سایت معرفی و نقد کتاب وینش
سایت معرفی و نقد کتاب وینش

اشتراک گذاری این مقاله در فیسبوک اشتراک گذاری این مقاله در توئیتر اشتراک گذاری این مقاله در تلگرام اشتراک گذاری این مقاله در واتس اپ اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین اشتراک گذاری این مقاله در لینکدین

پاریس فرانسه

نویسنده: گرترود استاین

مترجم: پونه میثاقی

ناشر: گمان

نوبت چاپ: ۲

سال چاپ: ۱۴۰۱

تعداد صفحات: ۱۵۶

شابک: ۹۷۸-۶۰۰۷۲۸۹۴۵۷


تاکنون 2 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند
پاریس فرانسه

تاکنون 2 نفر به این کتاب امتیاز داده‌اند

تهیه این کتاب

برای آشنایی با پاریس و فرانسه می‌توان کتاب‌های متعددی پیدا کرد اما بدون شک پاریس فرانسه یکی از متفاوت‌ترین این کتاب‌هاست.
اهمیت این کتاب بیشتر بخاطر نگاه ناظر آن است که در کتاب پاریس فرانسه از زبان و قلم گرترود استاین است. کسی که می‌توان گفت سهم بزرگی در ساخت فضای فرهنگی هنری پاریس نیمه اول قرن بیستم داشته است.

به قول ادم گوپنیک در مقدمه کتاب: «این کتابی است که حقایق بسیاری را درباره‌ی فرانسوی‌ها باز می‌گوید ولی در عین حال تصویری هم از گرترود و زمانه‌اش به دست می‌دهد.

 

درابتدای کتاب استاین از آشنایی‌اش با فرانسه می‌گوید، از کودکی تا دوران تحصیل در آمریکا و اینکه جذب چه چیزهایی شده. بعداز آن دیگر در فرانسه است و شروع می‌کند به صحبت درباره هر آن‌چیزی که در فرانسه دیده و درک کرده، از سگ‌های فرانسوی تا آشپزی‌اش و حتی مردان و کودکانش.
استاین در توصیف فرانسه به ظاهر از چیزهای پیش پاافتاده و روزمره می‌گوید اما با همین نگاه از اساس آن چیزی که زندگی و تفکر فرانسوی را ساخته، نشان می‌دهد. علاقه مردم آنجا به زندگی روزمره همزمان با خلق مد که خود به شکلی بال پروازی در روزمرگی است و ترکیب همزمان منطقی بودن و جدا بودن از سیاست و اخبار که همگی زمینه مساعدی فراهم می‌کنند برای اینکه فرانسه بین سال‌های ۱۹۰۰ تا ۱۹۴۰ بستر مناسبی برای رشد هنر و ادبیات باشد.

 

تعابیری که استاین در این کتاب به کار می‌برد، از متمدن بودن تا منطقی فکر کردن، هم دیدگاه خاص خود او را نشان می‌دهد و هم بخش‌هایی از واقعیت جامعه فرانسه در آن دوران را بیان می‌کند.

بخش مهم کتاب پاریس فرانسه، سبک نوشتاری آن است. سبک نوشتاری استاین در کتاب صمیمانه و بی تکلف است، انگار دارد با خواننده حرف می‌زند. همین البته خواندن آن را گاهی دشوار می کند، بخصوص که استاین حداقل نشانه‌های دستوری مثل ویرگول را به کار برده. همین‌هاست که باعث شده سبک استاین را اساس نوشتار مدرن آمریکا بدانند. و البته شاید هم چون درباره فرانسه نوشته زیرا به قول خودش فرانسه زبان گفتار است.

در نوشته استاین اشاراتی هم به جنگ به چشم می‌خورد. جنگی که کمی بعد تمام اروپا را درگیر کرد و یکسال بعداز پایان گرفتنش، استاین به علت ابتلا به سرطان درگذشت.

 

گرترود استاین
گرترود استاین

 

 

چه بسا نام استاین را در فیلم‌ها و زندگی‌نامه‌های مرتبط با تعداد زیادی از هنرمندان آن دهه‌های ساکن فرانسه از همینگوی تا پیکاسو  شنیده باشید. حالا وقتش است که کتابی به قلم خود او بخوانید. هنرمندی که هم فرصتی برای طرح بسیاری از چهره‌های فرهنگی هنری فراهم کرد و هم در رشد و بالندگی آن‌ها تاثیر گذاشت.

استاین یک آمریکایی ساکن پاریس بود. خانه او در پاریس به زودی پاتوق روشنفکران آن زمان شد و محفل رو د فلور نام گرفت.
از استاین قبل از این همه کتاب‌هایی به فارسی ترجمه و منتشر شده مثل آیدا، لطفا رنج نکشید، به سیب‌زمینی‌ها فکر کن و خودزندگی‌نامه آلیس بی.تکلاس که در آن استاین شرح حال خودش را از نگاه تکلاس یار و همدم صمیمی‌اش نوشته است. کتاب پاریس فرانسه هم یک زندگی_نگاره است که جزو همین مجموعه از انتشارات گمان منتشر شده و اکنون به چاپ دوم رسیده است. 

 

بخشی از کتاب پاریس فرانسه

چیزی که واقعا دارند احترام برای هنر و ادبیات است، اگر نویسنده باشی مزایایی داری، اگر نقاش باشی مزایایی داری و داشتن این مزایا خوشایند است. همیشه به خاطر دارم که از حومه‌ی شهر به پارکینگی می‌آمدم که معمولا ماشینم را در آن نگه می‌داشتم و پارکینگ پر بود خیلی پر، دوره‌ی نمایشگاه ماشین بود، گفتم ولی من چه‌کار می‌توانم بکنم، مسئول پارکینگ گفت بگذارید ببینم و رفت و بعد برگشت و یواش گفت یک گوشه‌ای هست در این گوشه ماشین موسیو استاد دانشگاه را گذاشته‌ام و کنارش ماشین شما را خواهم گذاشت بقیه می‌توانند بیرون بمانند و به‌راستی حقیقت دارد حتی در پارکینگ هم استاد دانشگاه و زنی اهل ادبیات حتی بر میلیونرها یا سیاستمدارها ارجحیت دارند، واقعا دارند، می‌دانم باورنکردنی است اما واقعا دارند، پلیس هم با هنرمندها و نویسنده‌ها محترمانه رفتار می‌کند، خب این هوشمندی فرانسوی‌ها هم هست و ربطی به احساسات ندارد، چون هر چه باشد طرز به خاطر سپرده شدن همه چیز دست نویسنده‌ها و نقاش‌های هر دوره است، کسی که درباره‌اش چیز درست و حسابی نوشته نشده درواقع انگار زندگی نکرده است.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *