشی به پا کرد.
کتاب (جلادان هم میمیرند) از آثار این نویسنده است که در سال ۱۹۴۳ با کارگردانی فریتس لانگ به صورت فیلم سینمایی ساخته شد.
داستان این فیلم حاصل کار مشترک فریتس لانگ و برتولت برشت با نام مستعار برت برشت (بدون ذکر در عنوانبندی) است. در نتیجه مؤلفههای شیوه برشت بهویژه نوع حضور مردم و تکگوئیهای میهن دوستانه شخصیتها به فیلم راه مییابند.
برشت در آمریکا، لانگ را یافت و این دو جلای وطن کرده، در جلادان هم میمیرند! فرصتی برای خلق اثری ضد نازی و ابراز وفاداری به اعتقادات و مرام خود را یافتند.
زندگی برتولت برشت
برتولت برشت در تمام دوران کار هنری خویش راجع به مسائل و سختیهای گوناگون حرفهٔ «هنر» بازیگری و اصولاً علم و هنر تئاتر مطالب ارزندهای بیان داشته و دربارهٔ آنها نیز قلمفرسایی کرده است. او در دو زمینهٔ «هنر بازیگری» و «هنر تماشاگری» بسیار کوشیده است.
در سال ۱۹۳۰ بود که برشت با اندیشههایی مبتنی بر نظریات اروین پیسکاتور آغاز به آفرینش تئاتر حماسیِ خود کرد. تئاتر حماسی از لحاظ اجرایی ابتدا توسط پیسکاتور ابداع شد ولی از لحاظ نوشتن متن توسط برشت صورت گرفت. برشت به خط داستانی توجه داشت و پیسکاتور متوجه جنبههای مستند اجرا بود.
نمایشنامههای برشت هر چند که داستانند ولی ریشه در واقعیت دارند. برشت پس از دههٔ ۱۹۳۰ پر نفوذترین چهرهٔ تئاتر بود. گروه برلینر آنسامبل (Berliner Ensemble) که در سال ۱۹۴۹ بنیانگذاری شد، یک پدیدهٔ پس از جنگ بود که طبق نظریات برشت فعالیت میکرد و همچنان هم این گروه فعالیت دارد.
برشت به عنوان کارگردان، وارد تئاتر شد و مدتی با ماکس راینهارت در برلین همکاری کرد. نمایشنامه نویسی را ابتدا در نهضت دادائیسم و اکسپرسیونیسم تجربه کرد و در این دوره نمایشنامههایی چون بعل، آوای طبلها در شب را نوشت تا اینکه با نمایشنامهٔ “آدم آدم است ” به سبک شناخته شدهٔ خود رسید. نخستین موفقیت خود را با نمایشنامهٔ ” اپرای سه پولی” بدست آورد. در سال ۱۹۳۳ برشت تبعید شد و غالب آثار مهم خود را در همین دوره نوشت.
در میان این آثار میتوان از نمایشنامههای ترس و نکبت رایش سوم، زندگی خصوصی نژاد برتر، ننه دلاور، زندگی گالیله، زن خوب سچوان، قیام آرتورو اویی، دایرهٔ گچی قفقازی آخرین اثر او نام برد. از آنجا که برشت در تبعید به سر میبرد آثارش به ندرت اجرا میشدند تا آنکه در سال ۱۹۴۷ به آلمان بازگشت.
از آن زمان تاکنون آثار برشت اعتبار روزافزونی در جهان به دست آوردهاند. برشت رهیافت نمایشی خود را “حماسی” مینامد. او مایل است تماشاگرانش نمایش را با دیدی انتقادی و نه انفعالی تماشا کنند و بر آنست تا به تماشاگرانش نقش فعالتری بدهد.