گفت و گو با آنجلوپلوس
نویسنده: دان فینارو
مترجم: آرمان صالحی
ناشر: شورآفرین
نوبت چاپ: ۳
سال چاپ: ۱۳۹۶
تعداد صفحات: ۲۲۱
شابک: ۹۷۸۶۰۰۶۹۵۵۱۷۹
تئو آنجلوپولوس، کارگردان و فیلمنامهنویس یونانی، 27 آوریل 1935 متولد شد. دوران کودکی را در بحبوحه جنگ جهانی دوم و جنگ داخلی سپری کرد. پس از ترک مدرسه حقوق آتن و گذراندن دوران سربازی، برای مطالعه سینما و ادبیات به پاریس رفت. در 1964 به آتن بازگشت، در حالیکه پس از کودتا، فضای سیاسی حاکم بر یونان، فعالیت را دشوار کرده بود.
«بازسازی»، اولین فیلم بلندش را در 1970 ساخت که با تحسین منتقدان همراه شد. با «بازیگران دورهگرد»، «سفر به سیترا»، «گام معلق لکلک»، «نگاه خیره اولیس» و «چشماندازی در مه» در سطح جهانی مورد توجه فستیوالها و منتقدین قرار گرفت.
سال 1998 برای فیلم «ابدیت و یک روز»، نخل طلای جشنواره کن را از آن خود کرد. پرداختن به سیاست، تاریخ، اساطیر در کنار هستیگرایی و سرنوشت و سرگردانی انسان مدرن، از مشخصههای آثار اوست که با فضاسازی و رنگبندی خاص و شاعرانگی بیبدیلش امضا شدهاند و لقب شاعر تصاویر را برازنده او کردهاند. موسیقی النی کاریندرو نیز که در اغلب آثار آنجلوپولوس به گوش میرسد، چون بخش جداناپذیری از داستان، فیلم و روند اندیشمندانه آن را همراهی میکند.
کتاب گفتوگو با آنجلوپولوس، مجموعهای از مصاحبههای منتقدان و روزنامهنگارانی نظیر فلورین هاف، میشل گرودنت و جف اندرو با این فیلمساز یونانی است که به همت دان فینارو منتقد و نویسنده، جمعآوری گردیدهاند و بخش نهایی کتاب، «درباره هر آنچه ناگفته باقی مانده است»، مصاحبه اختصاصی فینارو با آنجلوپولوس را در بردارد.
در هر کدام از گفتوگوها، عمدتاً به یکی از آثار این فیلمساز پرداخته میشود و ایده و انگیزه اولیه و اصلی داستان فیلمها، تأثیر تحولات سیاسی و تاریخ بر هنر او، نحوه استفاده از نماها، پلان-سکانسها، رنگ، فضا و موسیقی و سکوت مشخص میشوند. دیدگاه و اندیشههای فیلمساز در گذر زمان درباره موضوعات مختلفی چون سفر و مهاجرت، تاریخ و ادبیات بازگو میگردند و تفسیری از سینمای فلسفی آنجلوپولوس پیش رویمان میگذارند.
گفتنی است که نشر شورآفرین، کتاب حاضر را در سری کتابهای «گفتگو با کارگردانان جهان» منتشر کرده است که شامل کتابی مستقل، با موضوع مجموعه مصاحبههایی با فیلمسازانی نظیر چاپلین، تارکوفسکی، برگمان، کوروساوا، جارموش، هانکه و … هستند، که خواندن آنها برای سینمادوستان خالی از لطف نخواهد بود.
بخشی از کتاب گفتوگو با آنجلوپلوس
آنجلوپولوس: «سینمای من روانکاوانه نیست، حماسی است، یک فرد معین در فیلمهای من روانکاوی نمیشود، بلکه در میان یک بستر تاریخی جای میگیرد. شخصیتهای من همهی عناصر سینمای حماسی را دارد. همه عناصر شعرسرایی حماسی با شخصیتپردازیهای مشخص و معلوم. در هومر، اولیس یک مسامحهکار زیرک است، آشیل شجاعت دارد و به دوستانش وفادار است و این خصوصیات شخصیتی هرگز تغییر نمیکند.
این گفته درباره شخصیتهای برشت هم صادق است. آنها از زندگی بزرگترند و همچون محملی برای انتقال تاریخ و اندیشهها به کار میروند. شخصیتهای من تحلیل شخصیتی نمیشوند و همچون شخصیتهای برگمان زجر نمیکشند. آنها مهربانترند و به دنبال چیزهای گمشده میگردند.
همهی آن چیزهایی که در میان جدایی واقعیت از آرزوهای امیدوارانه گم شده است. تا چندی پیش تاریخ جهان بر پایهی آرزو و شوق رسیدن به یک هدف معین بنا شده بود: آرزوی تغییر جهان به هر شیوهی ممکن. اکنون در پایان قرن، ما متوجه شدهایم که هیچیک از آرزوهایمان محقق نشده است و از آن بدتر اینکه ما نمیتوانیم برای این شکست دلیلی بتراشیم یا بهانهای پیدا کنیم.
شاید شیوههایی که برای رسیدن به تغییر به کار بردیم، مناسب این کار نبوده است، اما به هر حال ما ماندهایم و انبوهی از تجربیات شکست خورده و خاکستر رؤیاهایی که هرگز به واقعیت تبدیل نشد. سه فیلم آخر من این خاکسترها را به مخاطب نشان میدهد. من تحقق آرزوها را به آینده و به گفتمانی جدید واگذار کردهام.»
نویسنده معرفی: مدیا نورخمامی